479)  مقایسه‌ای بین روش‌شناسی ترجمه و درسنامه ترجمه (اصول، مبانی و فرایند ترجمه قرآن کریم)

بزرگواری از من پرسید: به نظر خودت کدام بهتر است؛ روش‌شناسی ترجمه قرآن کریم (که پروژه مشترک پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و معاونت فناوری ریاست‌جمهوری است) یا درسنامه ترجمه ( اصول، مبانی و فرایند ترجمه قرآن کریم)؟

در پاسخ قدری تأمل کردم زیرا پاسخ دادن به این سؤال قدری مشکل است؛‌ هر کدام امتیازاتی دارند. البته درسنامه ترجمه دو جلد است که جلد دوم آن آماده است ولی منتشر نشده و اگر زمانی توفیق یابم با هم منتشر می‌کنم. در هر صورت به آن شخص عرض کردم به نظر من «روش‌شناسی ترجمه قرآن کریم» که کتاب درسی است، مناسب‌تر از درسنامه است؛ زیرا فصل مهمی در زبان‌شناسی مقابله‌ای به آن اضافه شده که دانش‌پژوهان را مفید و مبتدیان را ضروری است! در درسنامه مطالب و توضیحاتی آمده که برای دانشجویان کمی‌ خسته‌کننده است، از این رو در روش‌شناسی حذف شد. خوشبختانه فایل ویرایش اول آن در نرم افزار  دانشنامه علوم قرآن مرکز نور موجود است. دعا بفرمایید ویرایش دوم به ضمیمه جلد دوم منتشر شود. اشکالات ویرایش اول در روش‌شناسی ترجمه تا حدودی برطرف شده. جالب این‌که خود روش‌شناسی را هم ویرایش جدید کرده‌ام و سال‌هاست به پژوهشگاه تحویل داده‌ام ولی نمی‌دانم چرا هنوز ویرایش اول منتشر می‌شود!

478)  اسلام آوردن ژاک کوستو با دو معجزه علمی قرآن

در سال 1977 میلادی شمار زیادی از دانشمندان و محققان زیست‌شناس و علوم دریایی و دریانوردی جهان در همایشی در پاریس جمع شدند. در این جمع ژاک کوستو فرانسوی حضور داشت. از او خواسته شد تا پشت پیش‌خوان رفته و سخن براند. او که در آن سال حدود 67 سال سن و حدود 60 سال تجربه دریانوردی و تحقیق در علم دریانوردی را در کارنامه داشت، وقتی پشت میکروفن قرار گرفت، شهادتین را گفت و مسلمان شدن خود را اعلان کرد. وقتی حضّار از مسلمان شدنش آگاه شدند، از دلیل آن پرسیدند. کوستو دو دلیل برای اسلام خود آورد و گفت من دو چیز از عجایب خلقت در دریا یافتم که قرآن 1400 سال پیش آن را بیان کرده است:
نخستین شگفتی این بود که گفت من در باره تنگه جبل طارق مطالعه کردم. تنگه جبل طارق دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس را به هم متصل می‌کند. در تنگه جبل طارق آب از دریای مدیترانه به سوی اقیانوس اطلس حرکت می‌کند. در خروجی این تنگه‌ نواری از آب ادامه می‌یابد که آب‌های بیرون از تنگه را می‌شکافد و پیش می‌رود. به طور طبیعی می‌بایست آب‌های پنهاور اقیانوس بر نوار آبی که در ادامه دهانه خروجی تنگه به وجود می‌آید و پیش می‌رود، غلبه کند و آن را به هم بزند، لیکن دیدم چنین اتفاقی نمی‌افتد بلکه نوار عظیم آب همچون دریایی با قدرت خود را حفظ کرده و اقیانوس را شکافته و پیش می‌رود و نکته مهم این است که ویژگی‌های این آب با دو آب همجوارش متفاوت است هم در شوری و هم در غلظت و هم در درجه حرارت و دریافتم که ماهیان دریاها وارد این آب میانی نمی شوند.
(در خصوص عدم تداخل، دانشمندان علوم دریایی دریافته‌اند که عواملی همچون، دما، شوری و فشار در میان دو دریا سبب می‌گردد که بین دو دریا مانعی به وجود آید که از مخلوط شدن دو دریا با یکدیگر جلوگیری کند؛ به عبارت دیگر آنچه سبب می‌شود آب دو دریا با هم مخلوط نشود "اختلاف چگالی است" که در میان دو دریا وجود دارد و نکته مهم دیگری که به دست آمده، این است که اختلاف چگالی میان دو آب شور و شیرین بیشتر از اختلاف چگالی میان دو آب شور و شورتر است.)
کوستو با یکی از اهالی یمن در این باره صحبت می‌کند و او این آیه قرآن را به او گوشزد می‌کند:‌ مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان (الرحمن، 19- 20)
و نیز:‌أَمَّنْ جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا ۗ أَإِلَٰهٌ مَعَ اللَّهِ ۚ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ (نمل،‌61)
او در مورد شگفتی دوم می‌گوید: قرآن در سوره طور می‌فرماید:‌ وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ؛
به گفته کوستو بر اثر آتش‌فشان‌ها و انفجارهای زیر آب، آتش شعله‌ور زیر آب به وجود می‌آید که حجم عظیم آب روی آن نمی‌تواند آن را خاموش کند.
او در آن همایش با بیان این دو معجزه علمی قرآن اسلام خود را اعلان کرد. ژاک کوستو 20 سال بعد بر اثر سکته درگذشت ولی خانواده‌اش او را به رسم آیین پدری دفن کردند و از این رو اسلام او از سوی برخی انکار شد.

477)  آیات حجاب و چالش‌های معاصر (نقد شبهات) /  (نقد تفسیر تنزیلی ) 18

به لطف الهی مقاله «آیات حجاب و چالش‌های معاصر (نقد شبهات)» در مجله شبهه‌پژوهی مطالعات قرآنی شماره 2 منتشر شده است و در فضای مجازی در دسترس قرار دارد. در این مقاله شماری از مهم‌ترین شبهات قرآنی پاسخ داده شده است؛ شبهاتی مانند:

1. با توجه به این‌که پیامبر اکرم ص برای تحقق حجاب به زور متوسل نشد، چرا در جامعه کنونی حجاب اجباری است؟ این شبهه به بیان‌های گوناگونی بازپرداخت می‌شود؛ مانند این‌که حجاب حکمی فردی است و ورود حکومت‌ها به مسئله حجاب به لحاظ قرآنی بی‌پشتوانه است.

2. چرا با توجه به امکان نزول آیات حجاب در مثلاً مکه یا حتی در اوائل تشکیل حکومت در مدینه با تأخیر نازل شد؟ آیا این نشان‌دهنده اهمیت کم آن نیست؟

​​​​​​3. با توجه به این‌که بر اساس غالب روایات ترتیب نزول آیه جلباب بعد از آیه خمر نازل شده، آیا این نوعی تخفیف و یا بسنده بودن حجاب به اندازه خمر در برابر جلباب نیست؟4. با توجه به ذکر حکمت حکم حجاب کامل در آیه 59 احزاب، آیا با انتفای حکمت، حکم حجاب برداشته نمی‌شود؟

5. آیا در آیات قرآن بین عفاف و پوشش ملازمه و نسبتی بر قرار شده است؟

چکیده مقاله یکی از شبهات پر تکرار شبکه‌های مجازی عدم الزام به حجاب در عصر نبوی و پیامد آن عدم جواز الزام به حجاب یا به اصطلاح حجاب اجباری در عصر کنونی است. اهمیت نداشتن حجاب، و بسنده بودن حجاب حداقلی به دلیل تأخیر در نزول آیات حجاب، و نزول حجاب حداکثری (جلباب) بر نزول حجاب حداقلی (خمار) از دیدگاه برخی بر پایه غالب روایات ترتیب نزول، و نیز رفع حکم حجاب با رفع حکمت آن- که مصونیت زنان از آزار بیماردلان است- چالش‌ها و شبهات دیگر حجاب می‌باشد که فراروی تحقیق درباره آیات حجاب و چگونگی تحقّق و رواج آن در عصر نزول با وجود بقای فرهنگ جاهلی است. به باور نگارنده به‌رغم تلاش‌های فراوانی که تا کنون برای شبهه‌زدایی از قانون حجاب و مسائل پیرامونی آن صورت گرفته، هنوز زوایای نکاویده و مجال تلاش‌های تازه وجود دارد و می‌توان به شبهات فوق افزون بر آنچه دیگران با گرایش‌های فقهی- حقوقی ارائه کرده‌اند، پاسخ‌هایی مبتنی بر آیات قرآن ارائه داد. طبیعی است پاسخ مبتنی بر آیات قرآن با توجه به منبعیت آیات برای هر پژوهش دینی و اولویت آن، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و در مورد شماری از شبهات که خاستگاه اصلی آن‌ها استفاده نادرست از تفاسیر ناصحیح و یا برداشت‌های ناصواب از آیات حجاب است، نقشی کلیدی و ممتاز و بسا یگانه برعهده دارد. بر اساس تحقیق پیش‌رو، مبتنی بر پژوهش روش‌مند در آیات حجاب و شرایط معاصر نزول قرآن و با تمرکز بر چهار محور چرایی تأخیر حکم حجاب، حکمت دو مرحله‌ای بودن نزول آن، بسترسازی هوشمندانه بین دو مرحله نزول، و استفاده حداکثری از فضای حاکم بر جامعه عصر نبوی، می‌توان به پاسخ‌های مناسبی برای شبهات فوق دست‌یافت؛ پاسخ‌هایی کاملاً هماهنگ با قرائن آیات و منطبق بر روش عقلا در تحلیل آیات حجاب که به سهم خویش بسترساز برخی احکام ثانوی و حکومتی خواهد بود.

تذکر

این مقاله مکمل مقاله «نقد محتوایی روایات ترتیب نزول با تأکید بر آیات حجاب است » که در پژوهش‌های قرآنی بهار 1400 شماره 98 منتشر شده است.

پست‌های مرتبط:

http://javahery.blogfa.com/category/12/%d8%aa%d8%a3%d9%85%d9%84%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d8%aa%d9%81%d8%b3%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d8%b1%d8%aa%db%8c%d8%a8-%d9%86%d8%b2%d9%88%d9%84-(%d8%aa%d9%81%d8%b3%db%8c%d8%b1-%d8%aa%d9%86%d8%b2%db%8c%d9%84%db%8c-)

476)  جهل و انحراف مقدس!

https://farhikhtegandaily.com/page/205703/

روزنامه فرهیختگان ۰۲:۲۳ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۴ صفحه اندیشه
جهل و انحراف مقدس!
مریض شدن در دستگاه اهل‌بیت(ع) به‌معنای ضعف جایگاه آنان نیست، بلکه به این معناست که آنها تنها جایی که صلاح بدانند و اقتضای آن باشد، برخلاف جریان طبیعی اراده می‌کنند و این جزء معارف اهل‌بیت(ع) است و انتظار بیش از این خارج از تعالیم آنهاست و درحقیقت یک آسیب است که از ناآشنایی با تعالیم اهل‌بیت(ع) حاصل می‌شود.

 

جهل و انحراف مقدس!
سیدمحمدحسن جواهری، عضو هیات‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: کسی می‌گفت: من تنها برای زیارت امام‌رضا(ع) به مشهد سفر کردم، در مشهد به‌شدت سرما خوردم، به ذهنم آمد خربزه بخورم خوب می‌شوم، خربزه‌ بزرگی خریدم و نیمی از آن را خوردم و خوب شدم! حال آیا می‌توانیم از این واقعه نتیجه بگیریم که بنابراین خربزه برای سرماخوردگی خوب است؟ پاسخ روشن است: حتما خیر!‌ اما چرا؟ امام رئوف به مسافری که میهمان او بوده و از سر غفلت خربزه را داروی خود پنداشته، رحم کرده و شفایش داده، درحقیقت کرامت و معجزه‌ای بوده که از آن حضرت سرزده نه خاصیت خربزه. حال اگر مثلا در زمان فراگیری کرونا در اربعین جمعیت زیادی در کربلای معلی جمع شدند و بیمار نشدند، آیا دلیل بر این است که بیماری مسری در حرم امامان یا شهری که حرم امامی در آن قرار دارد، قدرت سرایتش را از دست می‌دهد؟ حتما خیر! این موارد کرامت و معجزه است؛ یعنی از امور خارق‌العاده است که بر اساس حکمت اهل‌بیت(ع) رخ می‌دهد و اگر قرار باشد همیشگی باشد دیگر خارق‌العاده و معجزه نیست! گذشته از این، اگر حرم امام و شهر امام ایمنی‌ساز بود، چرا مردم شهر امام مریض می‌شوند و چرا در آن شهر بیمارستان و درمانگاه وجود دارد؟

به چه دلیل قرآنی و روایی حرم امامان معصوم(ع) و مجالس اهل‌بیت(ع) همواره از هر نوع آفت دور است؟ بله، اگر اهل‌بیت(ع) – که بر کائنات تسلط دارند - بر سلامت کامل اهل مجلس و حاضران در حرم و مجاوران اراده‌‌ای داشته باشند، از باب کرامت و اعجاز این اتفاق می‌افتد؛ ولی از کجا می‌توان دریافت که آنها همواره چنین اراده‌ای داشته و دارند؟

اگر بخواهیم مساله را عمیق‌تر بررسی کنیم، باید به مساله معجزه و کرامت نگاه دقیق‌تری بیفکنیم. در قرآن آمده که گاه به پیامبر اکرم(ص) مراجعه و از آن‌حضرت مطالبه معجزه می‌کردند، ولی پاسخ منفی می‌شنیدند، چرا؟ زیرا –چنانکه اشاره شد- معجزه امری خارق‌العاده است که براساس اراده الهی و خارج از قوانین طبیعی رخ می‌دهد و امر فراگیری نیست، بلکه بسیار نادر ازسوی پیامبر یا امامی که منصب الهی دارد، رخ می‌دهد و هدف‌دار است و هدف آن می‌تواند هدایت کسانی باشد که به‌طور طبیعی ابزار هدایت برای آنها فراهم نیست یا حکمت اقتضا دارد به‌صورت ویژه ابزار هدایت برای آنها فعال شود. امامانی که افراد بسیاری را به کرامت و اعجاز شفا داده و می‌دهند، خود بیمار می‌شدند. روایات متعددی داریم که امامی بیمار می‌شده و دارو مصرف می‌کرده است؛ یعنی اهل‌بیت(ع) همواره تلاش کرده‌اند جنبه بشری بودن آنها کم‌رنگ نشود و مردم فضایل و جهات برتری آنها را در زندگی عادی و بشری آنها جست‌وجو نکنند.

در این خصوص می‌توان به علم امام نیز مثال زد؛ علم امام یک مساله کلامی مهم است و در آنجا بین علمای شیعه اتفاقی است که امام درصورتی‌که مصلحت بداند و اراده کند، مطلع و آگاه می‌شود و آگاهی او دائما بالفعل نیست. در روایات هست که در سفر تبوک ناقه پیامبر اکرم(ص) گم شد. اصحاب به‌دنبال مرکب حضرت اطراف را جست‌وجو می‌کردند، برخی منافقان به طعن گفتند او مدعی است با خدا ارتباط دارد و از غیب خبر می‌دهد، ولی نمی‌داند مرکب گمشده‌اش کجاست؟! حضرت در واکنش به این طعن بلافاصله گفتند: «به خدا قسم من چیزی غیر از آنچه خدا به من تعلیم دهد نمی‌دانم و هم‌اکنون خداوند مرا به محل آن رهنمون فرمود و او در این دره در فلان شکاف است و افسارش به درختی گیر کرده و همان‌جا مانده است.» پیامبر(ص) با دست به آن شکاف و تنگه میان دو کوه اشاره کرد و فرمود: «حالا بروید و آن را بیاورید! رفتند و حیوان را آوردند.» فرمایش حضرت بدین معنی است که من اگر بخواهم بدانم می‌دانم و چنین نیست که ضرورت باشد همه‌چیز را بالفعل بدانم؛ یعنی زندگی پیامبر اکرم(ص) نیز مانند دیگران محکوم به قوانین طبیعی است؛ آن حضرت نیز اگر ویروسی در جامعه گسترش یابد، برحسب قوانین طبیعت ممکن است بیمار شوند.

در غررالحکم آمده که حضرت علی(ع) فرمود:‌ «إنّ کرم الله لاینقض حکمته فلذالک لا تقع الإجابة فی کل دعوة» یعنی کرم خدا حکمتش را نقض نمی‌کند؛ از این‌رو اگر حکمت اقتضا داشته باشد دعای کسی مستجاب نشود، کرم خدا باعث نمی‌شود دعای او مستجاب شود، بلکه کرم خدا موجب می‌شود خدا هرطور صلاح بداند به‌جای استجابت دعای او جایگزینی قرار دهد در دنیا یا آخرت. یکی از حکمت‌های مهم خدا این است که جریان طبیعی برقرار باشد: «ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب» (کافی، ج۱، ص۱۸۳) یک وقتی حضرت موسی(ع) بیمار شد. بنی‌اسرائیل نزد او آمدند و بیماری او را شناختند و گفتند: «اگر فلان دارو را مصرف کنی، شفا یابی.» موسی(ع) گفت: «مداوا نمی‌کنم تا خدا مرا بی‌دوا بهبود بخشد.» پس بیماری او طولانی شد. خدا به او وحی فرمود: به عزت و جلالم سوگند! تو را عافیت نمی‌دهم تا به دوایی که گفته‌اند درمان کنی. پس موسی به بنی‌اسرائیل فرمود: «دارویی که می‌گفتید به آن مرا معالجه می‌کنید، بیاورید.» دارو را آوردند و او استفاده کرد تا بهبود یافت. نقل است که این واقعه برای حضرت موسی سوال شد. خدای تعالی به او وحی فرستاد: «خواستی حکمت مرا با توکل خود باطل کنی، چه کسی غیر از من داروها و منفعت‌ها را در گیاهان و اشیا قرار داد؟» (ر.ک: جامع‌السعادات، ج3، ص 228)

علم و توانایی و عقل نقش مهمی ایفا می‌کنند؛ اینها نعمت‌های بزرگ خدا هستند و شکر چنین نعمت‌هایی استفاده از آنها و رعایت آنهاست. ممکن است اهل‌بیت(ع) کسی را که به داروی بیماری‌اش آگاهی دارد و توان تهیه آن را نیز دارد، شفا ندهند و فرد دیگری را که به دارویش آگاهی ندارد یا توان تهیه آن را ندارد مشروط به اینکه حکمت اقتضا داشته باشد، به کرامت و اعجاز شفا دهند.

خلاصه اینکه مریض شدن در دستگاه اهل‌بیت(ع) به‌معنای ضعف جایگاه آنان نیست، بلکه به این معناست که آنها تنها جایی که صلاح بدانند و اقتضای آن باشد، برخلاف جریان طبیعی اراده می‌کنند و این جزء معارف اهل‌بیت(ع) است و انتظار بیش از این خارج از تعالیم آنهاست و درحقیقت یک آسیب است که از ناآشنایی با تعالیم اهل‌بیت(ع) حاصل می‌شود و آثار سوء مهمی دارد که یکی از آنها سرد کردن و جدا کردن مبتلایان در این مجالس از اهل‌بیت(ع) و فاصله انداختن بین آنها است.