440) تاریخ قرائات 3 (تعلیقاتی بر مبحث «القراءة و القرّاء» التمهید (معرفت)، ج2)
تعلیقاتی بر مبحث «القراءة و القرّاء» التمهید (معرفت)، ج2
برای درس تاریخ قرائات در مقطع دکتری متن تاریخ قرائات التمهید استاد معرفت را به عنوان متن درسی انتخاب کردم. در ضمن تدریس بر این کتاب تعلیقاتی زدهام که مهمترین آنها را در این وبلاگ به اشتراک میگذارم شاید مورد استفاده دیگران هم قرار گیرد.
تعلیقه 1
القراءات فى نشأتها الاولى
... و اول من احس بهذا الخطر الرهيب، هو الامام أمير المؤمنين عليه السلام فقام فى وجه هذا الباب و اغلقه غلقا مع الابد.
ذكروا ان رجلا قرأ بمسمع الامام عليه السلام وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ (الواقعة: 29) فجعل الامام يترنم لدى نفسه: ما شأن الطلح؟ انما هو
التمهيد في علوم القرآن، ج2، ص: 12
طلع، كما جاء فى قوله تعالى: وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ (ق:
10). و لم يكن ذلك من الامام اعتراضا على القارئ، و لا دعوة الى تغيير الكلمة، بل كان مجرد حديث نفس ترنم عليه السلام به. لكن اناسا سمعوا كلامه، فهبوا يسألونه: الا تغيره؟ فانبرى الامام، مستغربا هذا الاقتراح الخطير، و
قال كلمته الخالدة: «لا يهاج القرآن بعد اليوم و لا يحول»[1].
[تعلیقه: بسیار بعید است این نسبت درست باشد؛ زیرا امام ع مانند اشخاص عادی نیست که در این مسئله بسیار مهم نتواند خود را کنترل کرده و برخلاف حکمت عمل کند و بعد این رفتار مایه دردسر شود! او اگر قرار است – برفرض تحریف – قرآن تغییر نکند و به همان شکل باقی بماند، میبایست سکوت اختیار میکرد و سخنی هرچند به صورت زمزمه – که البته گویا چندان هم زمزمه نبوده - نمیگفت تا عدهای – آن هم از افراد معمول – بشنوند و در تاریخ فریاد کنند! در واقع ما این روایت را با توجه به شخصیتی که از امام سراغ داریم، مشکوک و بسیار ضعیف و کالمردود میدانیم.]
و اصبح موقف الامام عليه السلام هذا مرسوما اسلاميا مع الابد:
لا يحق لمسلم ان يمد يد اصلاح الى اخطاء القرآن، مهما كانت نيته صادقة ام كاذبة، و بذلك حل القرآن الكريم وسط اطار من التحفظ الكامل على نصه الاصيل، و سلم من التحريف و التبديل أبديا.
....