ویرایش دوم

یکی از مسائل مهم فقهی که با زندگی روزمره مردم عجین شده، مسئله مسافت شرعی است. غالب فتاوای علمای شیعه عصر ما این است که مسافت شرعی هشت فرسخ است؛ یعنی مسافر با پیمودن هشت فرسخ مسافر قلمداد شده و باید نماز را قصر بخواند و روزه نگیرد. اما نظر دیگر این است که هشت فرسخ مربوط به حرکت با شتر است و ملاک در مورد وسایل نقلیه تندرو (ماشین و مانند آن) یک روز پیمودن مسیر است. البته مقدار معمول توقف در روز با شرحی که در ادامه می‌آید، در ضمن آن لحاظ می‌شود. بحث حاضر عهده‌دار بررسی موضوع و داوری در باره آن است. در این پست یکی از بهترین مقالات علمایی که طرفدار ملاک مکانی (هشت فرسخ) در قصر نماز هستند، به نقد گذاشته می‌شود. به یاری خدا در پست‌های دیگر روایات این مسئله را طرح و بررسی و بحث را با تفصیل بیشتر ارائه خواهم کرد. البته پیش از طرح بحث باید به سه نکته توجه شود:
1. اصل در نماز تمام است مگر این که ثابت شود شخص مسافر است.
2. تا صدسال پیش وسیله نقلیه غالب الاغ، اسب و شتر بود و واحد زمانی و مکانی در غالب موارد فرقی نمی‌کرد، ولی تغییر وسائل نقلیه در دوران حاضر باعث جدی شدن طرح این مسئله شده است؛ از این رو با توجه به این که غالب فتاوای علمای پیشین ناظر به عدم فرق واحدهای زمانی و مکانی بوده، به باور نگارنده نمی‌توان در این مسئله به شهرت- بر فرض انعقاد- استناد کرد؛ البته اگر به تأثیر شهرت قائل باشیم.
3. بحث ما صرفاً فقهی و طلبگی است و خوانندگان وظیفه دارند به مرجع تقلید خود رجوع کنند
.
مجله فقه اهل بيت عليهم السلام (فارسى)، ج‌50، ص: 65
مقياس شرعى سفر، مكانى يا زمانى‌ (متن اصلی مؤلف به زبان عربی است)
آيه اللّه سيد كاظم حائرى‌
چكيده:
واحد مكانى «هشت فرسخ» يا واحد زمانى «طول يك روز» كدام يك مقياس شرعى سفر است؟ نويسنده با بررسى سه دسته از روايات در اين زمينه ابتدا به بيان هشت روايتى مى‌پردازد كه مقدار فاصله مكانى از وطن را ملاك قرار مى‌دهند و آن را دو بريد، معادل هشت فرسخ يا بيست و چهار ميل نشان مى‌دهد.
در گروه دوم، رواياتى را مى‌آورد كه دال بر مقياس زمانى براى طول سفر هستند.
گروه سوم، رواياتى است كه طول مسير و طول زمان را همزمان مقياس قرار داده‌اند. نويسنده در نهايت، جمع بين روايات را مد نظر قرار داده و بر اين باور است كه مقدار مكانى هشت فرسخ، مقياس واقعى طول سفر است و چون در گذشته تعيين فرسخ با علايم ميل، رايج نبوده، از اين رو در روايات از مدت زمان سير به عنوان اماره‌اى براى اندازه‌گيرى مسافت استفاده شده است‌
. كليد واژگان: سفر؛ تقصير نماز؛ افطار روزه؛ بريد؛ فرسخ؛ ميل؛ روز.
آيا مسافت شرعى در سفر از نظر مقدار طولى و مكانى، همان مسافت شناخته شده در دوران نصوص است‌
يا با توجه به تفاوت وسايل نقليۀ سفر در زمان‌هاى مختلف، مقدار‌ اين مسافت نيز متفاوت مى‌شود؟
گفته مى‌شود همۀ رواياتى كه در تعيين مسافت وارد شده است، مقدار مسافت را با واحد طولى، مانند هشت فرسخ يا بيست و چهار ميل، تعيين نكرده است تا بگوييم اين مقدار با تغيير زمان يا تغيير وسايل نقليه، تغيير مى‌كند، بلكه روايات مزبور با تعبيرهاى مختلفى وارد شده است كه مى‌توان آن را در سه دسته خلاصه كرد:
دسته اوّل: تعيين مسافت با واحد طولى‌
يا به عبارتى با مقدار فاصلۀ مكانى از وطن، مانند:
1. صحيحه عبداللّٰه بن يحيى كاهلى: «انّه سمع الصادق (ع) يقول في التقصير في الصلاة: بريد في بريد أربعة و عشرون ميلًا؛ «1»
از امام صادق (ع) شنيده شد كه در باره كوتاه شدن نماز فرمود: يك بريد در يك بريد، يعنى بيست و چهار ميل».
اين روايت در نقل شيخ «2» چنين است، اما در نقل صدوق اين اضافه را دارد:
ثمّ قال: كان أبي (ع) يقول‌
: إنّ التقصير لم يوضع على البغلة السفواء و الدابّة الناجية [توضیح: یعنی تقصیر بر قاطر تندرو یا ماشین دوران ما گذاشته نشده و ملاک زمان حرکت شتر است. پس اگر کسی با ماشین حرکت کند مشمول تقصیر در نماز نیست] و انّما وضع على سير القطار «3»؛
پدرم فرمود: در كوتاه شدن نماز، قاطر تندرو يا حيوان سريع السير ملاك نيست، بلكه ملاك حركت قطار شتران است».
در سند اين حديث شخص ضعيفى وجود ندارد تا از عمل به حديث بازمانيم، مگر عبداللّٰه كاهلى كه براى اعتماد به وى، نقل بزنطى از او كفايت مى‌كند. به علاوه آنكه نجاشى گفته است: «عبداللّٰه چهره‌اى سرشناس نزد ابى الحسن (ع) بود». «4»
2. روايت فضل بن شاذان از امام رضا (ع) كه در نامه‌اى به مأمون فرمود [توضیح: چنان که خواهیم گفت، امام رضا ع در دورانی بود که مسیرها را بر حسب حرکت شتر علامت‌گذاری کرده بودند]:
______________________________
(1). وسائل الشيعه، ج 8، ص 452، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح 3.
(2). استبصار، ج 1، ص 223، حديث 2787.
(3). من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 436، ح 1268.
(4). رجال النجاشي، ص 221.
________________________________________________________________________
و التقصير في ثمانية فراسخ و مازاد، و إذا قصّرت أُفطرت؛ «1»
نماز در هشت فرسخ و بيش از آن كوتاه مى‌شود و زمانى كه نماز كوتاه باشد روزه نيز افطار مى‌شود.»‌
اشكال سند در اين حديث همان اشكالى است كه در اسانيد صدوق به فضل بن شاذان وجود دارد.
3. روايت محمد بن مسلم از امام باقر (ع) از پدرشان از پيامبر (ص) كه فرمود‌
: التقصير يجب في بريدين، «2»
نماز را در دو بريد بايد كوتاه خواند.
در سند اين حديث، على بن محمد بن قتيبه است؛ چون شيخ حرّ عاملى، اين حديث را از رجال كشّى از على بن محمد بن قتيبه از فضل بن شاذان از پدرش از تعدادى از ياران ما از محمد بن حكيم و از ديگران از محمد بن مسلم، روايت كرده است.
4. روايت عيص بن القاسم از ابى عبداللّٰه (ع) كه در بارۀ كوتاه شدن نماز فرمود «‌
: حدّه أربعة و عشرون ميلًا؛ «3»
حدّ كوتاه شدن نماز، بيست و چهار ميل است».
اشكال سندى در اين حديث، اشكال سند شيخ تا علي بن الحسن بن فضّال است؛ چون وسائل الشيعه اين حديث را از شيخ نقل كرده است و شيخ آن را به عليّ بن الحسن بن فضّال اسناد داده است. ولى آنچه در تهذيب «4» وجود دارد، حسن بن على بن فضّال است نه عليّ بن الحسن بن فضّال و طبق كتاب «الفهرست» «5» سند شيخ به حسن بن على بن فضّال صحيح است. اگر چه گمان مى‌رود آنچه در وسائل الشيعه آمده است صحيح باشد؛ زيرا‌
______________________________
(1). وسائل الشيعه، ج 8، ص 453، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح 6.
(2). همان، ص 455، ح 17.
(3). همان، ص 454 و 455، ح 14.
(4). تهذيب الأحكام، ج 4، ص 221، ح 22، چاپ آخوندى.
(5). الفهرست، ص 97- 98، چاپ جامعه مدرسين.
__________________________________________________________________________
همين روايت در كتاب «استبصار» «1» با اين عنوان آمده است: «احمد بن عبدون از على بن محمد بن الزبير از علي بن الحسن بن فضّال ... به من خبر داده است.» و شيخ در مشايخ تهذيبش سندى به حسن بن على بن فضّال ندارد ولى به علىّ بن الحسن بن فضّال سند دارد.
5. صحيحه معاوية بن وهب:
«قال: قلت لابى عبداللّٰه (ع): أدنى ما يقصّر فيه المسافر الصلاة؟ قال: بريد ذاهباً و بريد جائياً «2»؛
به ابى عبداللّٰه (ع) عرض كردم كمترين حدّى كه مسافر بايد نمازش را كوتاه بخواند چيست؟ فرمود: يك بريد برود و برگردد.»‌
6. صحيحۀ زيد الشحّام:
«قال: سمعت أباعبداللّٰه يقول: يقصّر الرجل الصلاة في مسيرة اثنى عشر ميلًا «3»؛
از ابا عبداللّٰه (ع) شنيدم كه فرمود: مسافر بايد نمازش را در مسير دوازده ميلى كوتاه بخواند.»‌
7. صحيحه زراره از ابى جعفر (ع) كه فرمود‌
: التقصير في بريد و البريد أربعة فراسخ؛ «4»
نماز در يك بريد، كوتاه خوانده مى‌شود و بريد چهار فرسخ است.»‌
8. صحيحه زراره:
«قال: سألت أبا عبداللّٰه (ع) عن التقصير، فقال: بريد ذاهب و بريد جائي «5»؛
از اباعبداللّٰه (ع) در باره كوتاه شدن نماز پرسيدم، فرمود: در يك بريد رفت و يك بريد برگشت.»‌
روايات ديگرى مانند آن هم وجود دارد.
______________________________
(1). استبصار، ج 1، ص 223، ح 3788، چاپ آخوندى.
(2). وسائل الشيعه، ج 8، ص 456، باب 2 از ابواب صلاة المسافر، ح 2.
(3). همان، ح 3.
(4). همان، ح 1.
(5). همان، ص 461، ح 14.
___________________________________________________________________________
دسته دوم: با واحد زمانى تعيين مسافت كرده است؛
مانند:
1. روايت سعيدبن يسار با سندى كه در سلسلۀ آن عمرو بن حفص يا عمربن حفص است:
«قال: سألت أباعبداللّٰه (ع) عن الرجل يشيع أخاه فى شهر رمضان فيبلغ مسيرة يوم أومع رجل من إخوانه أيفطر أويصوم؟
قال (ع): يفطر «1»؛
از امام صادق (ع) در باره مردى كه در ماه رمضان براى مشايعت برادرش بيرون مى‌رود و به مسير يك روزه مى‌رسد و يا به همراه شخصى از برادرانش بيرون مى‌رود، پرسيدم كه آيا افطار كند يا روزه بگيرد؟ فرمود: افطار كند.»‌
2. موثقه زراره از ابى جعفر (ع):
قال: قلت: الرجل يشيّع أخاه في شهر رمضان اليوم و اليومين؟ قال: يفطر و يقضي ... «2»؛
گفتم: مردى در ماه رمضان براى مشايعت برادرش يك روز يا دو روز به راه مى‌افتد؟ فرمود: روزه‌اش را افطار مى‌كند و قضاى آن را به جا مى‌آورد.
دلالت دو حديث مزبور بر واحد زمانى، دشوار است.
3. صحيحه على بن يقطين:
قال: سألت أبا الحسن الأوّل (ع) عن الرجل يخرج فى سفره «3»، قال (ع): يجب عليه التقصير في مسيرة يوم «4» و إن كان يدور في عمله «5»؛
از امام كاظم (ع) در باره مردى كه به سفر مى‌رود، پرسيدم. فرمود: براو واجب است كه در مسير يك روز، نماز را كوتاه بخواند، اگر چه اين كار را تكرار كند.»‌
______________________________
(1). همان، ص 483- 484، باب 10 از ابواب صلاة المسافر، ح 7.
(2). همان، ص 484، ح 8.
(3). در نسخه وسائل الشيعه چنين است: يخرج في سفره فى مسيرة يوم؛ براى سفر در مسير يك روزه خارج مى‌شود.
(4). در نسخۀ تهذيب (3: 209، ح 503): «إذا كان مسيره يوم؛ اگر در مسير يك روز باشد» آمده است.
(5). و در نسخۀ وسائل، ج 8، ص 455، باب 1 از ابواب صلاه المسافر، ح 16، چاپ آل البيت (ع) اين عبارت اضافه شد: «في مسيرة يوم؛ در مسير يك روز».
________________________________________________________________________
اشكال اين روايت آن است كه با اخبارى كه مى‌گويد اگر كسى سفر را تكرار كند بايد نماز را كامل بخواند، معارض است. «1» [«يدور في عمله» ممکن است به معنای دوره‌گرد و یا رفت و برگشت باشد که در صورت اخیر، نماز قصر می‌شود و تعارضی نیست. ]
دسته سوم: رواياتى است كه شامل هر دو واحد طولى و زمانى است،
به نحوى كه گويا اين دو واحد يكى هستند؛ يعنى مضمون اين دسته از روايات به گونه‌اى است كه شامل هر دو واحد مى‌شود؛ مانند:
1. موثقه سماعة: قال: سألته عن المسافر في كم يقصّر الصلاة؟ فقال: في مسيرة يوم و ذلك بريدان و هما ثمانية فراسخ «2» [نقد: این روایت به صراحت بر مبنا و اصل بودن واحد زمانی دلالت دارد]؛
در باره مسافر از او پرسيدم كه در چه مسافتى نماز كوتاه مى‌شود؟ فرمود: در مسير يك روز كه دو بريد است و دو بريد هشت فرسخ است.»‌
2. صحيحه ابى ايّوب از ابى عبداللّٰه (ع): «قال سألته عن التقصير، قال: فقال: في بريدين أو بياض يوم «3»؛
از امام (ع) در باره كوتاه شدن نماز پرسيدم، فرمود: در سفر به اندازۀ دو بريد يا به اندازۀ روشنايى روز، نماز كوتاه است.»‌
3. صحيحه ابى بصير: «قال: قلت لأبي عبداللّٰه (ع): في كم يقصّر الرجل؟ قال: في بياض يوم أو بريدين «4»؛
به امام صادق (ع) عرض كردم: در چه مسافتى نما زمسافر كوتاه است؟ فرمود: در مسافتى كه در روشنايى روز طى شود يا به اندازۀ دو بريد باشد.»‌
در زمان صدور اين روايات، هيچ تعارض يا تصادمى بين واحد مكانى و واحد زمانى در ذهن خطور نمى‌كرد؛ زيرا هر دو واحد بر سير شتران منطبق بوده است و در آن زمان حمل و نقل با شتر معمول‌تر و متداول‌تر از ديگر حيوانات تندرو يا كندروتر بوده است و‌
______________________________
(1). وسائل الشيعه، ج 8، ص 484- 488، ب 11 از ابواب صلاة المسافر.
(2). همان، ص 453، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح 8.
(3). همان، ح 7.
(4). همان، ح 11.
___________________________________________________________________________
متعارف سير شتر پيمودن هشت فرسخ در روشنايى روز بود. بنابراين مهم نبوده كه مقياس اصلى در تعيين مسافت، واحد زمانى باشد يا واحد مسافتى يا اين كه هر دو به يك مقياس اشاره داشته باشند. [نقد: این مطلب تا صدسال پیش بر قرار بوده است بنابراین فتاوی علما در این باره و شهرت آن‌ها به دلیل یکی بودن واحدها نمی‌تواند به ما کمکی کند]
ولى امروزه يكى از اين دو مقياس به حسب متعارف با مقياس ديگر متفاوت است. اگر واحد طولى يا مكانى را معتبر بدانيم، اين واحد همان است كه از قبل بوده و معنى ندارد كه اين واحد روزى متبدّل و دگرگون گردد. اما اگر واحد زمانى را معتبر بدانيم و واحد مكانى و مسافتى را عنوان مشير به واحد زمانى بدانيم در اين فرض، واحد زمانى امروز نسبت به گذشته، يقيناً دگرگون شده است. امروزه هيچ كس- مگر در موارد بسيار نادر- با شتر مسافرت نمى‌كند و در حالت عادى با وسايل نقليه جديد، مانند اتومبيل يا هواپيما يا كشتى سفر مى‌كنند. [نقد: حکمت تقصیر و واحد دگرگون نمی‌شود بلکه مقدار پیمایش مابه ازای آن دگرگون می‌شود.]
گامى در جمع بين روايات‌

در زمان حاضر ميان اين روايات تعارض ايجاد شده است. گفته مى‌شود: ممكن است در جمع ميان اين روايات به دسته چهارمى از روايات رجوع كنيم كه ظهور در آن دارد كه مقياس اصلى، واحد زمانى است و تعيين مسافت به جهت مطابقت با واحد زمانى بوده است. به سخنى ديگر مى‌توان گفت اين دسته از روايات بر روايات ديگر حكومت دارد.
اين دسته از روايات در چند حديث مصداق دارد از قبيل:
1. صحيحه عبداللّٰه بن يحيى كاهلى كه در دسته نخست طبق نقل شيخ طوسى «1» ذكرگرديد و در آن آمده بود: «باطىّ مسافت يك بريد دريك بريد كه بيست و چهار ميل است، نماز كوتاه مى‌شود». بر اساس اين نقل، روايت جزء دسته اوّل محسوب مى‌شود، اما در نقل صدوق در ذيل حديث، اين عبارت اضافه شده است كه:
«كان أبي- عليه السلام- يقول انّ التقصير لم يوضع على البغلة السفواء و الدابّة الناجية و انّما وضع على سير القطار». «2»
______________________________
(1). استبصار، ج 1، ص 223، ح 2787.
(2). من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 436، ح 1268.
__________________________________________________________________________
پدرم مى‌فرمود: كوتاه شدن نماز بر اساس سير قاطر تندرو يا حيوان سريع السير وضع نشده است، بلكه براساس سير قطار شتران وضع شده است.
اگر مقياس اصلى واحد مسافتى و مقدار، فاصله مكانى بوده است تفاوتى ندارد كه سفر- طبق تعبير روايت- با قافله شتران باشد يا با قاطر تندرو يا با حيوان سريع السير يا با هواپيماهاى تيزرو در زمان ما. بريد همان بريد و ميل همان ميل و بيست و چهار فرسخ همان بيست و چهار فرسخ است بدون آن كه وسيله سفر تأثيرى در آن داشته باشد. پس اين كه امام مى‌فرمايد: «كوتاه شدن نماز براساس سير قاطر تندرو يا حيوان سريع السير وضع نشده است، بلكه براساس سير قطار شتران وضع شده است» يعنى آن كه مقياس اصلى واحد زمانى يك روز است و چون قطار شتران در روشنايى روز بيست و چهار ميل سير مى‌كردند گفته‌ايم مسافتى كه نماز در آن كوتاه مى‌شود بيست و چهار ميل است.
پس اگر امروزه واحد زمانى با واحد مكانى اختلاف پيدا كرده است بايد از واحد زمانى پيروى كنيم.
2. حديث فضل بن شاذان كه صدوق آن را با اسناد خود به فضل بن شاذان، روايت كرده است. اين حديث بدان صورت كه در دسته نخست نقل كرده‌ايم جزء آن دسته محسوب مى‌شود، ولى صدوق با اسناد خود به فضل بن شاذان اين روايت را از امام رضا (ع) اين گونه نقل كرده است:
فضل مى‌گويد: از امام رضا (ع) شنيده‌ام كه فرمود «‌
: انّما وجب التقصير في ثمانية فراسخ لا أقلّ من ذلك ولا أكثر، لأنّ ثمانية فراسخ مسيرة يوم للعامّة والقوافل و الأثقال فوجب التقصير في مسيرة يوم و لولم يجب في مسيرة يوم لما وجب في مسيرة ألف سنة و ذلك؛ لأنّ كلّ يوم يكون بعد هذا اليوم فإنّما هو نظير هذا اليوم، فلولم يجب في هذا اليوم لما يجب في نظيره؛ إذ كان نظيره مثله لافرق بينهما»؛ «1»
كوتاه خواندن نماز در هشت فرسخ واجب است نه كمتر از آن ونه بيشتر؛ زيرا هشت فرسخ براى مردم و قافله‌ها و باربرها مسير يك روز است و در مسير يك روزه، نماز كوتاه مى‌شود. اگر در مسير يك روزه نماز كوتاه نباشد در مسير هزار‌
______________________________
(1). وسائل الشيعه، ج 8، ص 451، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح 1.
___________________________________________________________________________
ساله هم كوتاه نخواهد بود؛ زيرا هر روز بعدى نيز مانند روز قبلى است. اگر در روز اوّل كوتاه نيست در نظير آن هم كوتاه نخواهد بود؛ زيرا نظير روز اوّل، همانند همان روز اوّل است و فرقى بين آنها نيست.
3. در علل الشرايع «1» و عيون أخبارالرضا (ع) «2» اين كلام اضافه گرديده است‌
: وقد يختلف المسير فسير البقر إنّما هو أربعة فراسخ و سير الفرس عشرون فرسخاً و إنّما جعل مسير يوم ثمانية فراسخ؛ لأنّ ثمانية فراسخ هو سير الجمال و القوافل و هو الغالب على المسير و هو أعظم السير الذي يسيره الجمّالون و المكاريّون «3»؛
سرعت سير مختلف است، سير گاو چهار فرسخ و سير اسب بيست فرسخ است. ازاين جهت مسير يك روز هشت فرسخ تعيين شده كه هشت فرسخ سير شتر و كاروانهاست، اغلب چنين است و اين بيشترين حد سيرى است كه شترداران مى‌پيمايند.
آيا اين عبارات بدان معنا نيست كه مقياس اصلى، واحد زمانى است و واحد طولى در پرتو واحد زمانى طرح شده است؟
4. روايت محمد بن مسلم با سندى كه در آن، سند شيخ به على بن الحسن بن فضّال است از امام باقر (ع):
«قال: سألته عن التقصير، قال: في بريد قال: قلت: بريد؟ قال: إنّه إذا ذهب بريداً و رجع بريداً فقد شغل يومه» «4» از امام در باره كوتاه شدن نماز پرسيدم، فرمود: دريك بريد شكسته است: عرض كردم: يك بريد؟ فرمود: وقتى يك بريد برود و يك بريد برگردد تمام روز او را پُر مى‌كند.
روايت يك بريد را از آن جهت كافى مى‌داند كه بايد از آن برگردد و چون برگردد او به مقدار‌
______________________________
(1). علل الشرايع، ص 266، ح 9.
(2). عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 113، ح 1.
(3). وسائل الشيعه، ج 8، ص 451، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح 2.
(4). همان، ص 459، باب 2 از ابواب صلاة المسافر، ح 9.
______________________________________________________________________________
روشنايى روز مشغول سفر بوده است و اين يعنى آن كه مقياس اصلى روشنايى روز است.
5. مرسله صدوق در مقنع:
«قال سئل أبو عبداللّٰه (ع) عن رجل أتى سوقاً يتسوق بها و هي من منزله على أربع فراسخ؛ فإن هو أتاها على الدابّة أتاها في بعض يوم و إن ركب السفن لم يأتها في يوم، قال: يتمّ الراكب الذي يرجع من يومه صوماً و يقصّر صاحب السفن «1»؛
امام صادق (ع) در باره مردى كه براى معامله به بازارى در چهار فرسخى منزلش مى‌رود سؤال شد كه اگر با مركب برود در كمتر از يك روز مى‌رسد و اگر با كشتى برود در يك روز هم نمى‌رسد، فرمود: اگر سواره برود و همان روز برگردد روزه مى‌گيرد ولى اگر با كشتى برود روزه‌اش را افطار مى‌كند.»‌
اين تنها روايتى است كه علاوه بر دلالت بر اين كه مقياس اصلى، واحد زمانى است نه واحد امتدادى، همچنين دلالت دارد بر اين كه اگر وسيلۀ سفر متفاوت باشد، در محاسبۀ مسافت تأثير مى‌گذارد و تنها مسير شتران در احتساب مسافت ملاك نيست در حالى كه از روايات ديگر اين گونه بر مى‌آيد، كه مقياس سفر بايد منطبق با وسيله‌اى باشد كه بيشتر در بين مردم، متعارف است.
شايد در جمع بين اين روايت و روايات ديگر بتوان گفت: در روايت اخير فرض نشده كه اختلاف وسيله سفر تأثير در حكم دارد، آنچه مؤثر است اختلاف مسير است. راه آبى با مقياس خود سنجيده مى‌شود و راه خشكى با معيار خود؛ چون در حديث فرض شده است كه راه خشكى به اندازۀ نصف روز زمان مى‌برد؛ زيرا مسافت آن چهار فرسخ بوده است و فرض بر آن بوده كه در همان روز بر نمى‌گردد تا سفرش تمام روز را اشغال كند. بنابراين حكم شده كه روزه را بگيرد ولى در راه آبى فرض بر آن بود كه سفر، يك روز او را اشغال مى‌كند؛ لذا حكم به افطار روزه شده است. در نتيجه امروزه، بايد براى هر يك از سفرهاى زمينى با اتومبيل‌ها و سفرهاى دريايى با كشتى‌ها و سفرهاى هوايى با هواپيماها، مقياس ويژه‌اى در نظر بگيريم و در هريك از اين بخش‌ها آنچه را بيشتر در بين مردم رواج دارد ملاك قرار دهيم.
______________________________
(1). همان، ص 467، باب 3 از ابواب صلاة المسافر، ح 13.
_____________________________________________________________________________
ولى انصاف آن است كه روايت اخير، يعنى مرسله مقنع به طور كلى از محل بحث خارج است؛ چون مفاد روايت اين گونه است: «مسافرى كه همان روز بر مى‌گردد على رغم آن كه رفت و برگشت او هشت فرسخ است، بايد روزه بگيرد به اين معنى كه اگر مسافر در همان روزى كه به سفر رفته است به وطن بازگردد، روزۀ او صحيح است. حال فرقى ندارد كه اين حكم را به اطلاق خود بگذاريم يا آن را مقيد به ادله‌اى كنيم كه مى‌گويد بايد قبل از زوال- ظهر- برگردد. اما مسافرى كه به وسيله كشتى از راه دريايى سفر مى‌كند، سفر او به طول مى‌انجامد و نمى‌تواند در همان روز به وطن برگردد، لذا بايد افطار كند.
علاوه بر آن كه مرسله مقنع از نظر سند حجّيت ندارد. با قطع نظر از اين روايت به سبب ضعف سند و دلالت آن، اين سؤال باقى مى‌ماند كه آيا مقياس، وسيله‌اى است كه بيشتر در بين مردم رايج است و آن را با روشنايى روز مى‌سنجيم، بدون آن كه بين سفر زمينى يا دريايى يا هوايى فرقى باشد يا مقياس، هشت فرسخ است و وسيله سفر هرچه باشد تفاوتى ندارد؟
حلّ تعارض‌
اكنون به طور موقت رواياتى را كه طبق نظريه مقياس زمانى، حاكم بر روايات مقياس مكانى بوده، كنار مى‌گذاريم و به روايات متعارضى كه برخى از آنها با فرسخ، و برخى با روز و بعضى با هردو تعيين مسافت كرده است، نگاه مى‌كنيم در جمع بين اين روايات توجه به دو نكته لازم است‌
: نكته اوّل- روشن است كه مقدار هشت فرسخ، اندازۀ واقعى دارد در حالى كه سير به مقدار روشنايى روز، اندازۀ واقعى ندارد؛ زيرا اين سير نسبت به وسيله‌هاى مختلف سفر و كوتاهى و بلندى روز، متفاوت است و حتى سفر متعارف در فصلى از فصول، اندازۀ آن را مشخص نمى‌كند.
در آن زمان سفر با اسب همانند سفر با شتر متعارف بوده است، اما مقدار مسافتى را كه با شتر طى مى‌كردند به ويژه شترى كه بارسنگين حمل مى‌كرده، با مسافتى كه با اسب طى مى‌شده، بسيار متفاوت بوده است‌. [نقد: در این باره باید توجه کرد که اولاً: درست است که طول روزها در زمستان و تابستان فرق می‌کند لیکن قافله شتر مسیری تقریباً یکسان می‌پیماید. قافله شتر در زمستان که روزها کوتاه است، توقفی نمی‌کند مگر برای نماز و احیاناً غذا خوردن اما در تابستان که هوا هنگام ظهر به شدت گرم بوده، ساعت‌ها توقف می‌کرده که هم شترها خستگی بگیرند و هم اهل کاروان استراحت کنند و اگر قرار باشد تمام روز در تابستان اهل قافله و مرکب‌ها حرکت کنند، مرکب‌ها صدمه می‌بینند؛ بنابراین نتیجه تقریباً یکسان است. 
ثانیاٌ: این که ملاک زمانی اندازه واقعی (ظاهراً مراد اندازه مشخص است نه واقعی) نیست،‌ مشکلی ایجاد نمی‌کند،‌ هرگاه کسی شک کرد که در یک روز راه پیموده یا خیر تمام می‌خواند بنابر اصل . البته مسیرة‌یوم شامل نماز و غذا خوردن و توقف‌های معمول می‌شود چنان‌که کاروان‌ها در قدیم نیز این مقدار توقف داشته‌اند و ائمه به توقفات معمول اشاره نکرده و آن را در ضمن واحد زمانی در نظر گرفته‌اند. ثالثا:کم
نیست احکامی که حد مشخص و دقیقی ندارند؛ مانند حرج ؛ رابعا: این دیدگاه با حکمت مصرح در روایات و نیز برخی روایات که ملاک اصلی در آن‌ها زمانی بیان شده، سازگاری ندارد.]

 نكته دوم- تعيين فرسخ با علايم ميل در غالب سفرها در آن زمان بسان امروز رايج نبوده‌ است. تنها مقياسى كه مى‌توانستند در بيشتر سفرها با آن، فرسخ‌ها را معين كنند اين بود كه مدت زمان سير را اماره‌اى براى اندازه‌گيرى مسافت قرار دهند. [نقد: اولاً‌:‌ دلیلی بر این ادعا ارائه نشده و ثانیا:  عکس این مطلب نیز می‌تواند باشد بلکه ظاهراً عکس آن درست است؛ زیرا در ابتدا هشت فرسخ مطرح نبود و واحد زمانی مطرح بوده بعدها برای آسان شدن کار راه‌های اصلی را بر اساس واحد مکانی علامت گذاشتند و پس از آن ملاک به واحد مکانی تبدیل شد. اما اگر کسی می‌خواست در مسیری حرکت کند که علامت نداشت می‌بایست واحد زمانی را لحاظ کند که در برخی روایات فوق این مسئله آمده است. قرینه این دیدگاه حکمت مصرح در برخی روایات است. در هر صورت اگر این احتمال صحیح باشد، روایاتی که به هشت فرسخ تصریح دارند و از امامانی است که در زمان های متأخر بوده‌اند مانند امام باقر و امام صادق علیهما السلام به بعد نمی‌تواند ملاک استنباط باشد؛ این در حالی است که حتی از این امامان بزرگوار نیز روایاتی مبنی بر ملاک بودن واحد زمانی در اختیار است.

ثالثا: اگر این گونه بود حداقل یک روایت یافت می‌شد که مثلا بفرماید ملاک هشت فرسخ است ولی اگر کسی نتوانست هشت فرسخ را محاسبه کند، یک روز راهپیمایی قافله شتر یا مثلا نصف روز  یا دو سوم روز راهپیمایی اسب را در نظر بگیرد یا اسب سوار یک روز راهپیمایی قافله را در نظر بگیرد و بیان‌های دیگری که بر دیدگاه دلالت کند. ان شاء الله در پست بعد یک یک روایات باب را بررسی خواهیم کرد.

رابعاً: اگر واحد اصلی مکانی بوده نه زمانی، چرا در موثقه سماعه که مربوط به زمان امام صادق علیه السلام است، ابتدا به واحد زمانی اشاره شده و سپس واحد مکانی تفسیر آن قرار داده شده است؟ در زمان امام صادق علیه السلام منازل، بریدها، و فراسخ در مسیرهای کاروان‌ها مشخص شده بود و روایاتی که در این دوره از ائمه علیهم السلام صادر شده و تنها به واحد مکانی اشاره دارد، نشان دهنده آن است.] باتوجه به اين دو نكته مى‌توان گفت: آنچه عرف از جمع بين اين روايات مى‌فهمد آن است كه اندازه‌گيرى سفر با فرسخ، اندازه‌گيرى واقعى است كه كم و زياد ندارد. امّا اندازه‌گيرى با روشنايى روز، اندازه‌گيرى اماره‌اى است براى آن كه معلوم كنند چند فرسخ طى شده است. بر اين اساس، ائمّه (ع) روشنايى روز را نشانه‌اى قرار دادند تا با آن، مقدار سير را مشخص كنند و اين علامت را به لحاظ سير قافله شترانى كه براى حمل و نقل در آن زمان مرسوم بوده تعيين كرده‌اند. پس مقياس قرار دادن سير شتران بدان سبب نبود كه سير شتران براى مسافران شناخته شده‌تر از سير اسب بود و بيشتر سفرها با شتر انجام مى‌گرفت، بلكه بدين سبب بود كه سير شتران در عرف آن زمان مطابق با هشت فرسخ در روز بوده است. [نقد: اولا: بر اساس روایات حکمت تقصیر خستگی بیان شده که تنها با پیمایش یک روزه تحقق می‌پذیرد و ثانیا: آیا می‌توان با نادیده گرفتن روایات متعدد دال بر اصل بودن واحد زمانی به همین راحتی جمع‌ کرد؟]
شاهد اين مدعا، آن است كه پيش‌تر اشاره كرديم كه روشنايى روز در روزهاى بلند با روزهاى كوتاه بسيار تفاوت دارد [نقد: پاسخ آن داده شد.]، ولى آنچه همواره ثابت بوده و به نسبت بلندى و كوتاهى روز تغيير نمى‌كرده، اين بوده كه ساربان‌ها، شتران را در هر روز دو منزل سير مى‌دادند كه هر منزل يك بريد ناميده مى‌شد. در حالت عادى نه بيشتر از آن سير مى‌دادند و نه كمتر، چه در روزهاى بلند، مثل روزهاى تابستان و چه در روزهاى كوتاه مثل روزهاى زمستان [نقد: این عبارت دقیقاً همان عرضی است که بنده پیش‌تر داشتم که ساربان‌ها در تابستان شترها را استراحت می‌دادند و در زمستان بدون توقف زیاد حرکت می‌کردند که نتیجه آن یکی بوده است]؛ بر همين اساس، اين مقدار مسافت را مسير يك روز ناميدند. [نقد: به چه دلیل برعکس نبوده باشد؟ این یک ادعای بدون دلیل است]‌ در رواياتى كه تعابيرى مانند مسير روز يا روشنايى روز يا دو بريد يا بريد در بريد آمده است، همه اشاره به چيزى دارند كه نشان دهندۀ تحقق سير هشت فرسخ است.
با اين بيان، تفسير روايت چهارم از رواياتى كه حاكم فرض شده بود، روشن مى‌شود و آن روايت محمد بن مسلم از امام باقر (ع) است:
«سألته عن التقصير قال: في بريد. قال: قلت: بريد؟ قال: إنّه إذا ذهب بريداً و رجع بريداً فقد شغل يومه «1»؛
از امام در مورد كوتاه شدن نماز پرسيدم، فرمود: دريك بريد. گفتم: در يك بريد؟ فرمود: وقتى يك بريد برود و برگردد يك روز او پُر مى‌شود».
______________________________
(1). همان، ص 459، باب 2 از ابواب صلاة المسافر، ح 9.
___________________________________________________________________________
اين جمله، يعنى اين كه امام (ع) مى‌خواهد علامتى تعيين كند تا معلوم شود يك بريد رفت و يك بريد برگشت، مساوى هشت فرسخ است؛ چون يك روز زمان مى‌برد و در سير يك روزه با شتر هشت فرسخ طى مى‌شود. [نقد: عبارت « فقد شغل يومه » نشان می دهد که حضرت ملاک می دهند یعنی اگر در مسافرتی این ملاک لحاظ نشود، حکم بر قرار نیست. در زمان ما در عرض نیم ساعت مسیر هشت فرسخ پیمایش می‌شود، این این ملاک تناسبی با آن دارد؟] 
اما خبر فضل بن شاذان، يعنى روايت دوم و سوم از رواياتى كه حاكم و مفسّر ساير روايات فرض شده بود و مقياس زمانى را مقياس حقيقى قرار داده بود نه مقياس مكانى را‌
: انّما وجب التقصير فى ثمانية فراسخ لا أقلّ من ذلك و لاأكثر، لأنّ ثمانية فراسخ مسيرة يوم للعامّة و القوافل و الأثقال فوجب التقصير في مسيرة يوم؛
نماز در هشت فرسخ كوتاه است نه كمتر از آن و نه بيشتر؛ زيرا هشت فرسخ براى مردم و قافله‌ها و براى حمل بارها مسير يك روز است و در مسير يك روز، نماز كوتاه است». [نقد: فرض کنیم عبارت هم با تعلیل سازگاری دارد هم با حکمت بنابراین نمی‌توان به آن استدلال کرد و باید به روایات دیگر یا اصل که موافق احتیاط نیز هست، رجوع کرد.]
و در علل الشرايع و عيون اخبار الرضا (ع) اين عبارت اضافه شده است: «و قد يختلف المسير، فسير البقر انّما هو أربعة فراسخ ....» امام (ع) در اين روايت تأكيد مى‌كند كه فقط در هشت فرسخ، نماز كوتاه مى‌شود، نه كمتر و نه بيشتر. اين تأكيد، تقريباً صريح در آن است كه موضوع حقيقى كوتاه شدن نماز، سير هشت فرسخ است. بنابراين تعليلى كه در اين مقام آمده است، براى بيان حكمت است نه علّتى كه در حقيقت موضوع باشد و بود و نبود حكم دائر مدار آن باشد. [نقد:‌ در ادامه روایت آمده است: « وقد يختلف المسير فسير البقر إنّما هو أربعة فراسخ و سير الفرس عشرون فرسخاً و إنّما جعل مسير يوم ثمانية فراسخ؛ لأنّ ثمانية فراسخ هو سير الجمال و القوافل و هو الغالب على المسير و هو أعظم السير الذي يسيره الجمّالون و المكاريّون » این عبارات به خوبی نشان می‌دهد که ملاک اصلی واحد زمانی بوده و حضرت چرایی تبدیل این واحد به هشت فرسخ را بیان می‌کنند که چون بیشتر مردم با قافله سفر می‌کنند و قوافل معمولا هشت فرسخ می‌پیمایند، برای سادگی کار هشت فرسخ ملاک قرار گرفته واگر ما بخواهیم تنظیر کنیم، حرکت ماشین نظیر سیر الفرس است که ملاک قرار نگرفته بنابراین، استناد به این حدیث برای وسایل امروزی مفید نیست؛ به تعبیر دیگربر اساس این تتمه حدیث زمانی می‌توانیم به هشت فرسخ تمسک کنیم که وسیله نقلیه ما مانند شتر باشد نه اسب.]
رواياتى كه در مورد علل احكام وارد شده است، به طور غالب صرفاً حكمت‌ها و مصلحت‌ها را بيان مى‌كنند و اين موجب انتزاع موضوع جديدى براى حكم و اسقاط موضوع اوّل از موضوعيت نمى‌شود. علاوه بر آن كه خبر مذكور از نظر سند اشكال دارد. بنابراين هيچ حديثى در مقام باقى نمى‌ماند كه ادعا شود حاكم بر روايات مقياس مكانى است و مقياس زمانى را اثبات مى‌كند، مگر صحيحه عبداللّٰه بن يحيى كاهلى:
انّه سمع الصادق (ع) يقول في التقصير في الصلاة: بريد في بريد أربعة و عشرون ميلًا، ثمّ قال: كان أبي (ع) يقول: إنّ التقصير لم يوضع على البغلة السفواء و الدابة الناجية و إنّما وضع على سير القطار؛ «1»
______________________________
(1). من لايحضره الفقيه، ج 1، ص 436، ح 1368؛ وسائل الشيعه، ج 8، ص 452، باب 1 از ابواب صلاة المسافر، ح 3.
____________________________________________________________________________
از امام صادق شنيده شد كه در باره كوتاه شدن نماز فرمود: يك بريد در يك بريد، يعنى بيست و چهار ميل. سپس فرمود: پدرم مى‌فرمود: در كوتاه شدن نماز، قاطر تندرو و يا حيوان سريع السير ملاك نيست، بلكه ملاك حركت قطار شتران است».
در واقع اين روايت هيچ اشاره‌اى- نه قريب و نه بعيد- به واحد زمانى ندارد، بلكه به طور روشن دلالت مى‌كند كه مقياس سفر، بريد در بريد است. [نقد: فرض کنیم این برداشت صحیح باشد، بر این اساس تنها زمانی می‌توانیم ملاک مکانی را در نظر آوریم که وسیله نقلیه ما بسان شتر حرکت کند و اگر وسیله تندرو باشد (مانند اسب) مشمول این حکم نیست و باید چاره دیگری اندیشید؛ به تعبیر دیگر، حتی اگر فرض کنیم که ملاک تقصیر بر اساس این روایت مکانی است، نمی توان حکم را شامل وسایل تندرو کرد زیرا به روشنی با روایت تعارض پیدا می‌کند. بر اساس برداشت نویسنده محترم مقاله، در روایت به صراحت آمده که این حکم به وسایل تندرو ربطی ندارد و تنها شامل مسافرانی است که با شتر و یا مانند آن حرکت می‌کنند؛‌ مثلا اگر کسی با دوچرخه حرکت کرد و به گونه‌ای حرکت کرد که هم‌پای شتر باشد،‌ شامل او نیز هست ولی شامل وسایل سریع السیر کنونی نیست.]
بريد يعنى يك منزل كه مسافرين پس از طى مسير براى استراحت و بارانداز، در وسط روز انتخاب مى‌كردند و در سفر يك روز، دو بريد طى مى‌كردند. بنابراين، اين سؤال پيش مى‌آيد كه مقدار مسافت بريد، بستگى به آن دارد كه با چه وسيله‌اى سير كنند. اگر با قاطر تندرو يا حيوان سريع السير حركت كنند مقدار آن نسبت به زمانى كه با قافله شتران باربر سير كنند، متفاوت خواهد بود. بنابراين جاى سؤال بود كه مقصود، كدام بريد است و چرا بريد به بيست و چهار ميل تفسير شده است در حالى كه بريدها متفاوت است؟
امام (ع) جواب دادند كه پدرم فرمود: «ملاك در كوتاه شدن نماز، قاطر تندرو يا حيوان سريع السير نيست، بلكه ملاك سير قطار يعنى همان قافلۀ شترانى است كه حمل بار مى‌كنند». روشن است مقدار مسافتى را كه شتران حامل بار در اين زمان طى مى‌كنند فرقى با زمان گذشته ندارد. تنها فرق در اين است كه در اين زمان، ديگر از شتر براى سير استفاده نمى‌شود نه آن كه مقدار سير شتران با گذشته تفاوت كرده باشد. در اين روايت، قبل از جملۀ «قاطر تندرو و يا حيوان سريع السير» هيچ اشاره‌اى به مقياس زمانى نشده است، تا عبارت را اين گونه معنى كنيم كه مقياس زمانى، بايد با سير متعارف سنجيده شود. [نقد: چنان که پیش‌تر عرض شد در زمان امام رضا ع مردم با هشت فرسخ خو گرفته بودند و از سوی دیگر بین واحد زمانی و مکانی تفاوت نبود و وسیله غالب و عمومی آن زمان شتر بود؛ بنابراین اگر بخواهیم از این روایت با توجه به ظاهر آن استفاده کنیم، نمی‌توانیم حکمی برای وسایل تندرو از آن استخراج کنیم زیرا حضرت تصریح دارند که این حکم به وسایل تندرو ربطی ندارد] آنچه كه در روايت وارد شده صرفاً، بريد و اميال است، پس عبارت ذيل را، بايد اشاره به چگونگى تطبيق بريد بر اميال دانست.
گويا استدلال كنندگان به اين روايت گمان كرده‌اند بريد همانند فرسخ و ميل، نام مقدار معينى از مسافت است، در حالى كه اين گونه نيست.
بريد به معناى منزل‌هاى سفرى است كه در آن زمان مرسوم بوده است و منظور از آنچه در روايات آمده و بريد را به چهار فرسخ تفسير كرده سير شتران است كه مساوى با چهار فرسخ مى‌باشد.
شايد به همين سبب در برخى از روايات به جاى دو بريد، سه بريد ذكر شده است، گويا اين روايات ناظر به سيرى است كه كندتر از سير شتران است. [نقد: اگر این گونه تفسیر کنیم، واحد زمانی را تأیید کرده‌ایم؛ یعنی وسیله‌ای که تندتر بوده، باید برید بیشتری (سه برید) طی کند!]