490) سخنی در باره بیت شیرازی و قال و مقال آن (قسمت چهارم)
در قسمت سوم از مربع ستیز سخن به میان آمد و توضیحی در باره «مستند پسر نوح» که داستانی امنیتی با محوریت بیت شیرازی است، به آن ضمیمه شد.
اکنون لازم است طبق قراری که گذاشتیم، در این قسمت در باره «خروج از دایره تقیه» مطالبی را عرض کنیم. طبیعی است در این مختصر تقریباً جمعبندی ارائه میکنیم و به تفصیل وارد نمیشویم زیرا بحث بسیار درازدامن و از حوصله خوانندگان خارج است!
در روایات منابع شیعی بر دو چیز تأکید بسیاری شده است: برائت جستن از دشمنان اهل بیت ع و تقیه.
برای اینکه بتوانیم این دو را جمع کنیم، ابتدا باید ببینیم مراد از تقیه چیست و تقیه واجب کجاست؟
تقیه گونههای مختلفی دارد که محل بحث ما تقیه واجب است. تقیه واجب جایی است که:
اولاً: اگر تقیه نکنیم جانی در معرض خطر قرار میگیرد و از بین میرود؛
ثانیاً: اگر تقیه نکنیم گمراهی هدایت نمیشود؛ یعنی جلو هدایت کسی گرفته میشود.
دو نکته (در پاسخ به دو پرسش مقدر)
۱. اولین و بزرگترین مصداق تقیه لعن و سب علنی است وگرنه اصلا معنایی برای تقیه باقی نمیماند.
۲. انکار لعن و اعلان اینکه حرمتشکنیها تنها از سوی برخی صورت میپذیرد و مورد قبول عموم علما و مردم نیست، حداقل این فایده را دارد که اهل تسنن را به این باور میرساند که بخش بزرگی از شیعه اهل حرمتشکنی نیستند و یا دستکم تقیه و در ظاهر حفظ حرمت میکنند و فایده این مطلب بسیار وسیع و مخالفان به همین اندازه راضیاند و این رضا هم بر اساس تفکیک ظاهر رفتار از باطن و درون و به تعبیر دیگر، بر اساس چهاردیواری اختیاری و عدم جواز تجسس پذیرفته شده بین مسلمانها با همه اختلافهای کلامی و فقهی است.
حال نگاهی به برائت بیندازیم. برائت صورتهای مختلفی دارد:
1. صورتی که منش و روش علمای شیعه در طول تاریخ اسلام بوده است. برائت در این روش دوری جستن از دشمنان با ترک منش و روش و تفکرات آنها و نیز با بیان و اعلان برائت و دوری و عدم پیروی از آنها است و این مقدار و نیز طرح مباحث علمی که اثبات کننده حقانیت شیعه و اهل بیت ع و باطل بودن جانشینی ابوبکر و عمر و عثمان است، در غالب دورانها و نیز دنیای امروز مشکلی را بروز نداده و نمیدهد و مخالف تقیه نیست و اهل بیت ع نیز جز در مواقع خاص، به روشنگری علمی اقدام میکردهاند.
2. اعلان (آشکارا بیان کردن) برائت با صورت خشن آن؛ یعنی با لعن و سب و هتاکی و تهمت و مانند اینها. این موارد حتماً مخالف تقیه و دستور و روش و منش اهل بیت ع است و در این شکی نیست و اساساً اگر لعن آشکار بر افراد خاص جایز باشد که دیگر تقیه معنی پیدا نمیکند و بیخاصیت میشود.
👈 برخی از شیعیان متأسفانه مرتکب چنین رفتارهایی میشوند. اینان از سه جهت ضرر میرسانند که هر سه جهت ممنوع و حرام قطعی است:
الف) مانع صدور انقلاب و تفکر انقلابی و انتقادی نسبت به مستکبران عالم در جهان اسلام میشود؛ لذا دشمنان همواره از نزاع بین شیعه و سنی حمایت جدی کردهاند و مستند پسر نوح شواهد خوبی در این باره ارائه کرده است.
ب) مانع گسترش مذهب تشیع میشود و شاید بزرگترین مانع فراروی جذب است. 👈 چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، توهین به مقدسات یک فرد تعصب و نفرت او را برمیانگیزاند و موجب میشود حصاری دور او کشیده شود که دیگر هیچ منطق و سخن حقی در او نفوذ نکند. خود ما بلکه همه مردمان عالم نیز چنیناند. حقیقت این است که اگر کسی به خود ما توهین کند، شاید صبوری به خرج دهیم و تحمل کنیم ولی اگر کسی به مقدسات ما توهین کند، به هیچوجه تحمل نکرده، یا درگیر میشویم و یا به سرعت جلسه را ترک میکنیم و دیگر به شنیدن سخنان حتی خوب طرف ادامه نمیدهیم و این واکنشی طبیعی و فراگیر است؛ بنابراین ترک تقیه به معنای دور شدن از فضای علمی و رشد و هدایت است که بیتردید خلاف شرع و عقل است.
.ج) موجب تحریک گروههای متعصب و افراطی اهل تسنن میشود که به شیعیان بیپناه کشورهای همسایه ایران و حتی دوردستها حمله و تجاوز کنند و مال و جان و ناموس آنها را در معرض خطر شدید و هتک حرمت قرار دهند.
👈 منتقدان بیت شیرازی - که فصلهایی از مستند پسر نوح نیز ادعای آنها را کاملاً تأیید میکند - مدعیاند که بیت شیرازی در دام دشمنان گرفتار شده و با ترک تقیه که اصل دین است در مسیر تأمین هر سه خواسته دشمنان ایران و تشیع قرار گرفته اند؛ یعنی هم اعراض و جانها شیعیان بیپناه را در خطر انداختهاند و هم زمینه تسلط وتضعیف نظام اسلامی ایران را دنبال کرده و هم در روند گسترش تشیع در جهان و جهان اسلام خلل وارد کرده و حرکت آن را کند کردهاند. چند روایت در باره تقیه:
👈 « لا إيمانَ لِمَن لا تَقِيَّةَ لَهُ»
👈 «إِنَّ التَّقِيَّةَ دِينِي وَ دَيْنُ آبَائِي، وَ لَا دِينَ لِمَنْ لَا تَقِيَّةَ لَهُ»
👈 «وَآمُرُکَ اَنْ تَسْتَعْمِلَ التَّقِیَّةَ فِی دِینِکَ، وَاِیّاکَ ثُمَّ اِیّاکَ اَنْ تَتَعَرَّضَ لِلْهَلاکِ وَاَنْ تَتْرُکَ التَّقِیَّةَ الَّتِی اَمَرْتُکَ بِها فَاِنَّکَ شائِطٌ بِدَمِکَ وَدِماءِ اِخْوانِکَ، مُعَرِّضٌ لِنِعَمِکَ وَلِنِعَمِهِمْ لِلزَّوالِ مُذِلُّهُمْ فِی اَیْدِی اَعْداءِ دِینِ اللّهِ وَقَدْ اَمَرَکَ اللّهُ تَعالی بِاِعْزازِهِمْ؛ به تو امر می کنم که تقیّه را در دینت به کار ببری. مبادا! مبادا خود را در معرض هلاک شدن قراردهی، و مبادا تقیه ای که به تو دستور می دهم، ترک کنی. در این صورت، خون خود و برادرانت را در مسیر ریخته شدن و نعمتهای خود و برادرانت را در معرض نابودی قرار داده ای و آنان را در دست دشمنان دین خدا، خوار و ذلیل کرده ای؛ در حالی که خداوند، عزیز داشتن آنها را به تو امر کرده است.»،
👈 حضرت امام صادق (ع) میفرماید: «إِيَّاكُمْ أَنْ تَعْمَلُوا عَمَلًا يُعَيِّرُونَّا بِهِ فَإِنَّ وَلَدَ السَّوْءِ يُعَيَّرُ وَالِدُهُ بِعَمَلِهِ كُونُوا لِمَنِ انْقَطَعْتُمْ إِلَيْهِ زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا عَلَيْهِ شَيْناً صَلُّوا فِي عَشَائِرِهِمْ وَ عُودُوا مَرْضَاهُمْ وَ اشْهَدُوا جَنَائِزَهُمْ وَ لَا يَسْبِقُونَكُمْ إِلَى شَيْءٍ مِنَ الْخَيْرِ فَأَنْتُمْ أَوْلَى بِهِ مِنْهُمْ وَ اللَّهِ مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنَ الْخَبْءِ، قُلْتُ وَ مَا الْخَبْءُ قَالَ التَّقِيَّةُ.» ؛از کاری که موجب سرزنش ما شود بپرهیزید؛ همانا فرزند بد، موجب سرزنش پدر (از سوی مردم) میشود. (در مقابل مخالفان ما) مایه زینت ما باشید نه مایه سرافکندگی ما. در مساجد آنان نماز بگزارید و از بیماران آنان عیادت کنید؛ در تشییع جنازه آنان شرکت کنید؛ و در کارهای نیک پیشقدم شوید؛ به خدا سوگند که خداوند به چیزی بهتر از تقیه، عبادت نشده است. راوی میگوید. پرسیدم «خباء» چیست؟ فرمود: «تقیه». و ...
👈 شیخ صدوق بر اساس روایات در کتاب اعتقادات فرموده:« اعتقادنا في التقية أنها واجبة، من تركها كان بمنزلة من ترك الصلاة [1]. وقيل للصادق - عليه السلام -: يا ابن رسول الله، انا نرى في المسجد رجلا يعلن بسب أعدائكم ويسميهم. فقال: ما له - لعنه الله - يعرض بنا.
👈 در این میان، خوشبختانه ارتباط کسانی مانند یاسر الحبیب و اللهیاری (که خود را خلع لباس کرد) با سفارت انگلیس کاملاً آشکار شده و به راحتی در فضای مجازی قابل رصد است. این دو و نیز امثال محمد هدایتی - مدیر شبکه سلام - در رسانههای تحت حمایت بیگانگان و در سرزمین آنها به شدت علیه مقدسات اهل تسنن حمله کرده و هتاکی میکردند و حتی یاسر الحبیب (که گویا داماد (؟) سیدمجتبی شیرازی ساکن لندن است) کتابی نوشت با عنوان «الفاحشة الوجه الآخر لعائشة» (فاحشه چهرهٔ دیگر عایشه) و مدعی شد بر اساس منابع اهل تسنن این کتاب را نوشته است. این درحالی است که بر اساس روایات اهل بیت ع همسران پیامبران پاکدامن هستند هرچند گنهکار و حتی اهل آتش باشند. او با تمسک به روایاتی که از نظر همه مسلمانها - شیعه و سنی - باطلاند، نزدیک بود فتنه بزرگی را بهپا کند که با تدبیر گروهی از شیعیان عربستان و هوشیاری علما و مراجع بزرگ شیعه و به طور خاص رهبر معظم انقلاب تا حد قابل توجهی خاموش شد، هرچند آثار آن هنوز پابرجاست و آسیبرسان است. او این کارها را با با عنوان گسترش تشیع انجام داده و میدهد در حالی که همه دیدند که نه تنها به گسترش آن کمک نکرد که با جنباندن تعصبات علاقهمندان به عایشه - که عموم اهل تسنن هستند - زحمت و موانع بسیاری را برای مبلغان حقیقی مذهب تشیع ایجاد کرد.
در هر صورت، از دیدگاه منتقدان بیت شیرازی، این بیت و افراد شاخص آن در مسیری قرار گرفتهاند که خلاف دستور صریح اهل بیت ع است و از این طریق صدمه بزرگ و جبرانناپذیری بر کیان شیعه و گسترش آن وارد کردهاند.
در پایان این پست یادآور میشویم غیر از آنچه در مستند پسر نوح آمده، سایتهای بسیاری به مسئله ارتباط بیت شیرازی و انگلستان و سرویسهای جاسوسی پرداختهاند که با یک جستجوی ساده در دسترس است (کافی است شیعه انگلیسی، فرقه شیرازی و انگلیس، و مانند اینها را سرج کنید تا انبوهی از اطلاعات و فیلم مستند در اختیارتان قرار گیرد). نمونه روشن این ارتباط را میتوان در حمایت رسانهای و عملی انگلیس از حمله به سفارت، نیز حمایت و اجازه فعالیت به رسانههای وابسته به این بیت که نسبت به مقدسات اهل تسنن و برخی علمای شیعه هتاکی میکنند در حالی که دیکر رسانههای مجاز به فعالیت نیستند. همچنین مجوز راهپیمایی قمهزنان وابسته به این بیت و موارد دیگر دید.
ادامه دارد
پستهای مرتبط: