در تاریخ اسلام دشمنان و منافقان سخت کوشیدند چهره دو پدیده خارق العاده را تخریب کنند و آن‌ دو را وارونه جلوه دهند، لیکن خدا اراده کرد جلوه آن دو عالم را بگیرد و بر هر کوی و برزنی حقیقت آن‌ها فریاد شود؛ نخست علی بن ابیطالب امام المؤمنین و یعسوب الدین و قائد الغر المحجلین - علیه السلام - بود که کوشیدند نام او را محو و ذکرش را نابود کنند و او را در حضیض جهنم نشان دهند ولی خدا اراده کرده بود فضائلش عالم‌گیر شود و حقیقتش - آن مقدار که بشر توفیق یابد- آشکار گردد.

https://fa.wikifeqh.ir/%D9%85%D8%B9%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%87_%D9%88_%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%B2%D8%A7%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86

و دیگری قرآن بود که کوشیدند آن را محرَّف و دگرگونه جلوه دهند، لیکن خدایی که وعده حفظ آن را داده بود، آن را حفظ کرد و تهمت‌ها را آشکار نمود. دشمنان و منافقان با تمام تلاش و از سر دشمنی و برخی دوستان از سر ناآگاهی بر آن دمیدند تا قرآن را از اثر بیندازند و در این راستا صدها روایت جعل و در کوی و برزن پخش و هزینه‌ها کردند تا مگر ساده‌ لوحان را بفریبند، لیکن خدای متعال در لابه‌لای روایات جعلی‌ و در دل صفحات تاریخ آنچه روشن‌کننده حقیقت بود، به ودیعه گذاشت تا چشمان با بصیرت مردمان امروز و فردا را روشنی بخشد و به جمال حقیقت باز کند. آری، در کنار روایاتی جعلی همچون روایتی که بین صدر و ذیل یک آیه دو سوم قرآن را جا داده و ادعای نابودیش را سر داده، روایاتی نقل شد که به خاطر حفظ یک واو زائده که صرفا زبانی است و حامل معنایی نیست و حاکم وقت می‌خواست آن را حذف کند، صحابی پیامبر ص شمشیر به دست می‌گیرد و آماده رزم و فدا کردن جان خود می‌شود تا آن‌جا که دست از حذف واو بر می‌دارند تا  خونشان بر زمین ریخته و آبرویشان بر باد نرود!

و اینچنین خدا این دو پدیده خارق العاده و این دو ستون اسلام را از شر اشرار و یاوه‌گویان حفظ کرد.