509) آیا مصحف امیر المؤمنین ع به ترتیب نزول بود؟ (نقد ترتیب نزول/ 23)
آیا مصحف حضرت علی ع مطابق ترتیب نزول تنظیم شده بود؟
پاسخ اجمالی: خیر؛ در این خصوص خطای مهمی اتفاق افتاده و نگارنده در مقاله علمی - پژوهشی «قرینه زمان نزول و خطای راهبردی در فهم مفسر» که در مجله ذهن شماره 80 سال 1398 منتشر شد، این مطلب را به نقد و بررسی گذاشته است.
مطلب مقاله یاد شده از این قرار است:
نویسنده کتاب "تفسیر تنزیلی" آورده است: « از جمله مباحث دامنهدار تاریخ قرآن مصحف امیرمؤمنان و ویژگیهای آن است . به نظر دقیق مصاحف صحابه قرآن خالص نبود بلکه ترکیبی از آیات قرآنی همراه با تفسیر و تبییناتی بود که از پیامبر اکرم فرا گرفته بودند. به واقع میتوان مصاحف صحابه را تفسیرها و تقریراتي از تعالیم فراگرفته صحابه از فرمایشات پیامبر دانست. به همین نسبت مصحف امیرمؤمنان تفسیری برگرفته از آموزشهای پیامبر اکرم به آن حضرت بود. در این صورت باتوجه به گزارشهایی که از ویژگی این مصحف رسیده جواز تفسیر قرآن به ترتیب نزول از عمل مولای متقیان قابل استفاده است.» (بهجتپور، 1392، ص 56) وی پس از مقدماتی اضافه کرده است: «مصحف امیر مؤمنان نیز نوعی تفسیری مزجی ازآیات قرآن است در این مصحف مجموعه دانشهای مرتبط با آیات را که آن حضرت از پیامبر اکرم دریافت کرده بود، به ثبت رسانده بود، در این مصحف علاوه بر ترتیب نزول سورهها به دیگر ویژگیهایی نظیر بیان اسباب نزول آیات (ر.ک. مجلسی، [بیتا]، ج89، ص 43) و اشخاصی که آیات درمورد آنان نازل شده ، مکان وقت نزول و ناسخ و منسوخ آیات توجه داده شده است (ر.ک. معرفت ، 1415، ج1، ص 293-292 (» (بهجتپور، 1392، ص 59) وی بدون تحقیق این فرضیه (چینش مصحف حضرت بر اساس ترتیب نزول) و با اعتماد به گفته برخی علما مینویسد: «بنابراین این مصحف با ویژگیهای خاص خود معیار استفاده آن حضرت و تمام اوصیا بوده است و به عبارت بهتر مشروعیت فهم قرآن به ترتیب نزول در سیره مستمره تمام اوصیاء رسول الله ریشه دارد.» (همان)
نقد و بررسی
در نقد و بررسی این استدلال لازم است به نکاتی توجه شود:
الف) استناد به ارای علما در حالی که هیچ سندی از روایات نمیتوان بر آن ارائه کرد (باید توجه کنیم که حضرت پس از عدم پذیرش مردم، مصحف خویش را از دید همگان پنهان داشت (ر.ک: صفار، 1404 ق، ج1، ص 193))، نمیتواند مورد پذیرش باشد، به ویژه اگر فرض کنیم روایاتی برخلاف این فرضیه در اختیار داشته باشیم!
ب) روایاتی در اختیار است که نشان میدهد چینش سورهها در مصحف حضرت علی ع مطابق مصحف دیگران بوده است.
ج) با توجه به اینکه ترتیب آیات سورهها توقیفی بوده، اگر بر فرض ترتیب مصحف حضرت علی بر اساس نزول باشد، این ترتیب به ترتیب در سورهها محدود میشود و ارتباطی به آیات ندارد؛ اما برخی بدون توجه به تبعات سخن خود و بدون ارائه هیچ سندی- معتبر و غیر معتبر- با نسبت دادن به معروف مدعی شده چینش آیات مصحف حضرت نیز بر اساس نزول میباشد! (معرفت، 1415ق، ج1، ص 275- 276)
د) بررسی روایات مربوط به مصحف حضرت علی ع خاستگاه تلقی اشتباه برخی دانشمندان را آشکار میکند. ما به دلیل اهمیت این موضوع به اختصار چند روایت را در این خصوص از نظر میگذرانیم تا بیپایگی این فرضیه را نشان دهیم:
د/1. ... ثم اَلَّفَ- عليه السّلام- القرآنَ و خَرَج الى الناس و قد حَمَلَه في اِزارٍ معه و هو يَئِطُ من تَحتِه فقال لهم: هذا كتابُ اللّهِ فد الَّفتُه كما أمَرَني و أوصاني رسولُ اللّهِ- صلّى اللّه عليه و آله- كما انزل. (مسعودی، 1384، ص 146)
تحلیل روایت
در لسان العرب در توضیح «الَّف» آمده است: « أَلَّفْتُ بينهم تأْلِيفاً إذا جَمَعْتَ بينهم بعد تَفَرُّقٍ، و أَلَّفْتُ الشيء تأْلِيفاً إذا وصلْت بعضه ببعض؛ و منه تأْلِيفُ الكتب، و أَلَّفْتُ الشيءَ أَي وصَلْتُه.» (ابن منظور، 1414ق، ج9، ص10، ماده الف) بنابراین، «الف» معنایی وسیعتر از ترتیب دارد و مانند تألیف کتاب، شامل بیان توضیح، ناسخ و منسوخ و مانند آن میشود. نقطه ابهام و منشأ اختلاف در این روایت در تعبیر «کما انزل» نهفته است.
د/2. ... كما كان أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ- عَلَيْهِ السَّلَامُ- جَمَعَهُ، فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِهِ قَالَ: «هَذَا كِتَابُ رَبِّكُمْ كَمَا أُنْزِلَ عَلَى نَبِيِّكُمْ، لَمْ يَزِدْ فِيهِ حَرْفٌ، وَ لَمْ يَنْقُصْ مِنْهُ حَرْفٌ» .فَقَالُوا: لَا حَاجَةَ لَنَا فِيهِ، عِنْدَنَا مِثْلُ الَّذِي عِنْدَكَ. فَانْصَرَفَ وَ هُوَ يَقُولُ: فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ وَ اشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلًا فَبِئْسَ ما يَشْتَرُونَ (صدوق، 1414ق، ص 86).
تحلیل روایت
این روایت نکات تازهای را گوشزد میکند. «عندنا مثل الذی عندک» نشان میدهد که آنها مصحف امیر المؤمنین را از نظر قالب مانند مصحفهای خود میدیدند و تفاوت مصحف حضرت در تفسیر و بیان قرائت، ناسخ و منسوخ و مانند آنها بوده است.
از نظر روانشناسی به هیچ وجه نمیتوان مصحف امیر المؤمنین را برهم زننده ترتیب موجود در زمان پیامبر دانست؛ زیرا اگر حضرت ترتیب سوره را تغییر میداد، مخالفان فریاد بر میآوردند که هنوز کفن پیامبر خشک نشده، علی بن ابیطالب در قرآن او تغییر ایجاد کرد و دلیل طرد و رد آن را به جای بینیازی، «تغییر» ذکر میکردند. این مشکل را در خصوص تغییر آیات که توقیفی است، بسیار شدیدتر میتوان ارزیابی کرد.
د/3. و روي أيضا بطريق آخر عن محمّد بن سيرين عن عكرمة قال لما كان بعد بيعة أبي بكر قعد علىّ بن أبي طالب في بيته فقيل لأبى بكر قد كره بيعتك فأرسل إليه- إلى أن قال: قال أبو بكر: ما أقعدك عنّي؟ قال: رأيتُ كتابَ اللّه يزاد فيه فحدثتُ نفسى أن لا ألبسَ ردائى إلّا لصلاة حتّى أجمعه قال له أبو بكر: فانّك نعم ما رأيتَ، قال محمّد: فقلت لعكرمة: ألفوه كما أُنزل الأوّل فالأوّل؟ قال: لو اجتمعت الإنس و الجن على أن يؤلفوه هذا التأليف ما استطاعوا. (هاشمی خوئى، 1400ق، ج16، ص 264)
تحلیل روایت
این روایت مشابه روایت د/1 است با این تفاوت که در آنجا آمده بود «کما انزل بناسخه و منسوخه» و در این جا آمده است «کما انزل الاول فالاول»؛ البته این عبارت سؤالی است و عکرمه در پاسخ تنها میگوید که جن و انس توان کاری مشابه او را ندارند که طبیعی است چنین کار عظیمی که جن و انس نمیتوانند انجام دهند، فراتر از ترتیب صِرف سور و یا حتی آیات به ترتیب نزول است. این اشارات میتواند تا حدی از ابهام بکاهد، لیکن ابهام را به تمامه کنار نمینهد.
د/4. ... وَ فِيهِ عِلْمُ الْقُرْآنِ كَمَا أُنْزِلَ،... (طبری، ۱۳۸۳ق، ص 106)
تحلیل روایت
از این روایت به خوبی میتوان استفاده کرد که «کما انزل» مربوط به محتوای قرآن و رفع برخی تحریفهای معنوی است نه ترتیب سور و یا حتی آیات آن بر اساس ترتیب نزول. ارتباط با محتوا هم میتواند در تبیین قرائت آن شکل گیرد؛ چنان که در ادامه بیان خواهیم کرد.
با توجه به روایات یاد شده متوجه میشویم که به احتمال بسیار قوی منشأ اشتباه برخی دانشمندان متقدم و متأخر عبارت «کما انزل» و مانند آن در روایات یاد شده است. نگارنده در خصوص این عبارت مقالهای نگاشته و بر اساس کاربست این عبارت در روایات دیگر نشان داده که معنای این عبات نمیتواند ترتیب نزول باشد. به دلیل ضیق مجال تنها چند روایت را از نظر میگذانیم:
- قال رسول الله ص «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَقْرَأَ الْقُرْآنَ غَضّاً كَمَا أُنْزِلَ فَلْيَقْرَأْهُ عَلَى قِرَاءَةِ ابْنِ أُمِّ عَبْدٍ» (مسند أحمد، ج1، رقم7، 38، 445، 454 و ج4، رقم279؛ بلاذری، أنسابالأشراف، ج11، ص212)
- در روایتی دیگر از آن حضرت آمده است: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَقْرَأَ الْقُرْآنَ رَطْباً كَمَا أُنْزِلَ» (أحمد، [بیتا]، ج1، رقم7 و 26؛ هیثمی، 1407ق، ج 9، ص287؛ ابن کثیر، 1398، ج9، ص149(
تحلیل دو روایت فوق
عبارت مورد بحث در این دو روایت منقول از پیامبر اکرم به خوبی بر قرائت صحیح دلالت دارد و بی تردید هیچ ارتباطی به ترتیب نزول و یا تحریف ندارد. اگر ترتیب نزول مد نظر بود، بی تردید خود پیامبر اکرم به ترتیب نزولی اقدام میکرد و گذشته از این، ترتیب نزولی در زمان پیامبر اکرم مطرح نبوده که اختیار آن به حسب خواست قرائت کنندگان قرآن باشد که اگر بخواهند قرآن را تر و تازه بخوانند، بر اساس آن بخوانند و اگر چنین است، چرا پیامبر اکرم چینشی بر خلاف آن در ترتیب آیات اتخاذ کرد که تلاوت کنندگان قرائت رطب و غض را از دست بدهند؟!
- امام صادق ع: ... و قال پیامبر اکرم: لو أنّ النّاس قرؤوا القرآن، كما أنزل اللّه، ما اختلف اثنان. (قمی، 1404ق، ج2، ص 451؛ قمیمشهدی، 1368، ج14، ص 557)
تحلیل روایت
این روایت ربطی به ترتیب نزول ندارد و چنین تفسیر ناصوابی پیامبر ص را به کوتاهی و اهمال نسبت به انجام وظیفه متهم میکند که توضیح آن در ذیل آمده است.
ادامه بحث را در مقاله یاد شده دنبال کنید.