783) ترجمه مزجی ساده و جدید قرآن/ 5 (بقره، ص 21-25)
ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 21
135. باز هم ادعای باطل!
«اهل کتاب گفتند: یا یهودی باشید یا مسیحی تا هدایت شوید» (وَ قالُوا كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا) «بگو [ادیان تحریف شده و منسوخ هرگز موجب هدایت نیستند] «بلكه از آيين حقگرای ابراهيم پیروی کنید [تا هدايت شويد؛ ابراهیم از ابتدا نیز خداپرست بود و هرگز لکه ننگ شرک بر پیشانی او ننشست] و او [هیچگاه] از مشركان نبود» (قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ)؛
136. شما مسلمانان نیز به آنها «بگوييد: به خدا و به آنچه از جانب او بر ما نازل شده، ايمان آوردهايم و [نیز] به آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط نازل گرديد و همچنين به آنچه به موسى و عيسى و پيامبران ديگر از جانب پروردگارشان داده شده، [به همه اینها] ايمان داريم» (قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِيَ مُوسى وَ عِيسى وَ ما أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ)؛ «ما در برابر خدا تسلیم هستیم [و به پیامبران ایمان داریم] و [از جهت ایمان آوردن] هيچ فرقى ميان آنها نمىگذاريم» (لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ).
137. این مسیر صحیح است و «اگر آنها [نیز] همین گونه كه شما ايمان آوردهايد، ايمان بياورند هدايت يافتهاند» (فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا) «و اگر روی برتابند و ایمان نیاورند، خطشان [از شما] جداست!» (وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِي شِقاقٍ) «و [بدان که اعراضشان ضرری نمیرساند] و خدا به زودی شرشان را از سرت کم میکند و او همواره شنوا و داناست [و بر تحرّکاتشان اشراف کامل دارد.]» (فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ).
138. رنگ فقط رنگ خدا!
«[ای پیامبر به اهل کتاب بگو: به جای غسل تعمید در آب رنگین که به خیالتان مایه پاکی است، با پیروی از اسلام و دین حنیف و حقگرا به] رنگ خدا [درآیید]» (صِبْغَةَ اللَّهِ) «و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما [تنها به رنگ خدا درمیآییم و] تنها بنده و پرستش کننده اوییم» (وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ).
139. نژادپرستی ممنوع!
«بگو: آیا در باره خدا با ما بِگومگو و بحث و جدل میکنید [که چرا پیامبر موعود را از بین عربها برگزیده و از اقوام یهود نیست] در حالی که او پروردگار ما و شماست؟! [و هرطور صلاح بداند عمل میکند و ما باید مطیع محض باشیم؟!]» (قُلْ أَ تُحَاجُّونَنا فِي اللَّهِ وَ هُوَ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ؟!) «و اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شماست [و با پیروی از پیامبر برگزیده شده از میان عرب، کیان خود را از دست نمیدهید و ذلیل نمیشوید]) (وَ لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ) «و [بدانید که] ما مخلص درگاه اوییم [و به واسطه این که پیامبر از ماست، ذرّهای در بند منیّت و نژادپرستی و برتریجویی نیستیم]» (وَ نَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ).
140. «[از اینها گذشته، ادعای شما از اساس باطل است؛ زیرا پیامبران سابق بر دین حنیف بودهاند.] نکند مىگوييد: ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و اسباط همگى يهودى يا نصرانى بودهاند؟!» (أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطَ كانُوا هُوداً أَوْ نَصارى) «به آنها بگو: شما بهتر مىدانيد يا خدا؟! [خدا آنها را پیرو دین حنیف میداند نه ادیان تحریف شده یهود و نصارا، با این وصف شما چه میگویید؟!!]» (قُلْ أَ أَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ) «[هرچند شما هم کم و بیش میدانید ولی پنهان میکنید!!] و چه كسى ستمكارتر از كسى است كه شهادت الهى را كه نزد او است، كتمان كند»؟ (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ؟) «و البته خدا از آنچه میکنید غافل نیست [و همه چیز را میداند و به شکل مقتضی با شما برخورد خواهد کرد]» (وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).
141. «[اصلاً چه سود که در باره گذشتگان جدال کنید که از یهود بودهاند یا نصارا؟] «آنها گروهى بودند كه در گذشتند [و پرونده اعمالشان با هر دین و آیینی که داشتهاند، بسته شد] و هرچه [خوبی یا بدی که] به دست آوردند، از آنِ خودشان است» (تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما كَسَبَتْ) «و [شما نیز مسؤول اعمال خويش هستيد] و هرچه به دست آورید، برای خودتان است و در برابر اعمال [و آیین] آنها [وظیفهای ندارید و] بازخواست نمیشوید» (وَ لَكُمْ ما كَسَبْتُمْ وَ لا تُسْئَلُونَ عَمَّا كانُوا يَعْمَلُونَ).
ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 22
آغاز جزء دوم قرآن مجيد
ادامه سوره بقره
142. ماجراى تغيير قبيله
مسلمانها در مکه و مدتی در مدینه به سوی بیت المقدس که در اصل قبله یهود بود، نماز میخواندند؛ زیرا تا آن زمان قبله محل نگهداری بتها بود. یهودیان میگفتند: مسلمانها از خود استقلالی ندارند و به سوی قبله ما نماز میخوانند، و این را دلیل حقانیّت آیین خود میدانستند، و این بود تا اینکه قبله مسلمانان به مکه تغییر کرد و به این ترتیب بهانه یادشده از دست آنها گرفته شد. خدای متعال در این باره میفرماید: «به زودی سبکمغزان میگویند: چه چیزی مسلمانان از قبلهای که داشتند [بیت المقدس] تغییر جهت داد؟» (سَيَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كانُوا عَلَيْها؟) «بگو: شرق و غرب عالم از آن خداست [و او هرجا را صلاح بداند، قبله قرار میدهد و] هر كس را بخواهد به راه راست هدايت مىكند» (قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ).
143. امّت وسط
«همان گونه [كه برای شما قبله مستقل قرار دادیم و زبان یهود را کوتاه کردیم] شما را نيز يك امت ميانه [بین افراط و تفریط] قرار داديم [که نه گرفتار باورهای افراطی دیگران هستید و نه گرفتار باورهای تفریطی آنها]» (وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً) «تا شما بر مردم و پیامبر اسلام بر شما گواه [و الگو] باشد» (لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً).
«و ما آن قبلهاى را كه قبلا بر آن بودى [بيت المقدس] تنها براى اين قرار داديم كه افرادى كه از رسولخدا پيروى مىكنند از آنها كه به جاهليت باز مىگردند [و از تغییر قبله تبعیت نمیکنند و چون و چرا دارند]، باز شناخته شوند» (وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى عَقِبَيْهِ) «هرچند اين كار جز براى كسانى كه خدا هدايتشان كرده، دشوار بود [مثلاً یهودیانی که مسلمان شده بودند و تا آن روز به سوی قبله خود نماز میخواندند، آیا آن قدر تسلیم بودند که بعد از آن به قبله دیگری، یعنی کعبه، نماز گذارند یا به دین یهود باز میگردند؟]» (وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ) «و [با تغییر قبله عبادتی ضایع نمیشود و] خدا این گونه نیست که ايمان شما را ضايع گرداند؛ زيرا خدا نسبت به همه مردم رئوف و مهربان است» (وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ).
144. «[تو که از دست طعن یهود در مورد قبله دغدغه داری و منظر اتفاق جدیدی هستی و به سوی آسمان چشم داری، بدان که] ما گردانیدن رویت را در [جهات مختلف] آسمان میبینیم» (قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ) «از این رو تو را به سوى قبلهاى كه از آن راضى هستی، برمىگردانيم» (فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها) «پس صورت خود را به سوى مسجد الحرام بگردان» (فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) «و [نه تنها در مدینه که] هر کجا باشيد، روى خود را به سوى مسجد الحرام بازگردانید» (وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ) «و [تغییر قبله از نشانههای یادشده در کتب آسمانی پیشین است؛ از ای رو] کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده شده، به یقین میدانند که تغییر قبله امری حق و الهی است» (وَ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ) «و [از ای رو باید مراقب رفتارشان باشند و حقایق را کتمان نکنند که] خدا از آنچه میکنید، غافل نيست!» (وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ).
145. چالشی بزرگ با اهل کتاب
«[تا وقتی به سوی بیت المقدس نماز میخواندی، اهل کتاب به همراهی با تو نزدیکتر بودند ولی وقتی قبلهات به سوی کعبه تغییر کرد، آنها با تو همراهی نمیکنند.] قسم که اگر براى اهل كتاب هر گونه نشانه و دليلى بياورى، از قبله تو پيروى نخواهند كرد» (وَ لَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ بِكُلِّ آيَةٍ ما تَبِعُوا قِبْلَتَكَ) و [البته] تو نيز تابع قبله آنها نخواهی بود» (وَ ما أَنْتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ) «و [آن قدر تعصب دارند که حتی یهود و نصارا نیز] هيچيك پیرو قبله ديگرى نخواهد بود» (وَ ما بَعْضُهُمْ بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ) «و اگر با وجود آگاهیات تسليم هوسهاى آنان شوى، بیتردید از ستمگران خواهى بود» (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ).
ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 23
146. «[چالش فوق و مانند آن درحالی است که] اهل كتاب پيامبر اسلام را [بر اساس اوصافی که در تورات و انجیل برای او آمده] همچون فرزندان خود مىشناسند» (الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ) «و [البته] گروهى از آنان حق را درحالی که میدانند، كتمان میكنند» (وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ).
147. «[آری، تغییر قبله یا به طور کلی احکام اسلام] حقى است از جانب پروردگار؛ پس هرگز از ترديد كنندگان نباش!» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ).
148. «[و اساساً] هر گروه و طايفهاى قبلهاى دارد كه خدا آن را تعيين كرده است» (وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيها) «[بنابراین به جای چانهزنی در باره قبله] در اعمال خير بر يكديگر سبقت جوييد» (فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ) «[و بدانید] هر جا باشيد خدا همه شما را حاضر خواهد كرد [و اعمال نیک و بد شما را حسابرسی خواهد کرد]» (أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً) «[و در این مطلب تردید نکنید که] خدا بر هر كارى تواناست» (إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ).
149. «از هر جا [برای سفر] خارج شدى [برای نماز] به سمت مسجد الحرام رو كن» (وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) «و اين حکم دستور حقى است از جانب پروردگارت» (وَ إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ) «و خدا هرگز از آنچه آنجام مىدهيد، غافل نيست [پس مبادا تخلفی صورت پذیرد!]» (وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ).
150. «[آری] از هر جا [برای سفر] خارج شدى [برای نماز] به سمت مسجد الحرام رو كن» (وَ مِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) «و [شما مسلمانان، همانند او] هر کجا هستید [برای نماز] به سوى آن رو كنيد» (وَ حَيْثُ ما كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ) «[و بدانید که] تغيير قبله بدان جهت صورت گرفت كه مردم حجتى علیه شما نداشته باشند» (لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ).
اگر تغيير قبله صورت نمىگرفت: از يكسو زبان يهود به روى مسلمانان باز مىشد که ما در كتب خود خواندهايم پيامبر موعود به سوى دو قبله نماز مىخواند و اين نشانه در محمد- صلّى اللّه عليه و اله- وجود ندارد، و از سوى ديگر مشركان ايراد مىگرفتند كه او مدعى است براى احيای آيين ابراهيم آمده، پس چرا كعبه را- که قبله و ساخته ابراهيم است- فراموش کرده است؟، اما حكم تغيير قبله زبان هر دو گروه را بست «مگر افرادی [لجوج] از آنها كه ستم كردهاند» (إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ) «ولی از اینها نترسيد بلکه از من بترسيد [زیرا قدرت به طور مطلق در اختیار من است]» (فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِي)، «و [نیز بدانید حکمت دیگر تغییر قبله این بود که] نعمت خود را بر شما تمام كنم» (وَ لِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ) «و امید که هدایت شوید!» (وَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ).
151. تکمیل نعمت و هدایت درست «مانند این كه رسولى در ميان شما از خودتان فرستاديم» (كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ) «که آيات ما را بر شما مىخواند» (يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا) «و شما را [از انواع آلودگی] پاک میکند [و بر كمالات شما مىافزايد]» (وَ يُزَكِّيكُمْ) «و كتاب و حكمت [یعنی علم متقنی که مانع ضرر میشود (والله العالم)] به شما مىآموزد» (وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ) «و آنچه را نمیتوانستید فراگیرید، به شما بیاموزد» (وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ).
152. اين آيه به مردم اعلام مىكند كه جا دارد شكر اين نعمتهاى بزرگ را بجا آورند و با بهرهگيرى صحيح از اين نعمتها، حق شكر او را ادا كنند، مىفرمايد: «[پس به پاس این نعمتها] مرا ياد كنيد [که در این صورت] شما را ياد كنم و شكر مرا به جا آوريد و كفران نعمت و ناسپاسی نكنيد» (فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لِي وَ لا تَكْفُرُونِ).
153. استقامت و توجّه به خدا
در آيات گذشته سخن از تعليم و تربيت و ذكر و شكر بود و در اين آيه سخن از صبر و پايدارى است كه بدون آن، مفاهيم گذشته هرگز تحقق نخواهد يافت؛ از این رو میفرماید: «اى كسانى كه ايمان آوردهايد از صبر و نماز كمك بگيريد» (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ) «[که در این صورت پیروزی با شماست؛ زیرا] خدا یقیناً با صابران است» (إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ).
ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 24
154. حیات برزخی شهدا
«[برخی شهدای بدر را مرده خطاب میکردند، خطاب آمد:] به آنها كه در راه خدا كشته مىشوند، "مرده" نگوييد» (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتٌ) «بلكه زندهاند ولی شما [کیفیت ماورایی حیات آنها را] درك نمىكنيد!» (بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ).
155. آزمایشهای الهی
«و بیتردید شما را با مقداری از ترس و گرسنگى و زيان مالى و جانى و كمبود محصولات آزمايش مىكنيم» (وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ) «و بشارت ده صبرکنندگان را [که صبر شرط عبور از این آزمایشهاست.]» (وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ).
156. اما صابران چه کسانی هستند؟ « كسانى كه هرگاه مصيبتى به آنها برسد، مىگويند: ما از آن خداییم و به سوى او باز مىگرديم [و این معنا رمز صبوری و آرامش آنهاست]» (الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ).
157. مقام صابران به قدری بزرگ است که میفرماید: «آنها مشمول درود و [الطاف و] رحمتی از جانب پروردگارشان هستند» (اُلائِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ) «و [اين الطاف و رحمتها آنها را نيرو مىبخشد كه در اين راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند؛ از این رو آنها] همان هدايت يافتگاناند» (وَ اُلائِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ).
158. سعی بین صفا و مروه
«بیتردید صفا و مروه از شعائر و نشانههاى خداست [هرچند در دورهای مشرکان بین آن دو رفت و آمد (سعی) میکردند]» (إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ) «پس كسى كه حجّ خانه خدا يا عمره به جای آورد، گناهى بر او نيست [و باید] بین اين دو طواف كند [زیرا این عمل نه تقلید از مشرکان به شمار میرود و نه به خاطر بتهایی که روی صفا و مروه قرار داده بودند، احترام به آنها حساب میشود]» (فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما) «و هر کس كار نيكی [مانند طواف و سعی مستحبی] آنجام دهد، خدا شاكر [و پاداش دهنده] و همواره آگاه است [و اعمال نیک مورد غفلت قرار نمیگیرند]» (وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ).
159. کتمان حق
«كسانى كه دلیلهای روشن و [وسائل] هدايت را كه نازل كردهايم، بعد از بيان آن براى مردم در كتاب آسمانى [تورات و انجیل]، كتمان مىكنند خدا آنها را لعنت مىكند [و از رحمت خود دور میسازد] و [افزون بر خدا] همه لعنت كنندگان نيز آنها را لعن مىكنند» (إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتابِ اُلائِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ).
160. «مگر آنها كه توبه كنند و [خطاهای خود را] جبران و اصلاح نمایند، و [حقايقى را كه پنهان كرده بودند] براى مردم آشكار سازند» (إِلَّا الَّذِينَ تابُوا وَ أَصْلَحُوا وَ بَيَّنُوا) «پس من [نیز] آنان را بخشوده [و مشمول رحمت خود قرار میدهم] و من بسیار توبهپذیر و همواره [نسبت به مؤمنان] مهربانم» (فَاُلائِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَ أَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ).
161. «[و افزون بر کتمان کنندگان] بیتردید کسانی که کافر شدند و به حال کفر مردند» (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ) «لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنهاست» (اُلائِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ).
162. «آنها در اين لعنت [و عذاب دوزخ حاصل از آن] جاودانهاند [و این درحالی است که] نه عذاب آنها تخفیف مییابد و نه مهلت [و فرصت جدیدی] به آنها داده میشود» (خالِدِينَ فِيها لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ).
163. و از آنجا كه اصل توحيد به همه اين بدبختيها پايان مىدهد، میفرماید: «و معبود شما خدای يگانه است» (وَ إِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ)؛ «هيچ خدایی جز او نيست» (لا إِلهَ إِلَّا هُوَ) «[و او] بخشنده مهربان است» (الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ).
ترجمه مزجی جدید و ساده قرآن، ص 25
164. برهان نظم
«در آفرينش آسمان و زمين و آمد و شد شب و روز،» (إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ) «و كشتيهايى كه در درياها [با حمل انسان و كالا] برای خدمت به مردم در حركتاند،» (وَ الْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِما يَنْفَعُ النَّاسَ) «و آبى كه خدا از آسمان فرو فرستاده و به وسيله آن، زمين مرده را زنده و انواع جنبندگان را در آن پراکنده است،» (وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْيا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فِيها مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ) «و حركت دادن و گرداندن بادها و ابرهايى كه در ميان آسمان و زمين نگهداشته شده [و معلق]اند،» (وَ تَصْرِيفِ الرِّياحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) «[همه اينها] نشانههایی است [بر وجود خدای واحد قادر متعال] براى مردمى كه مىانديشند» (لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ).
165. بيزارى پيشوايان كفر از پيروان خود
در مقابل کسانی که به خدا و توحید الهی ایمان دارند، «برخی از مردم معبودهايى غير خدا براى خود انتخاب مىكنند» (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً) «[که افزون بر پرستش آنها] همانند دوست داشتن خدا آنها را دوست میدارند [و به آنها عشق میورزند]» (يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ) «اما كسانى كه به خدا ايمان آوردهاند، دوستی [و عشق]شان نسبت به خدا از آنها شدیدتر است [زیرا عشق اینان واقعی و برخاسته از عقل و معرفت است و عشق کافران برخاسته از جهل و فریب و خيال]» (وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ) «و اگر کسانی که با شرک [به خود] ظلم کردند، عذاب الهى را میدیدند، [میفهمیدند که] تمام قدرت از آنِ خداست و عذاب خدا سخت است [به شدت از کرده خود پشیمان میشدند]» (وَ لَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً وَ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذابِ).
166. «در آن هنگام [که شرایط را بسیار ناگوار میبینند، ناگزیر همه تقصیرها را به گردن معبودهای دروغین خود و سران شرک میاندازند، ولی] رهبران گمراه آنها از پیروانشان بیزاری میجویند» (إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا) «و در آن هنگام [است که همگی] عذاب الهى را مىبينند و دستشان از همه جا كوتاه مىشود» (وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ).
167. «و پیروان [درمانده که بیزاری رهبرانشان از آنها را میبینند نیز با حسرت] میگویند: اگر بار ديگر برای ما بازگشتی به دنیا باشد، از آنها بیزاری میجویم همان گونه كه آنها [امروز] از ما بیزاری جستند!» (وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا) «[اما حسرت را چه سود! که] خدا اين چنين اعمالشان را درحالی که مايه حسرتشان است، نشانشان میهد» (كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ) «و [البته] آنها هرگز از آتش دوزخ خارج نخواهند شد» (وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ).
168. گامهاى شيطان
«[از جمله آثار گمراهی و شرک، تحریم حلالهای خدا بر خویشتن و اعتقاد به حرمت است؛ چنان که برخی منحرفان چنین کردند؛ از این رو خدا میفرماید:] اى مردم! از آنچه در زمين حلال و پاكيزه است، بخوريد» (يا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً) «و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد که او دشمن آشكار شماست» (وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ).
169. «[چراکه] او شما را تنها به بدی و زشتی دستور مىدهد» (إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ) «و [به آنجا میکشاند که] چيزى را كه نمىدانيد [به عنوان حلال و حرام]، به خدا نسبت دهيد» (وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ).
http://javahery.blogfa.com/