534) عالم پیش از دنیا در قرآن
در سوره نجم آیه 32 آمده است:
... إِنَّ رَبَّكَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهاتِكُم ...؛ بیتردیدآمرزش پروردگارت گسترده و وسيع است. او به شما از هنگامى كه شما را از زمين به وجود آورد و از هنگامى كه در شكم مادرانتان جنين بوديد، داناتر است.
در سوره طه نیز آیه 55 آمده است:
مِنْها خَلَقْناكُمْ وَ فيها نُعيدُكُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً أُخْرى؛ شما را از زمين آفريديم، و به آن باز مىگردانيم، و بار ديگر از آن بيرونتان مىآوريم.
مفسران خلقت از خاک را به اعتبار خلقت حضرت آدم و حوا علیمها السلام میدانند. تفسیر نمونه: «آفرينش انسان از زمين يا به اعتبار خلقت نخستين او از طريق حضرت آدم است كه از خاك آفريده شده، و يا به اعتبار اين است كه تمام مواد تشكيل دهنده وجود انسان از زمين گرفته شده، كه از طريق تغذيه در تركيب بندى نطفه، و سپس در مراحل پرورش جنين مؤثر است، و در هر حال هدف اين است كه خداوند از همان زمان كه ذرات وجود شما در لابلاى خاك هاى زمين بود و از آن روز كه نطفه ناچيزى در رحم مادر در درون پرده هاى ظلمانى رحم بوديد از تمام جزئيات وجود شما آگاه بوده است، با اين حال چگونه ممكن است از اعمال شما بيخبر باشد؟!».
اما این تفسیر به نظر صحیح نیست؛ زیرا:
1. دلیلی قانع کننده ارائه نشده است.
2. با بلاغت نمیسازد: استناد خدا به منشأ بعیده و با واسطه آنهم واسطه طولانی (در هر دو فرض) غیر بلیغ است.
3. خالی از مسامحه نیست: اینکه مواد اصلی نطفه از زمین بوده و به واسطه خوردن گیاه یا میوجات یا گوشت حیوانات و یا از طریق محصولات لبنی به بدن انسان منتقل شده، چندان موجه نیست، بلکه اگر هیچ واکنش شیمیایی روی آنها صورت نمیگرفت و اجزایی هرچند بسیار ریز از زمین در آن قرار داشت، احتمالاً این سخن پذیرفتنی بود، لیکن با توجه به واکنشهای شیمیایی گوناگون بر مواد غذایی - بر فرض که تمامی ذرات نطفه از مواد کانی و زمین تأمین شده باشد - چندان جالب و پذیرفتنی نیست. درست مثل این است که کسی در باره یک در چوبی بگوید این در از آب و خاک و کود درست شده است!
4. با روایات ناسازگار است:
- الصّادق (علیه السلام)- عَنِ الْحَارِثِبْنِالْمُغِیرَهًِْ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللَّهِ (علیه السلام) یَقُولُ إِنَّ النُّطْفَهًَْ إِذَا وَقَعَتْ فِی الرَّحِمِ بَعَثَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ مَلَکاً فَأَخَذَ مِنَ التُّرْبَهًِْ الَّتِی یُدْفَنُ فِیهَا فَمَاثَهَا فِی النُّطْفَهًِْ فَلَا یَزَالُ قَلْبُهُ یَحِنُّ إِلَیْهَا حَتَّی یُدْفَنَ فِیهَا؛
امام صادق ( حارثبنمغیره گوید: شنیدم امام صادق (فرمود: که چون نطفه در رحم افتد خدای عزّوجلّ فرشتهای میفرستد تا از آن خاک که در آن دفن میشود برگیرد و به آن نطفه میآمیزد و پیوسته دلش به آنجا گرایش دارد تا اینکه در آن به خاک دفن شود. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۲۶؛ الکافی، ج۳، ص ۲۰۳ / نورالثقلین)
- الصّادق (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ خَلَّاقِینَ فَإِذَا أَرَادَ أَنْ یَخْلُقَ خَلْقاً أَمَرَهُمْ فَأَخَذُوا مِنَ التُّرْبَهًِْ الَّتِی قَالَ فِی کِتَابِهِ مِنْها خَلَقْناکُمْ وَ فِیها نُعِیدُکُمْ وَ مِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَةً أُخْری فَعَجَنَ النُّطْفَهًَْ بِتِلْکَ التُّرْبَهًِْ الَّتِی یَخْلُقُ مِنْهَا بَعْدَ أَنْ أَسْکَنَهَا الرَّحِمَ أَرْبَعِینَ لَیْلَهًًْ فَإِذَا تَمَّتْ لَهَا أَرْبَعَهًُْ أَشْهُرٍ قَالُوا یَا رَبِّ نَخْلُقُ مَا ذَا فَیَأْمُرُهُمْ بِمَا یُرِیدُ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَی أَبْیَضَ أَوْ أَسْوَدَ فَإِذَا خَرَجَتِ الرُّوحُ مِنَ الْبَدَنِ خَرَجَتْ هَذِهِ النُّطْفَهًُْ بِعَیْنِهَا مِنْهُ کَائِناً مَا کَانَ صَغِیراً أَوْ کَبِیراً ذَکَراً أَوْ أُنْثَی فَلِذَلِکَ یُغَسَّلُ الْمَیِّتُ غُسْلَ الْجَنَابَهًْ؛
امام صادق ( خداوند متعال دو [فرشته] خلقکننده آفریده است و زمانیکه ارادهاش بر خلق مخلوقی قرار گیرد، به آنان فرمان میدهد از آن خاکی که خداوند در کتابش فرموده است: مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَی برگیرند و نطفه را با آن خاک که قرار است از آن خلق شوند، بیامیزند. البتّه پس از آنکه نطفه را چهل شب در رحم جای داد. وقتی چهار ماه به پایان میرسد، خلقکنندگان میگویند: «پروردگارا! چه چیزی را خلق کنیم»؟ آنگاه خداوند آنچه را که ارادهی او باشد، اعم از نر یا ماده و سیاه یا سفید، فرمان میدهد و هرگاه روح از بدن جدا شود (شخص بمیرد)، نطفه، همانگونه که نخستین بار بوده، هرطورکه هست از بدن خارج میشود و بهصورت خرد یا کلان، نر یا ماده، بیرون میآید و بههمینسبب است که مرده را غسل جنابت می دهند. (تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۹، ص۲۲۴؛ الکافی؛ ج۳، ص۱۶۱/ بحار الأنوار، ج۴۶، ص۳۰۴/ البرهان)
اما پاسخ چیست و چگونه میتوان آیه را تفسیر کرد؟
به نظر میرسد بهتر این است که به ظاهر آیه اعتماد کرده و بپذیریم که از خاک خلق شدهایم و به فرموده خدا: «وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً ».
مطابق روایات انسان قبل از ورود به عالم دنیا در عالم یا عوالمی دیگر وجود داشته است (عالم ذرّ و ...) و هنگام خلق شدن در دنیا، از آن عالم به این جسم منتقل میشود. اما این که چه چیزی از آن عالم یا عوالم به کالبد دنیایی منتقل میشود، آیا مجرد است یا غیر مجرد و چیز ناشناخته دیگر، ما نمیدانیم.
دیگر اینکه ما نمیدانیم چه زمانی از عالم ذرّ یا عالم قبل از دنیا - هر کجا و هرچه که هست - به این کالبد و جسم دنیایی منتقل میشویم؛ آیا همزمان با انتقال نطفه است؟ آیا در چهار ماهگی است؟ آیا زمان دیگری است؟ این چیزی است که ما از آن هیچ اطلاعی نداریم ولی یک نکته بعید نیست و آن اینکه خمیرمایه نطفه همه انسانها همزمان با حضرت آدم ع از خاک خلق شده باشند و با او و خلقاً بعد خلق منتقل شده باشد؛ یعنی به اراده الهی ذراتی که مربوط به یک فرد و فرزندان او است در هر طبقهای جدا و در یک مسیر مشخص قرار گیرد و به این ترتیب خمیرمایه همه انسانها همزمان با حضرت آدم ع از خاک خلق شده باشند، لیکن تا زمان به دنیا آمدن از پشتی به پشت دیگر منتقل شده باشند. (منظور از خمیرمایه، ذرات بنیادی هر فرد است که میتواند بسیار کوچک باشد؛ آن گونه که میلیونها یا حتی میلیاردها ذره در اتمی گرد آورده شود!)
حال که سخن به اینجا رسید به این نکته هم اشاره کنم که اخیراً در برنامه «زندگی پس از زندگی» (فصل سوم، 7 اردیبهشت 1401) تجربه یک خانم (الهام موحدی) رونمایی شد که در آن، سالها قبل از به دنیا آمدن از رحم مادر، از عالمی دیگر با همراهی افرادی که شرح آن در تجربه بیان شده، از طریق تونل نوری با عبور از فضای بسیار وسیع به این کره خاکی وارد شده بوده است. این تجربهها هرچند حجت نیست (با این که قرائن صحت آن را همراهی میکند) لیکن میتواند ظرف اندیشه را گسترش دهد تا زود و بدون آگاهی قضاوت نکند.