528) ترجمه مزجی سوره اَعراف (در 51 بند یا موضوع)/3
19-25: آدم در بهشت و خروج از آن بسبب افتادن در دام ابلیس
(آيه 19)- وسوسه هاى شيطان
در ادامه به فصل ديگرى از سرگذشت آدم ع اشاره کرده، میفرماید: «و اى آدم! تو و همسرت در بهشت سكونت اختيار كنيد [حضرت آدم و حوّا در بدو خلقت در بهشت نبودند ولی بعد به سوى بهشت راهنمايى شدند] »: (وَ يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ).
نخستین تکلیف: «و از هر جا [و هر نوع ميوهاى] كه خواستيد بخوريد، اما به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمگران خواهيد بود» (فَكُلا مِنْ حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ).
(آيه 20)- سپس شيطان كه بر اثر سجده نكردن از درگاه خدا رانده شده بود و تصميم قاطع داشت تا آنجا كه مىتواند از آدم و فرزندانش انتقام بگيرد «آنها را وسوسه کرد تا آنچه خوش نداشتند آشکار شود، آشکار کند. [مفسران آن را به شرمگاه ترجمه کردهاند ولی ممکن است – با توجه به همنشینی با وسوس[1] - برخی صفات زشت مانند طمع باشد]» (فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطانُ لِيُبْدِيَ لَهُما ما وُورِيَ عَنْهُما مِنْ سَوْآتِهِما).
لغت: «موارات» پوشاندن در پس پرده است. و «سوآت» جمع «سوأة» و به معناى عضوى است كه آدمى از برهنه كردن و اظهار آن شرم مىدارد. (المیزان) همچنین میتواند به معنای چیزی باشد که انسان از ظاهر شدنش خوش ندارد. (معنای کاربردی)
لذا نخست به آدم و همسرش گفت: «پروردگارتان شما را از اين درخت نهى نكرده مگر از اين جهت كه [اگر از آن بخوريد يا] فرشته خواهيد شد يا از جاودانان در عمر خواهید بود» (وَ قالَ ما نَهاكُما رَبُّكُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَكُونا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونا مِنَ الْخالِدِينَ).
(آيه 21)- شیطان در ادامه و برای محکمکاری «سوگند خورد كه البته من خيرخواه شما هستم»! (وَ قاسَمَهُما إِنِّي لَكُما لَمِنَ النَّاصِحِينَ).
(آيه 22)- آدم كه هنوز تجربه كافى در زندگى نداشت، و گرفتار دامهاى شيطان و خدعه و دروغ و نيرنگ نشده بود، تسليم فريب شيطان شد، و به اين ترتيب شيطان «آنها را با فريب [از مقامشان] فرود آورد» (فَدَلَّاهُما بِغُرُورٍ).
لغت: " دلى" از ماده" تدليه" به معنى فرستادن دلو در چاه است كه آن را به ريسمانى بسته و تدريجا در چاه پائين برند، و اين در حقيقت كنايه لطيفى از اين معنى است كه شيطان با طناب مكر و فريب، آنها را از مقام والايشان فرود آورد و به چاهسار مشكلات و دورى از رحمت حق افكند. (تفسیر نمونه)
«همين كه آدم و همسرش از آن درخت ممنوع چشيدند، شرمگاهشان آشكار گشت [و بر اساس تفسیری که کردیم، چیز ناپسندی از هر دو آشکار شد (که با حالت ابهام رها شده). ظاهر برخی روایات – فارغ از بررسی سندی - تفسیر به شرمگاه را تأیید میکند.]» (فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما).
از اين آيه به خوبى استفاده مىشود كه آنها قبل از ارتكاب اين خلاف، برهنه نبودند بلكه پوششى داشتند كه در قرآن، نامى از چگونگى اين پوشش برده نشده است، اما هر چه بوده است، نشانه اى براى شخصيت آدم و حوا و احترام آنها محسوب مىشده كه با نافرمانى از اندامشان فرو ريخته است. (تفسیر نمونه)
قرآن سپس مىفرماید: هنگامى كه آدم و حوّا چنين ديدند «بلافاصله از برگهاى درختان بهشتى براى پوشيدن اندام خود، استفاده كردند [این ترجمه بر اساس پذیرش برخی روایات است ولی اگر کسی روایات را به لحاظ اشکال سندی یا محتوایی نپذیرد، علی القاعده باید این فراز از آیه را به پوشاندن همه بدن تفسیر کند؛ یعنی آن دو که مثلاً درونشان ظاهر شده بود، از شدت خجالت خود را پشت یا زیر برگهای درختان پنهان کردند که با آن وضع دیده نشوند.]» (وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ)
«و [در اين موقع] پروردگارشان ندا داد كه مگر شما را از آن درخت نهى نكردم و نگفتم كه شيطان دشمنی آشكار و سرسخت برای شماست؟!» (وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَكُما عَنْ تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَكُما إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُما عَدُوٌّ مُبِينٌ؟!)
ترجمه مزجی قرآن با رسم الخط عثمان طه، ص 153
(آيه 23)- بازگشت آدم به سوى خدا
سر انجام هنگامى كه آدم و حوّا، به نقشه شيطانى ابليس آگاه شدند و نتيجه كار خلاف خود را ديدند، به فكر جبران گذشته افتادند و نخستين گام را اعتراف به ظلم و ستم بر خويشتن، در پيشگاه خدا قرار دادند و «گفتند: پروردگار! ما بر خود ستم كرديم» (قالا رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا)
«و اگر ما را نيامرزى و به ما رحم نکنی قطعاً از زيانكاران خواهيم بود.» (وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ).
(آيه 24)- گرچه توبه خالصانه آدم و همسرش در پيشگاه خدا پذيرفته شد ولى به هر حال اثر وضعى آن عمل دامانشان را گرفت و دستور خارج شدن از بهشت از سوى خداوند صادر شد: «فرمود: فرود آييد در حالى كه بعضی از شما [بنیآدم] با بعضی دیگر دشمن خواهيد بود» (قالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ).
«و تا مدت معينى برای شما در زمین استقرار و برخورداری خواهد بود [و بعد به عالم برزخ و قیامت خواهید رفت].» (وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتاعٌ إِلى حِينٍ).
(آيه 25)- و نیز «فرمود: در زمين زندگى مىكنيد و در آن مىميريد، و از همان [براى حساب در روز رستاخيز] برانگيخته خواهيد شد.» (قالَ فِيها تَحْيَوْنَ وَ فِيها تَمُوتُونَ وَ مِنْها تُخْرَجُونَ).
[1] . این را میتوان نمونهای از تأثیر بلاغی در تفسیر نامید. چه بر اساس روایات و چه تفسیری که ارائه شد، میبایست رابطه منطقی بین وسوسه کردن و ظاهر شدن سوآت در نظر گرفت؛ زیرا اگر صرف لباس معمولی در نظر گرفته شود و نه لباس ویژه ناشناخته بهشتی، رابطه آن با فریب خوردن آشکار نیست و ایجاد سؤال میکند. مطابق روایات لباس بهشتی که ویژه انسانهایی بوده که هیچ نوع مخالفتی با اوامر ارشادی و مولوی پروردگار نمیکنند، از بدن آنها زایل شده و آنها تمام بدن خود را پوشاندهاند. اگر بگوییم صرفاً شرمگاه آشکار شده یعنی تأثیر خوردن آن میوه بوده، آنگاه انبوهی از سؤالات بیپاسخ پیرامون داستان رژه خواهند رفت. شاید سادهترین تفسیر بیحاشیه همان باشد که گفتیم ولی اشکالش این است که هیچ مفسیری تا کنون با این نگاه آیه را ندیدیه و یا حقیر ندیدهام که کسی این گونه بگوید و اشکال دیگرش این است که با برخی روایات همخوان نیست هرچند با برخی دیگر همراه است، مانند روایتی که درخت را درخت حسد تفسیر کردهاند. ضمناً نباید از اختلافات بین روایات نیز غفلت کرد و در هر صورت، همه این تفاسیر صرفا احتمالی است و آنچه الفاظ آیات در اختیار ما قرار میدهد، با صرف نظر از روایات، به تفسیر مختار نزدیکتر است.