شبیه سازی ادبی
در کتاب درس نامه نگارش و ویرایش فصلی وجود دارد با عنوان شبیه سازی ادبی. این فصل کوتاه، مهم و جالب را بخوانید:
یكي از روشهاي جالب، موفق و تجربه شده براي تقويت نگارش، بازسازي نثرهاي زيباي نويسندگان خوش قلم و ابيات اديبان پرهنر است. در فرايند «شبيه سازي»، نويسنده ميكوشد تا معاني يك نوشتار برجسته را در قالبي ديگر، ولي همسان، بيان كند و اين كار را از عبارتهاي كوتاه شروع كرده، رفته رفته به متنهاي بلند ارتقا ميدهد؛ براي مثال، به نمونههاي ذيل در نثر و نظم توجه كنيد.
مثال 1: به زيارت او رفتم.
او را زيارت كردم.
· به ديدار او شرفياب شدم.
· به ديدار او شتافتم.
· به ملاقات او نايل شدم.
· به محضرش شرفياب شدم.
مثال 2: «در حدود صد سال پيش تدوين قواعد فارسي مورد نظر قرار گرفت و اين تقريبا مقارن بود با گسترش استعمار در سرزمين فارسي زبان.»[2]
· حدود صد سال پيش و تقريباً هم زمان با گسترش استعمار در مناطق فارسي زبان، تدوين قواعد فارسي مورد توجه قرار گرفت.
· حدوديك قرن پيش هم زمان با گسترش و نفوذ استعمار در مناطق فارسي زبان، به استخراج و تدوين قواعد زبان فارسي توجه شد.
· هم زمان با گسترش استعمار در سرزمينهاي فارسي زبان در حدوديك قرن پيش، قواعد زبان فارسي مورد توجه قرار گرفت و تدوين شد.
· قواعد زبان فارسي حدود صد سال پيش، هم زمان با گسترش استعمار در مناطق فارسي زبان، تدوين و گردآوري شد.
مثال3: محبت باعث ميشود دل انسان هميشه شاد باشد.
· روي زرد دل با محبت گلگون ميگردد.
· سينه با نسيم محبت شكفته ميشود.
· دل آدمي باغچهاي پر از غنچه است كه با نسيم محبت باز ميشود.
· محبت، دل را به ميهماني شكفتن ميبرد.
· صداي شكفتن دل با نسيم محبت جان آدمي را مينوازد.
· غنچه دل نگران پرپر شدن است، اگر باغبان محبت نباشد.
· دلهاي از غم شكافته با محبت شكفته ميشود.
· نسيم محبت و محبت نسيم، غنچههاي باغچه دل را شكوفا ميسازد.
· آب محبت گل پژمرده دل را شاداب ميكند.
· آفتاب محبت غنچههاي نشكفته دل را باز ميكند.
· نسيم محبت دل پژمرده را پذيراي رقص شادي ميكند.
مثال ۴.
«خدا كشتي آنجا كه خواهد برد / و گر ناخدا جامه بر تن درد»
«برد كشتي آنجا كه خواهد خداي / و گر جامه بر تن دَرَد ناخداي»
«ناخدا گر جامه را بر تن درد / هر كجا خواهد خدا كشتي برد»
بر موارد فوق می افزایم:
پي امر حق كشتي است در سفر / ولو ناخدا سخت كوبد به سر
خدا كشتي را سوي مقصد برد / نه از ناخدا كشتي يوقي كشد
به كشتي شود امر چون از خدا / نماند به جز نام از ناخدا
چو فرمان دهد حق بر كشتياي / شود ناخدا همچو بازيچهاي
[1] . نگارنده در کلاسهای روش تحقیق از این شیوه استفاده شایانی کرده و نتیجه آن را به عیان دیده است؛ برای مثال، از همه دانشپژوهان خواسته میشد برای یک مقاله متوسط چکیدهای با معیارهای مشخص بنویسند و یا متن یا چکیده نویسنده دیگری را با استفاده از روش شبیهسازی ادبی، بازنگاری کنند. همچنین از آنها خواسته میشد به گروههای دو نفری تقسیم شوند و هر گروه طرح مشترکی را برای مقالهای با موضوع مشترک ارائه کند. پس از تصویب طرح، هر دانشپژوه به طور مستقل و بدون آگاهی از نوشته همگروهی خود، به تدوین مقاله میپرداخت و در پایان، اعضای هر گروه نوشته یکدیگر را مقایسه میکردند. نتیجه برای همه آموزنده و جالب توجه بود.
[2]. ساخت زبان فارسي، ص 33.
مثال ۵.
پیامی برای تلفن به سبک شاعران معروف:
این مثال را برای رفع خستگی کسانی می آورم که به مطالعه این بحث اهمیت دادند.
"رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور! / تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ ز حافظ گر که بگذاری پیام / زآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور !"
"از آوای دل انگیز تو مستم / نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ / فلک را گر فرصتی دادی به دستم"
"نمی باشم امروز اندر سرای / که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب / چو فردا بر آید بلند آفتاب"
"این چرخ فلک عمر مرا داد به باد / ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش / آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!"
"از شرم به رنگ باده باشد رویم / در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت / زان پیش که همچو برف گردد رویم!"
"بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!
شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم !
برگو به من پیغام خود.. هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم.. جان تو را قربان شوم!"
"تلیفون کرده ای جانم فدایت! / الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم / فرستم پاسخی از دل برایت !"
"چون صداهایی که می آید
شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش"
بر موارد فوق می افزایم:
عزیز دل نیم در خانه اکنون / بگو پیغام و نامت را به تلفون
چو از بیرون بیایم من به خانه / جوابت می دهم من بی بهانه
عزیز دل بگو پیغام خود را / شماره یا که نامت را بیفزا
اگر دیدم جوابت می توانم / خودم با تو بگویم صبح فردا
پس از این که شنیدی بوق تلفون / بگو پیغام خود را، خیلی ممنون
اگر نام و نشان را هم گذاری / شود انگیزه تا پاسخ بیابی