547) بیت شیرازی بی رتوش (قسمت 6) سوگنامه تطبیر (قمهزنی)
سوگنامه تطبیر (قمهزنی)
در قسمتهای قبل زوایای مختلف مربع ستیز را به بحث گذاشتیم و در این قسمت (ششم) در باره قمهزنی و نحوه تعامل بیت شیرازی با آن سخن خواهیم گفت.
ابتدا موضعگیری بیت شیرازی را در باره قمهزنی مرور میکنیم، آنگاه به مستندات و ریشه قمهزنی خواهیم پرداخت و باقی ماجرا.
1. سیدصادق شیرازی و قمهزنی
از سیدصادق شیرازی بزرگ و مرجع خاندان شیرازی سؤال شد:
« برخی از عزاداریهایی که ذیلاً بیان میشود در برخی از مناطق ایران و جهان به قصد مواسات با حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و اهلبیت آن حضرت و شهدای کربلا انجام میگردد. حکم آنها چیست؟ و آیا مصداق جزع بر سیدالشهدا(ع) ﻣﻰباشند؟
الف) بر روی آتش راه رفتن.
ب) بر روی خار راه رفتن.
ج) بر روی شیشه غلتیدن.
د) خراشیدن صورت و لطمه بر سینه و صورت زدن به حدی که خون جاری میشود.
هـ) با زنجیر تیغی به کمر زدن به حدی که خون جاری میشود.
و) قمه زدن. »
پاسخ: «به پا داشتن عزاداری سیدالشهدا(ع) به نحوی که نزد محبان امام حسین(ع) و دوستداران اهلبیت عصمت و طهارت (ع) متعارف است، موجب اجر جزیل و ثواب کثیر میباشد، ان شاء الله تعالی.»
ایشان در پاسخی دیگری تقریباً همه رفتارهای خشونتآمیز در عزاداری را از مصادیق متعارف آن بهحساب میآورد:
«یجوز بل یستحب جمیع أنواع العزاء على الإمام الحسین(ع) و إقامة كل الشعائر الحسینیة حتى مثل التطبیر و المشی على الجمر و غیر ذلك على ما هو المتعارف»؛ ترجمه: اقامه تمامی انواع عزاداری و شعائر حسینی جایز و بلکه مستحب است حتی مثل قمهزنی، راه رفتن بر آتش و غیر اینها از آنچه متعارف است. (المسائل المنتخبة، سید صادق حسینى شیرازى، ص 395)
سیدصادق شیرازی در سخنرانی عجیب و معروفی که در فضای مجازی فراوان دیده شده، در جمع کثیری از محبان اهل بیت ع در باره قمهزنی از تعابیری استفاده میکند که به اصطلاح عوام «مخ انسان سوت میکشد!!»:
«چرا باید سر بشکنه؟ چرا باید خون جاری بشه؟ درد بگیره سرش؛ باد بکنه سرش؛ چرا باید خون جاری بشه؟ یه کمی به این بزرگانی از محققین، فقها، ورعین، متقین از اعاظم فقهای شیعه، اینها خیلی از ادله بیشتر استفاده کردن، چرا این آقایون وحشت دارن از خونریزی در راه امام حسین؟ یک خورده بیشتر مطالعه کنند! یک خورده بیشتر تأمل کنند! روایت یکی و ده تا و صد تا نیست! این مطالب متواتره! از درجات عالیه متواتره! یک خورده هم من و شما باید دست اونها را بگیریم چه قاصر باشند چه مقصر باشند! برای این شبهات جهنمی نشن! حیفه، حیفه، والله حیفه! خدا زود میگذره از خودش، از انبیاش، اما از امام حسین زود نمیگذره!».
2. نقد سخنان
2-1. نقد اجمالی
أ) بیشتر علمای شیعه قمهزنی را حرام یا مذموم دانسته و تنها برخی به جواز و چند نفر (مشروط به عدم وهن) به استحباب آن فتوا دادهاند که فهرست آنان در ذیل نقل میشود.
ب) در مجامع حدیثی و در مستندات تاریخی حتی یک روایت هرچند روایت تاریخی در باره قمهزنی یافت نمیشود.
ج) مطابق با خوشبینانهترین مستندات تاریخی، سابقه قمهزنی به قرن نهم و دهم و دوران صفویه میرسد که به تقلید از روز مصائب مسیح و خودزنیهای آنها وارد شیعه شد و البته برخی آن را زاده دوران قاجاریه میدانند و خلاصه پیش از صفویه هیچ اثری در منابع تاریخی، مردمشناسی، سفرنامه و ... و نیز هیچ اثری از قمهزنی در موزههای گوناگون ایران، عراق، و اروپا یافت نمیشود که نمیشود!!
د) حفظ شعائر
اولاً: زمانی اعتبار دارد و حقیقتاً میتوان آن را جزو شعائر به شمار آورد که مخالف احکام شرع نباشد؛
ثانیاً: برفرض مخالف نبودن با احکام شرع، زمانی مجاز است که پیامدهای سوء علیه شیعه نداشته باشد (به ویژه وهن مذهب)؛
ثالثاً: بر فرض حصول دو بند فوق، حفظ آن استحباب دارد و ترک آن مستوجب عذاب و جهنم نیست - و جز سیدصادق شیرازی - هر عالمی در طول تاریخ به جواز یا استحباب فتوا داده باشد، این طور فتوا داده است و البته استحباب آن یک قید دیگر هم دارد، هرچند بسیاری به آن تصریح نکرده باشند (از بطن استدلال استفاده میشود) و آن استحباب در منطقه و بین مردمی است که آن کار بین آنها رواج دارد.
2-2. نقد تفصیلی
أ) موضع علمای شیعه
پیش از نقل سخنان اساطین بزرگ شیعه که مایه افتخار همه شیعیان هستند، یادآور میشوم که پس از درگذشت پدر سیدصادق شیرازی – که مرجع مقبول در کربلا بود- در بیت ایشان سه سال پشت سر هم مراسم عبور از آتش برگذار شد که به دلیل واکنش تند علمای نجف دیگر تکرار نشد.
همچنین لازم است قبل از نام بردن علمای مخالف قمهزنی این سخن آیت الله حکیم را بیاورم که در تضاد کامل با مدعیات سیدصادق شیرازی در سخنرانیاش است:
آیت الله العظمی السید محسن الحکیم (ره):
«إن قضیة التطبیر هی غصة فی حلقومنا! إن هذه الممارسات هی لیست من الدین و مضرة بالمسلمین و لم أر أیّ واحد من العلماء عندما راجعت النصوص و الفتاوی یقول بأن هذا العمل مستحب، یمکن أن تتقرب به إلی الله سبحانی و تعالی؛ قضیه قمهزنی خاری در گلوی ماست! این رفتارها از دین نیست و برای مسلمانان مضر است و پس از بررسی نصوص و فتاوا ندیدم هیچیک از علما بگوید این عمل مستحب است و میتوان با آن به خدای متعال تقرب جست.»
اما موضع علما:
سید الفقهاء المقدس ابوالحسن الاصفهانی (ره):
إن استعمال السیوف و السلاسل و الطبول و الأبواق و مایجری الیوم فی مواکب العزاء بیوم عاشوراء إنما هو محرّم و هو غیرشرعی. (سید محسن امین، التنزیه لأعمال الشبیه، در ضمن رسائل الشعائر الحسینیه، ج۲، ص ۲۴۲؛ همو، اعیان الشیعه، ج 10، ص 363)
تذکر: آیت الله سیدابوالحسن اصفهانی که از اعاظم فقهای امامیه بودهاند، احتمالاً موارد فوق را به دلیل وارداتی بودن از آداب و رسوم "مصائب مسیح" مسیحیان ارتدکس و یا غیر آن به شیعه مخالفت کرده است؛ زیرا برخی موارد مانند بوق و مانند آن مصداق ضرر به بدن نیست. به نظر میرسد علمای اعلام مواردی مثل زنجیرزنی معمولی و بدون چاقو را چون گسترش یافته و مصداق ضرر به بدن نیست و موجب وهن شیعه هم نیست، جایز میدانند ولی همواره بر برپایی مجالس مرثیه خوانی و سخنرانی تأکید میکنند.
آیت الله سید محسن امین (ره):
أن ما یفعله جملة من الناس من جرح انفسهم بالسیوف أو اللطم المؤدی إلی إیذاء البدن إنما ه ممن یغضب الحسین و یبعد عنه لا مما یقرب الیه. جرح الرؤوس بالمدی و السیوف یحرم بحکم الشرع و العقل. (المجالس السینة، ص 7؛ اعیان الشیعة، ج10، 363)
آیت الله شیخ مرتضی انصاری (ره):
مرحوم شیخ مرتضی انصاری رضوان الله علیه) که سرآمد فقهای شیعه در قرنهای اخیر است، قمه زنی را از جهت ضررها و آسیبهای به بدن میرساند، حرام می داند. ایشان فتوایی درباره قمهزنی دارد که متأسفانه کمتر منعکس شده است. ایشان در این باره مینویسد:
«در تعزیهداری حضرت امامحسین علیه السلام اگر شخص زخمی مثل تیغ و غیره بر خود بزند که ضرر باشد بر بدنش، حرام است؛ اما اگر [عزاداری به] قسمی باشد که درد و اَلَمش در همان وقت تعزیهداری باشد نه بعد از آن، مثل سینهزدن به طور متعارفِ ناس [مردم] که سیاه و سرخ شود، ضرر ندارد.»
اصولا از نگاه شیخ اعظم انصاری هرگونه آسیب و ضررزدن به بدن حرام است. چنانکه ایشان در بیان قاعده لاضرر میگوید: «قد استفید من الأدلة العقلیة والنقلیة تحریم الإضرار بالنفس؛ از دلایل عقلی و نقلی حرمت اضراربهنفس استفاده میشود.»
همچنین لازم به ذکر است که میرزامحمدحسن شیرازی معروف به میرزای بزرگ صاحب فتوای تنباکو نیز در حواشی خود بر رساله شیخ اعظم که این فتوا در آن آمده است و قصد ذکر مسائل اختلافی خود با ایشان را داشتهاند، ذیل این فتوا هیچ نظری ندادهاند.
برای پرهیز از طولانی شدن سخنان علما، به همین مقدار بسنده کرده و تنها نام آنها را میآوریم. علاقهمندان از طریق جستجو در فضای مجازی به راحتی به سخنان آنان دسترسی خواهند داشت:
مخالفان: امام خمینی؛ آیت الله اراکی؛ آیت الله کاشف الغطاء؛ آیت الله خوئی؛ آیت الله سید کاظم حائری؛ آیت الله سیدمحمد باقر صدر؛ آیت الله خامنهای؛ آیت الله سید محمود هاشمی؛ آیت الله فاضل لنکرانی؛ آیت الله جوادی آملی؛ آیت الله مکارم شیرازی؛ آیت الله مظاهری؛ آیت الله نوری همدانی؛ و ...
موافقان: آیت الله نائینی؛ آیت الله محمد صادق روحانی؛ آیت الله سیدمحمد شیرازی؛ آیت الله صافی (مشروط به عدم ضرر معتد به و عدم تبعات منفی).
به آیت الله میرزا جواد تبریزی و آیت الله بهجت نیز نسبت داده شده ولی آیت الله تبریزی ذیل نهی آیت الله خویی مینویسند در خصوص سید الشهداء «محل تأمل» است و صراحتی در جواز یا استحباب ندارند. آیت الله بهجت نیز در پاسخ به پرسشی در باره برخی شایعات فرمودهاند: « باسمه تعالی آن چه بنده نقل کرده ام، مخالفت مرحوم استاد آقا سید ابوالحسن اصفهانی (رحمت الله علیه) با عملیت قمه [بوده] و آن که تا آخر هم مخالف ماندند و هیچ اجازه ندادند. اما بنده چنین لباس خون آلودی ندارم و چنان وصیتی هم نکرده ام».[1]
چنانکه دیده میشود، شماری از اعاظم شیعه مخالف و برخی نیز موافقاند و لسان بسیاری از مخالفان حرمت است؛ بنابراین، نگاه سیدصادق شیرازی به مقوله تطبیر (قمهزنی) و سعید و شقی دانستن موافقان و مخالفان و بهشتی و جهنمی دانستن آن دو گروه از اساس باطل و دور از شأن یک عالم بلکه یک فاضل است.
ب) مستندات
چنانکه در بالا اشاره شد و در گفته برخی اعاظم شیعه آمد، هیچ مستندی برای قمهزنی وجود ندارد و این سبکی وارداتی است. برخی مسیحیان در روز مصائب مسیح به خودزنی میپردازند و آن را همدردی با مسیح میدانند و محققان معتقدند قمهزنی از این باور به شیعه نفوذ کرده و آنان نیز قمهزنی را همدردی با امام حسین ع و شهدای کربلا قلمداد میکنند.[2]
اینک سؤال مهمی که روی میکند، تبعات و پیامدهای این سبک عزاداری و مانند آن (عبور از آتش، زنجیر با سر چاقو و جز اینها) است. امروزه دشمنان شیعه میکوشند (مستندات مهمی در باره کلیت عزاداریهای خشن و به ویژه قمهزنی در اختیار است و بخشی از آنها به راحتی در فضای مجازی قابل مشاهده و در دسترس است و در مستند نوح نیز از آن سخن به میان آمده است) با کمک مالی و تبلیغاتی به جریان موافق قمهزنی و ترویج و توسعه آن و تنوع بخشیدن به این نوع عزاداریها چهره شیعه را خشن و غیر منطقی جلوه دهند و حال آنکه حربه بزرگ شیعه (که باعث شد از کمتر از بیست محبّ (و نه شیعه) در مکه و مدینه در زمان امام سجاد ع عدد شیعیان به حدود یک چهارم جمعیت مسلمانان در زمان حال برسد) رویکرد عقلانی و علمی و تقیه شدید است؛ یعنی استعمار و دشمنان شیعه با فهم این مطلب و احساس خطر عمیق میکوشند از طریق تخریب این دو (رویکرد علمی و عقلانی و تقیه) شیعه را زمینگیر کنند و متأسفانه باید گفت بیشترین همراهی در این خصوص را بیت شیرازی کرده است، هرچند نیّتشان خیر باشد (یادمان نرود عدهای با قصد قربت و نیت خیر به جنگ با امام حسین ع رفتند) که البته در این مقوله نیز بعضاً جای تردید جدی وجود دارد؛ چنان که در مستند پسر نوح به آن اشاره شده و نیز در اعترافات شاکر الابراهیمی آمده است: «سیدحسین میگوید اگر روزی آقای خامنهای نظرش را در مورد قمهزنی تغییر دهد (و حلالش کند)، ما آن را حرام اعلام میکنیم.» شاکر الابراهیمی از روحانیون نزدیک به سیدصادق شیرازی است که به دلیل انحرافات بیّن و غیر قابل تحمل این گروه از آنها برائت جست و در نامهای افشاگرانه پرده از یک سری مسائل طبقهبندی شده این بیت برداشت. مصاحبه با وی و نیز نامه سرگشاده او به عربی و فارسی (ترجمه) در فضای مجازی در دسترس است.
به سؤالمان باز میگردیم. حد یقف این نوع عزاداریهای خش کجاست؟ اگر روزی عدهای زنجیر بر گردن دستهای راه بیندازند که همراه با پارس کردن و صدای عو عو به سوی حرم اهل بیت ع راه بیفتند، بیت شیرازی بر اساس منطق خود در قمهزنی چه برخوردی با آنان خواهد داشت؟ یا مثلا اگر برای همدردی خود را نقص عضو کردند چه؟ (امسال یعنی 1401 در میدان امام حسین جوانی حدود چهل ساله این کار را کرد که بعد گفته شد مواد توهمزا مصرف کرده بوده، و الله العالم) آیا ملبسان و معممان آنها حاضرند در وسط این چنین دستهای با همان وضع حرکت کنند؟ و اگر این رواج یافت، آیا آبرویی برای شیعه باقی میماند که با آن بتوان کسی را در عالم به مذهب تشیع دعوت کرد؟
از این بگذریم، اگر قمهزنی و زنجیر زنی و عبور از آتش و ... برای همدردی با سایر معصومان نیز باب شد، چه؟ (مثلاً برای امیر المؤمنین ع قمه زنی و چاقو زنی و برای حضرت زهرای مرضیه س عبور از آتش و سوزاندن قسمتهایی از بدن و برای حضرت امام حسن ع پریدن وسط مارهای سمّی و سمّ خوردن و برای امام حسین ع غیر از قمهزنی و چاقوزنی و روی خار راه رفتن، خود را به اسب بستن و بر زمین کشیدن و زیر سم اسب خوابیدن و ... و برای امام موسی بن جعفر ع خود را درون چاه و چالههایی حبس کردن و ...) یعنی از 365 روز سال تقریباً هر هفته یا ماهی یکی دو بار باید با اعمال خشونتبار روبهرو باشیم، آخر این چه منطق و فکر مشعشعی است که بشود کسی به آن منتسب شود؟!!!
اینها که گفته شد، تخیّلات نیست وقتی میبینیم برای مراسم سالگرد درگذشت پدر مقتدا صدر در عراق مراسم قمه زنی به پا شده است («شیعه آن لاین» بایگانیشده از اصلی در ۴ مارس ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲ ژانویه ۲۰۱۱) و وقتی میبینیم در بیت شیرازی مراسم عبور از آتش گرفته میشود و ....
بزرگترین همدردی با امام حسینع کمک به رشد ذهنی و افزایش بصیرت مردم است؛ زیرا مصیبت بزرگ و اول امام علیه السلام نافهمی، کژفهمی، بیبصیرتی و انحرافات عقیدتی مردم بوده است.
ادامه دارد.
[1] . متن کامل این استفتا و پاسخ آن بدین شرح است:
«محضر مبارک مرجع بزرگوار، حضرت آیت الله العظمی بهجت(دام ظله العالی(
سلام علیکم؛ به استحضار مبارک می رساند، مدتی است یک لوح فشرده (سی دی) با عنوان «حقیقت مظلوم» در ارتباط با فتوای مرحوم اصفهانی به وجوب قمه زنی، تکثیر و توزیع گردیده و در آن با نقل قول و انتساب مطلبی به جنابعالی در راستای تقدس خون قمه زنان و وصیت حضرت عالی برای همراهی در کفن و قبر خود بهره برداری نموده و در این مطلب استناد به حضرت عالی نموده اند، مستدعی است در جهت تنویر افکار مقلدین حضرت عالی نسبت به صحت و سقم مطلب مزبور اعلام نظر نمایید. باتشکر، جمعی از مقلدین حضرت عالی، تهران، مسجد امام موسی بن جعفر(ع)».
[2] . برخی مدعی شدهاند رسم قمهزنی از عمل حضرت زینب س گرفته شده است آنگاه که – بر اساس نقلی که ارزیابی خواهد شد - در مسیر کربلا تا شام سر امام حسین ع را روی نیزه دید از خود بیخود شد و سر به محمل کوبید که در اثر این عمل، از سرش خون جاری شد(تبریزی خیابانی، وقایع الأیام، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۸، 1386ش) بسیاری از محققان داستان مذکور را مستند نمیدانند. به گفتۀ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال مآخذ این داستان، دو کتاب نور العین و منتخب طریحی است که هر دو متأخر و از نظر اعتبار در درجۀ پایینی قرار دارند و غیر از این، در هیچیک از کتب معتبر و منابع و مقاتل اولیه، چنین حکایتی ذکر نشده است. افزون بر این، داستان کوبیدن سر حضرت زینب(س) به تیره محمل، به لحاظ تناسب با شخصیت حضرت زینب و صبر او مخدوش است و برخی آن را خلاف عقل میدانند (ر.ک: صحتی سردرودی، تحریفشناسی عاشورا و تاریخ امام حسین(ع)، ۱۳۸۳ش، ص۲۱۰-۲۱۲) و گذشته از این، بر فرض چنین حادثهای برای زینب کبری رخ داده باشد (که دلیلی بر چنین رخدادی وجود ندارد)، غیر عمد بوده نه مانند قمهزنی که از روی عمد (هرچند با نیت ثواب و عرض همدردی و ادب) است.
بیت شیرازی بیروتوش 1-5: