تذکر:

آنچه در ذیل می‌آید و در پست‌های دیگر ادامه می‌یابد، از کتاب آشنایی با دانش علوم قرآن (فلسفه علوم قرآن) و نیز: واکاوی دانش و منابع جامع علوم قرآنی - دو اثر نگارنده (سیدمحمدحسن جواهری) که یکی از آن‌ها در آستانه انتشار است - انتخاب شده و نقل آن‌ها تنها با ذکر منبع مجاز است.

4. قرائات

یکی از مباحث پردامنه التمهید فی علوم القرآن، مبحث قرائات است. به باور نگارنده پس از گذشت چند دهه‌ از انتشار این بخش از کتاب، هنوز این اثر جایگاه خود را در بین آثار دیگر حفظ کرده است. در ذیل برخی دیدگاه‌های نویسنده بررسی می‌شود:

4-1. این همانی قرائت موجود و قرائت واحده و قرائت عامه

نویسنده در این مبحث و در باره موضوعات مختلف دیدگاه‌هایی را ارائه کرده، لیکن مهم‌ترین دیدگاه وی که به واسطه التمهید بین جامعه علمی گسترش و نفوذ پیدا کرد، "این همانی قرائت موجود و قرائت واحده" است. منظور از قرائت موجود، قرائت حفص از عاصم و منظور از قرائت واحده قرائتی است که جبرئیل بر پیامبر اکرم ص از سوی خدا نازل کرد. نویسنده کوشیده این دیدگاه را- که پیشینه کوتاهی نیز دارد- مدلل کند، لیکن ادله وی از سوی منتقدان طی مقالات متعدد نقد شده است.[1] به نظر می‌رسد پایداری این نظریه منوط به نقد ادله مخالفان است. در این رابطه دو مقاله نگاشته شده[2] و نگارنده نیز توفیق یافته طی مقاله‌ای با عنوان «این همانی قرائت موجود، قرائت عامه و قرائت واحده»[3] و نیز بخشی از کتاب «برهان تاریخی بر تحریف‌ناپذیری قرآن کریم (تاریخ قرآن و قرائات)»[4] به این نیاز - به سهم و توان خویش- پاسخ گوید. گفتنی است نگاشته نگارنده افزون بر اصل مسئله، ناظر به مقالات پیش‌گفته نیز هست و بعضاً‌ به نقد برخی مدعیات و ادله مطرح شده از سوی نویسندگان آن‌ها پرداخته است. روشن است کسانی که می‌خواهند در حوزه قرائات و نیز تحریف‌ناپذیری مطالعه کنند، مستغنی از مطالعه دقیق و همه‌جانبه این مسئله نیستند.

4-2. علل اختلاف قرائات

مسئله مهم دیگر این مبحث التمهید، علل اختلاف قرائات است. نویسنده برای اختلاف قرائات علت‌هایی ذکر کرده است، لیکن عامل اصلی را ضعف رسم الخط دانسته است: «بی‌تردید تفاوت مصحف‌های مناطق مختلف، مهم‌ترین عامل پیدایش اختلاف قرائت بوده است.»[5] منظور از ضعف رسم الخط تشابه نوشتاری حروف، بی‌نقطه بودن حروف، تجزیه یک کلمه، حذف حرف یا اسقاط الف، اضافه کردن حرف، و خطاهای نگارشی در مصاحف است.

در نقد این دیدگاه، برخی قرآن‌پژوهان آن را متأثر از دیدگاه مستشرق مشهور گلدزیهر دانسته‌اند.[6] به گفته استاد فضلی، ابراهیم ابیاری (تاریخ قرآن) و جوادعلی (نویسنده تاریخ العرب قبل الاسلام) نیز متأثر از گلدزیهر به چنین دیدگاهی گرایش داشته‌اند.

در هر صورت، شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد خطاهای رسم الخطی نمی‌توانسته در اختلاف قرائات تأثیر مهمی برجای گذارد. از جمله این شواهد اغلاط املائی فراوانی است که نویسنده خود در جلد نخست التمهید به آن پرداخته است. اگر رسم الخط در قرائت تأثیرگذار بود، می‌بایست این خطاهای رسم الخطی موجب خطای در قرائت شود، لیکن مقایسه قرائت موجود و خطاهای ثبت شده نشان از بی اثر بودن این خطاها در قرائت دارد. برای نمونه، سه مورد غلط نگارشی در قرآن که هیچ کس غلط و مطابق رسم الخط نخوانده است: «جایء» (زمر، 69) (وَ جِاْى‏ءَ بِالنَّبِيِّنَ وَ الشُهَّدَاء) را با الفى قبل از ياء، و كلمۀ «لأاذبحنّه» (نمل،‌21) و نيز «لا أوضعوا» (توبه، 47) را با الفى بعد از «لا» مى‌نگارند.

مثال زیبای دیگر آیات 1 و2 سوره ایلاف است: «لِإِيل‌افِ قُرَيْشٍ (1) إِی‌ل‌افِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ (2)»

شاطبى در مصرعی آورده است: «و ايلافِ كلٌّ، و هو فى الخطّ ساقط» ابو شامه در شرح این مصرع در کتاب «ابراز المعانى» مى‌نويسد:

«يعنى همه قراء سبعة در قرائت خود، ياء را در كلمۀ دوم، يعنى در «ايلافهم رحلة» اثبات كرده‌اند، يعنى آن را تلفظ نموده‌اند، درحالى‌كه اين ياء در خط و كتابت مصحف، محذوف مى‌باشد، و نيز همين ياء در كلمۀ اول اين سوره از لحاظ خط و نگارش، ثابت است. و در هر دو مورد، الفى كه پس از لام «ايلاف» تلفظ مى‌شود در خط و نوشتۀ مصحف وجود ندارد، شكل و فرم نوشته در مصحف بدين صورت آمده است: «1 - لايلف قريش (یاء ثبت است و الف بعد الام نیامده) 2 – الفهم (نه یاء دارد نه الف بعد الام:‌ ایلافهم )»[7] .

قراء بالاتفاق «ايلاف» دوم را با ياء قرائت كرده‌اند، درحالى‌كه اين كلمه در رسم الخط فاقد ياء مى‌باشد، اما در مورد «ايلاف» اول - با وجود اينكه از لحاظ رسم الخط، داراى ياء مى‌باشد - اختلاف نظر دارند. اين نكته، كار اين قراء را - كه در قرائت خود به نقل و روايت صحيح تكيه مى‌كردند و به رسم الخط و مقتضيات قواعد و دستور زبان عربى اعتناء و توجهى مبذول نمى‌نمودند - تقويت و تأييد مى‌كند.

این شواهد و شواهد دیگر نشان می‌دهد اجتهاد مهم‌ترین عامل اختلاف قرائت بوده و ضعف‌های رسم الخط بهانه اجتهاد و انحراف را فراهم کرده است؛ به بیان دیگر، اجتهاد و اختیار قرائتی متفاوت با قرائت عامه – که از دیدگاه استاد معرفت همان قرائت پیامبر اکرم ص است – بدون حجتی که مقبول علمای قرائت باشد، زیبنده نبوده است؛ از این رو غالب قاریان تنها در مواردی که رسم الخط چنین فرصتی به آن‌ها می‌داده به اجتهاد قرائی می‌پرداختند.

4-3. «القرآن و القراءات حقیقتان متغایرتان» !

سومین دیدگاه مهم در این مبحث التمهید استدلال به قاعده «القرآن و القراءات حقیقتان متغایرتان» برای نفی تحریف


[1] . مهم‌ترین مقالات در نقد این نظریه عبارت‌اند از:

- بررسی و تحلیل سندی روایت قرآنی حفص از عاصم، بستانی، مطالعات قرآئت قرآن، 1395، شماره 6، ص 9- 37؛

- جایگاه روایت شعبه از عاصم (نظر مفسرین امامیه)، عابدی و میبدی، مطالعات قرائت قرآن، 1394، شماره 4، ص 46- 58؛

- بررسی دلایل تواتر قرائات رایج، کاظمی، مطالعات قرائت قرآن، 1393، شماره 3، ص 75- 102.

[2] . در این باره دو مقاله ذیل نگارش شده که ورود مقاله نخست به مسئله تفصیلی‌تر است:

- بررسی تاریخی «قراءة‌ العامة» و ارتباط آن با روایت حفص از عاصم، حسینی و ایروانی، مطالعات قرآن و حدیث، 1394، شماره 16، ص 159- 186؛

- تعیّن و تواتر قرائت حفص در عصر پیامبر تا کنون، رجبی قدسی و لسانی فشارکی، مطالعات قرآئت قرآن، 1399، شماره 14، ص 293- 314.

[3] . مجله قرآن پژوهی، شماره 3، سال 1401، ص 75- 100.

[4] . کتاب تکمیل شده و در مسیر انتشار است.

[5] . التمهيد (ويرايش جديد)، معرفت، ج‏2، ص 14.

[6] . ر.ک: القراءات القرآنية، فضلی، ص 97

[7] . ابراز المعانی، ابوشامه، ص 406.