ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 26

170. تقليد كوركورانه از نياكان

«و [در خصوص مسئله تحریم] هنگامى كه به آن‌ها گفته شود: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد» (وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ) «مى‏گويند: خیر؛ بلکه ما از آنچه پدران و نياكان خود را بر آن يافتيم، پيروى مى‏كنيم» (قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا)؛ «[خدا در محکومیت چنین منطق سخیفی می‌فرماید:] آيا حتی اگر پدران آن‌ها چيزى نمى‏فهميدند و راه به جایی نمی‌بردند [باز از آن‌ها تقلید می‌کنند]؟!» (أَوَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ؟!)

171. «[اما به راستی چرا این‌ها حرف حسابی به گوششان نمی‌رود؟ در پاسخ می‌فرماید:] مثال [تو در دعوت چنین] افرادی که کافر شدند، همچون كسى است كه گوسفندان و حيوانات را [براى نجات از خطر] صدا مى‏زند، ولى آن‌ها جز سر و صدا چيزى را درك نمى‏كنند» (وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا دُعاءً وَ نِداءً)؛ «[آری، آن‌ها] كر و لال و نابينا هستند؛ از این رو چيزى نمی‌فهمند» (صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَعْقِلُونَ).

172. طيّبات و خبائث

«[خدای متعال بار دیگر بر حلال و حرام پیش‌گفته و مبارزه با انحراف‌های ریشه‌ای تأکید کرده، می‌فرماید:] اى کسانی که ایمان آورده‌اید، از نعمت‌هاى پاكيزه كه به شما روزى داده‏ايم، بخوريد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُمْ)، «و شكر خدا را به جای آوريد اگر تنها او را مى‏پرستيد» (وَ اشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ).

173. «[اما کدام غذاها حرام است؟ در پاسخ و متناسب با نیاز مخاطب به مصادیقی اشاره کرده، می‌فرماید:] جز این نیست که خدا [براى مصون ماندن شما از زيان‏هاى جسمى و روحى‏] گوشت مردار، خون، گوشت خوك، و گوشت هر حيوانى كه هنگام ذبح نام غير خدا [مانند نام بت‌ها] بر آن برده شود را بر شما حرام كرده است [و البته افزون بر حرمت، نجس نیز هستند.]» (إِنَّما حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ)؛ «اما كسى كه مجبور شود [براى نجات جان خويش از مرگ] از آن‌ها بخورد، به شرط اين كه [برای لذت بردن] بیش از اندازه نخورد و تا مجبور نشده تکرار نکند [اشکالی ندارد و]‌ گناهى بر او نيست [هرچند نجاست آن همچنان باقی است و باید بعد از خوردن دست و دهانش را تطهیر کند]» (فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ) «[و اگر کسی از حد رفع گرسنگی بیشتر خورده و یا بی‌جهت خوردن را تکرار کرده و واقعاً توبه کند] خدا بسیار آمرزنده و رحيم است» (إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ).

174. باز هم کتمان حق!

«بی‌تردید كسانى كه آنچه را خدا از كتاب [آسمانی اهل کتاب در باره حلال و حرام] نازل كرده، پنهان می‌کنند و در برابر این پنهان کاری بهاى كمى به دست می‌آورند، [آنچه به دست آورده‌اند، در حقيقت آتش است] و آن‌ها جز آتش به شکم‌هایشان نمی‌ریزند»! (إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتابِ وَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا اُلائِكَ ما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ) «و [بدتر این‌که] خدا روز قيامت با آن‌ها سخن نمى‏گويد و [از گناه] پاكشان نمى‏كند و عذاب دردناكى خواهند داشت» (وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ).

175. «آن‌ها كسانى هستند كه هدايت را با گمراهى و آمرزش را با عذاب مبادله كردند» (اُلائِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى‏ وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ) «[واقعاً] چه چیزی آنان را در برابر آتش‏ شکیبا [و جسور و راحت‌] کرده [که دست به چنین معامله‌هایی می‌زنند]؟!» (فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ).

176. «آن تهديدها و وعده‏هاى عذاب از این رو است كه خدا كتاب آسمانى را به حق نازل كرده [و همه باید پیرو آن باشند]» (ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتابَ بِالْحَقِّ) «ولی کسانی که [از آن پیروی نکرده و] در آن اختلاف کردند، [از حق] فاصله دور و درازی دارند. » (وَ إِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتابِ لَفِي شِقاقٍ بَعِيدٍ).

ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 27

177. ريشه و اساس همه نيكي‌ها

در تفسير آيات تغيير قبله گذشت كه مخالفان اسلام از يك سو و تازه مسلمانان از سوى ديگر، چه سر و صدايى پيرامون تغيير قبله به راه انداختند. اين آيه روى سخن را به اين گروه‌ها كرده، مى‏فرماید: «کار خوب فقط اين نيست كه [برای نماز] صورت خود را به سوى شرق یا غرب كنيد [و در این خصوص وسواس به خرج دهید» (لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ) «بلكه کار خوب فعل کسانی است كه به خدا و روز قیامت و فرشتگان و كتاب‌هاى آسمانى و پيامبران ايمان‏ آورده‏» (وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ) «و مال خود را با همه علاقه‏اش به آن، به خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان، و کسانی که کمک مالی طلب می‌کنند و [نیز برای آزادگی] بردگان مى‏دهند» (وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ وَ السَّائِلِينَ وَ فِي الرِّقابِ) «و نماز را برپا مى‏دارند» (وَ أَقامَ الصَّلاةَ) «و زکات می‌پردازد» (وَ آتَى الزَّكاةَ) «و چون عهدی ببندند، عامل به آن‌اند» (وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا) «و در نداری و ضرر و هنگام جنگ صبر پیشه کننده [و شکیبا]یند» (وَ الصَّابِرِينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ)؛ «[آری] اینان كسانى هستند كه [در دین‌داری] راست گفته و [به حق] پرهيزكارند» (اُلائِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ اُلائِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ).

178. قصاص مايه حيات!

از اين آيه به بعد سخن از برخی احکام مهم اسلام در میان است. می‌فرماید: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، در مورد کشته‌شدگان [حکم] قصاص قرار داده شده است» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصاصُ فِي الْقَتْلى‏) «[به این شکل که] آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، و زن در برابر زن [قصاص می‌شود]» (الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏) «[البته قصاص را می‌توان بخشود یا تبدیل کرد] پس اگر برای مرتکب قتل از سوی برادر دينى خود [ولی دم]‌ بخشودگی رخ داد [و حكم قصاص با رضايت طرفين به دیه و پرداخت مالی تبديل شد] ولی دم بايد به شکل پسندیده‌ای [متناسب با وضع مالی قاتل] پیگیر دریافت باشد و مرتکب قتل نیز در پرداختن مال تعیین شده بی‌جهت كوتاهى و مسامحه نكند.» (فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسانٍ).

«این [تبدیل قصاص به پرداخت مال] تخفيف و رحمتى از جانب پروردگارتان است؛ پس هر کس بعد از آن از حد خود تجاوز كند [و توافق آن‌جام شده را بر هم بزند] عذاب دردناكى خواهد داشت» (ذلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِكَ فَلَهُ عَذابٌ أَلِيمٌ).

179. «[و بدانید] اى اهل فکر و خرد که "قصاص" براى شما زندگی‌آفرین است [و از قتل‌های بعدی پیشگیری می‌کند]؛ باشد كه تقوا پيشه كنيد [و مانند دوران جاهلیت در تلافی کردن زیاده‌روی نکنید.]» (وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).

180. وصيّت‌هاى شايسته

سخن از قتل و قصاص و خون‌بها بود. در این آیه و دو آیه بعد به برخی احکام وصایای مالی اشاره رفته است. می‌فرماید: «لازم است وقتی کسی از شما در آستانه مرگ قرار می‌گیرد» (كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ) «اگر مال [به دردخوری] از خود بر جاى می‌گذارد، به شکل شايسته [با رعایت عدالت و انصاف و حداکثر در یک سوم مال] براى پدر و مادر و نزديكان وصيت كند [و دو سوم باقیمانده طبق قانون ارث تقسیم می‌شود]» (إِنْ تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ) «اين حقى است بر ذمّه پرهيزكاران» (حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ).

181. همان‌طور که وصیت کردن بر وصیت کننده لازم است، عمل به وصیت نیز بر ورثه واجب است؛ «پس كسانى كه وصيت را بعد از شنيدنش تغيير دهند، گناهش بر عهده همان افرادی است كه آن را تغيير مى‏دهند [و ورثه دیگر که دخالتی در تغییر وصیت ندارند، از گناه پاک‌اند]» (فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَإِنَّما إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ) «[و بدانند که] خدا همواره شنوا و داناست [و کوچک‌ترین توطئه‌ها و تغییرها را هم می‌شنود و هم می‌بیند!]» (إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).

ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 28

182. «[تغییر وصیت ممنوع است، لیکن] اگر کسی از انحراف یا گناهی در وصیت وصيت كننده [در راستای تضییع حقوق ورثه یا بعضی از آن‌ها] بترسد و آن را اصلاح كند [تا بین ورثه دعوا نشود و حقی ضایع نگردد]» (فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ) «گناهى بر او نيست [و مشمول قانون تبديل وصيت نمى‌شود و] بی‌تردید خدا بسیار آمرزنده و همواره مهربان است» (فَلا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ).

183. روزه سر چشمه تقوا

در ادامه بیان برخی احکام اسلامی، در اينجا به حکم مهم دیگری پرداخته و می‌فرماید: «اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، روزه بر شما واجب شده، همان گونه كه بر امت‌های پیشین واجب شده بود» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ) «تا شايد [به برکت روزه‌گرفتن] پرهيزكار شويد» (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ).

184. «[زمان روزه‌داری طولانی نیست، بلکه] روزهایی مشخص است [که در آیه بعد بیان می‌شود.]» (أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ) «[در آن روزها] اگر کسی بیمار یا در سفر باشد، [آن روزهایی که بیمار یا سفر بوده، روزه نگیرد و] روزهای دیگری را [جایگزین کند] (فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ) و اگر روزه‌ گرفتن بر کسی طاقت‌فرسا [و به شکل غیر متعارفی مشقت‌بار] باشد، [می‌تواند روزه نگیرد و به جای هر روز] به نیازمند غذا [به عنوان کفّاره] بدهد» (وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعامُ مِسْكِينٍ) «و اگر کسی بر کفّاره‌اش خیری [از غذا یا غیر آن] بیفزاید، برای او بهتر است» (فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ) «و روزه گرفتن [با همه سختی‌هایش] اگر بدانید [چه ثواب و خواصی دارد، خواهید دانست که] برای شما بهتر است» (وَ أَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).

185. «[زمان روزه‌داری] ماه رمضان است» (شَهْرُ رَمَضانَ) «همان ماهى كه قرآن در آن نازل شد» (الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ) «درحالی كه مايه هدايت مردم، و داراى دلایل روشن از هدايت، و مایه جدایی [حق و باطل] است» (هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ) «پس کسی كه ماه رمضان را درک کند، باید روزه بگیرد و هر کس مریض یا در سفر باشد، روزهایی ديگر را [جایگزین کند]» (فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ) «[و این تخفیف و قضای روزهای فوت شده از این جهت است که]‌ خدا آسانی [امور] شما را مى‏خواهد نه دشواری و مشقّت شما را» (يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ) «و این كه تعداد روزهایی را که باید روزه‌ می‌گرفتید، كامل كنيد» (وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ) «و [با روزه گرفتن کامل] خدا را به خاطر اين كه شما را هدايت كرده، بزرگ بشماريد، و امید که [نعمت‌های او را] سپاس‌گزاری کنید» (وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى‏ ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ).

186. از رگ گردن نزدیک‌تر!

«هنگامى كه بندگانم از تو در باره من بپرسند [که نزدیک‌ام تا آهسته مناجات کنند یا دورم که ندا دهند، بگو:] به یقین من نزديك‌ام» (وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ) «[و] دعاى دعا كننده را هنگامى كه مرا مى‏خواند، اجابت مى‏كنم» (أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ) «پس [آن‌ها هم باید] دعوت مرا بپذيرند» (فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي) «و به من ايمان آورند» (وَ لْيُؤْمِنُوا بِي)؛ «[که در این صورت] امید است که [به رشد و تعالی] راه‌یابند» (لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ).

ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 29

187. تخفیف در احکام ماه رمضان

«در شبهاى‏ ماه رمضان آميزش با همسرانتان براى شما حلال شده است [و حکم حرمت نسخ شد]» (أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى‏ نِسائِكُمْ)؛ «[زیرا] زنان لباس شما هستند و شما لباس آنها» (هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ). لباس در این‌جا کنایه از شدّت اتصال و پیوستگی، احساس، و تعابیری مانند این‌هاست؛ چنان که در آیه 112 سوره نحل با فعل «اذاقوا» به کار رفته است: «فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ».

«[تغییر حکم به این دلیل بود که] خدا مى‏دانست شما به خويشتن خيانت مى‏كرديد [و اين عمل را كه ممنوع بود بعضا آن‌جام مى‏داديد]، پس [برای این‌که بیشتر به گناه آلوده نشوید، خدا با رحمت خود] بر شما بازگشت [و بر شما آسان گرفت] و از شما درگذشت» (عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ) «اكنون [آزاد هستید] كه با آن‌ها آميزش كنيد، و آنچه را خدا بر شما مقرر داشته [از پاکدامنی، فرزند، آرامش و ...‏] طلب نماييد» (فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ) «و [مجاز هستید که] بخوريد و بياشاميد تا رشته سپيد [صبح] از رشته سياه [شب] براى شما آشكار گردد» (وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ) «سپس روزه را تا شب به پایان ببرید» (ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيامَ إِلَى اللَّيْلِ) «و [اما این تخفیف استثنایی دارد و آن این است که] هنگامی كه در مساجد در اعتكاف هستيد، با زنان آميزش نكنيد» (وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ‏ عاكِفُونَ فِي الْمَساجِدِ)؛ «اين‌ها [خط قرمزها و] حدود الهى است؛ پس به آن نزديك نشويد!» (تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها). «[آرى!] خدا اين‌چنين آيات خود را براى مردم روشن مى‏سازد؛ امید که پرهیزگار شوید.» (كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آياتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ).

188. «اموال يكديگر را در ميان خود به باطل و ناحق نخوريد» (وَ لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ) «و [افزون بر آن، به عنوان رشوه] به حاکمان و قاضیان [فاسد نیز] ندهيد تا [با کمک آن‌ها] بخشی از اموال مردم را به ناحق تصاحب کنید، در حالى كه مى‏دانيد [رشوه و خوردن مال دیگران حرام است]» (وَ تُدْلُوا بِها إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقاً مِنْ أَمْوالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ).

189. فواید هلال ماه

«در باره هلال‌هاى ماه از تو سؤال مى‏كنند» (يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ) «بگو: اين‌ها [وسیله تعیین] اوقات [زندگی] مردم و [تعیین زمان عبادات و نیز مراسم] حجّ است» (قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ وَ الْحَجِّ)،

در ادامه و به تناسب سخنى كه از حجّ و تعيين موسم با هلال ماه به میان آمد، به يك رسم خرافى جاهليت در مورد حجّ اشاره کرده، مى‏فرمايد: «كار نيك آن نيست كه [در مراسم حج و بر اساس یک خرافه جاهلی به جای در ورودی اصلی خانه] از در پشتی خانه‏ها وارد شويد، بلكه نيكى [روش و منشِ‏] کسی است كه تقوا پيشه كند، و [خرافه را ترک کرده و] از در خانه‏ها وارد شويد و از خدا بترسید [و نسبت به او خویشتن‌دار باشید]؛ امید که رستگار شويد» (وَ لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى‏ وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ).

190. اولین دستور جنگ با جنگ‌افروزان

«و با كسانى كه با شما مى‏جنگند، در راه خدا پيكار كنيد» (وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقاتِلُونَكُمْ) «و[هنگام جنگ از حدود الهى‏] تجاوز نكنيد» (وَ لا تَعْتَدُوا)؛ «[زیرا] خدا تجاوزكاران را دوست نمى‏دارد» (إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ).

ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 30

191. «و آن‌ها را [ كه با شما می‌جنگند] هر كجا یافتید، به قتل برسانيد و از آن‌جا [مکه] كه شما را بيرون کردند [مقابله به مثل کرده و] بیرونشان كنيد» (وَ اقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ) «و [بدانید] فتنه [آنان علیه شما] از قتل [و جنگ با شما] بدتر است [و آثار مخرّب بیشتری دارد]» (وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ) «و [مسلمانان باید حرمت مسجد الحرام را حفظ کنند؛ از این رو] با آن‌ها [مشركان] نزد مسجد الحرام پيكار نكنيد، مگر آن كه در آن‌جا با شما بجنگند [و حرمت را حفظ نکنند]» (وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى يُقاتِلُوكُمْ فِيهِ) «پس اگر با شما جنگیدند، بکشیدشان، که این سزای كافران است» (فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرِينَ).

192. «ولی اگر از جنگ خوددارى کردند، [به جنگ ادامه ندهید و اگر ایمان نیز آوردند، بدانند که] همانا خدا بسیار آمرزنده و همواره مهربان است‌» (فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ).

193. «[اما در خصوص فتنه، باید] با آن‌ها بجنگید تا فتنه باقی نماند» (وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ) «و [با از بین رفتن فتنه] دين مخصوص خدا باشد [و شرک از بین برود]» (وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ) «ولی اگر [از فتنه و شیطنت علیه شما] دست کشیدند، [به دشمنی با آنان ادامه ندهید و به طور کلی دشمنی و] تعدى جز بر ستمكاران روا نيست» (فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ).

194. «ماه حرام در برابر ماه حرام است [در ماه ذو القعده سال ششم که مشرکان نگذاشتند وارد مکه شوید و عمره به جای آورید، در سال هفتم در همان ماه توفیق شد و این به جای آن، و یا اگر در یکی از ماه‌های حرام (ذى القعده و ذى الحجه و محرم و رجب) - که جنگ جایز نیست- با شما جنگیدند، بر شما نیز جایز است با آن‌ها بجنگید]» (الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ) «و همه حرمت‌‌دارها [نیز] قصاص دارند [یعنی اگر حرمت شکستند، شما نیز از باب قصاص می‌توانید حرمت را حفظ نکنید، و یا: چنان که اشاره شد، ورود در سال هفتم قصاصی برای منع از ورود در سال ششم است]» (وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ)، «پس هر كس به شما ستم كند، به مانند آن بر او تعدّی كنيد ولى از خدا بترسید [و نسبت به او خویشتن‌دار باشید و زياده روى نكنيد] و بدانيد خدا با پرهيزكاران است» (فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ).

195. اين آيه تكميلى بر آيات جهاد است؛ زيرا جهاد همان گونه كه به جنگجویان با اخلاص و كار آزموده نيازمند است، به اموال و ابزار جنگ نيز نیازمند است؛ از این رو می‌فرماید: «در راه خدا انفاق كنيد و [با ترک انفاق] خود را به دست خود به هلاكت نيفكنيد» (وَ أَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ) «و نيكى كنيد كه خدا نيكوكاران را دوست مى‏دارد» (وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ).

196. بخشی از مناسک حجّ

«[نیت اخلاص در مناسب حج:] حجّ و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد» (وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) «پس اگر از ادامه ممنوع شديد [و به دلیل مانعی بعد از احرام نتوانستید آن را کامل کنید] آنچه از قربانى فراهم شود [از شتر یا گاو و یاگوسفند قربانی کنید و از احرام خارج شوید]» (فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ)، «[البته فوری تقصیر نکنید و] سر خود را نتراشيد تا قربانى به محلش [در قربانگاه] برسد [و در آن‌جا ذبح شود و پس از آن تقصیر کنید.]» (وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ).

«[حال] اگر كسى بيمار بود و يا ناراحتى در سر داشت [و ناگزیر بود سر خود را قبل از موقع بتراشد] بايد کفاره‌ای از قبيل روزه يا صدقه يا قربانی بدهد» (فَمَنْ كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ بِهِ أَذىً مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ) «و اگر [از بيمارى و دشمن] در امان بوديد، و عمره تمتّع آن‌جام داده و وارد مناسک حج شدید، هر قربانی که می‌توانید [ذبح کنید]» (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ) «و اگر كسى [برای ذبح قربانی] نیافت [یا نتوانست تهیه کند]، بايد [در عوض آن]‌ سه روز در ايام حجّ، و هفت روز پس از بازگشت روزه بگیرد [که] اين ده روز كامل [در عوض آن] است» (فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ).

«اين مناسک حجّ تمتع براى كسى است كه [خود و] خانواده‌اش [اهل مکه و ساکن در جوار]‌ مسجد الحرام نباشد [و اهل مکه احکام خاصی دارند]» (ذلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) «و از خدا بترسید [و نسبت به او خویشتن‌دار باشید] و بدانيد کیفر خدا شديد است» (وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ).

https://eitaa.com/jotting

http://javahery.blogfa.com/