775) کارکرد بلاغت و تفسیر زیباییشناختی روشی در تفسیر
چند مصداق زیبا در خصوص کارکرد وحاکمیت بلاغت و زیباییشناختی روشی در تفسیر و فهم قرآن
در آیات ذیل دقت فرمایید:
آل عمران:19-22
إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ (19)
فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ (20)
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِيمٍ (21) أُولئِكَ الَّذِينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرِينَ (22)
آیه 19
در آیه 19 مصداقی از تفسیر زیباییشناختی روشی دیده میشود. توضیح اینکه:
«وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ».
در وهله نخست هر دو معنا برای این آیه در نظر گرفته میشود لیکن قرینه زیباییشناخی احتمال نخست را ترجیح و احتمال دوم را مرجوح بلکه مردود میشمارد؛ زیرا تهدید کسانی که به آیات الهی کافر میشوند به این است که بشنوند خدا خیلی سریع به حسابشان رسیدگی کرده و مجازاتشان میکند، نه این که به آنها گفته شود خدا هر گاه بخواهد به حساب و کتاب شما رسیدگی کند، آن را با سرعت انجام میدهد (هرچند احتمال دوم نیز صحیح است و از این رو میتوانیم در توضیح به هر دو اشاره کنیم و بگوییم: «و هر كس به آيات خدا كفر ورزد، [بداند] خدا سريع الحساب است! [و خیلی زود و با سرعت به حساب آنها خواهد رسید و مجازاتشان خواهد کرد]»).
همین معنا را میتوان در آیه 199 همین سوره صائب دانست: «وَ إِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَمَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ خاشِعِينَ لِلَّهِ لا يَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِيلاً أُولئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ»؛ یعنی خوبان و بدان هر دو تشویق و تهدید میشوند؛ خوبها به رسیدن سریع پاداش و بدها به رسیدن سریع عقاب.
آیه 20
ذیل آیه 20 تقریباً همه مفسران – جز شذّ و ندر- « حَاجُّوكَ» را به اهل کتاب بازگرداندهاند و شاید تنها تفسیر متفاوت در تفسیر جلالین ثبت شده باشد: « فَإِنْ حَاجُّوكَ: خاصمك الكفار يا محمد في الدين ».
اگر آنچه مفسران گفتهاند، درست باشد، با چالشی روبهرو خواهیم شد و آن اینکه: عبارت از بلاغت و زیبایی تنزل شدید میکند. عبارت را دو باره ببینید: «فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ»؛ یعنی میتوانست مثلاً بفرماید:
- فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لهم وَ للأمیین أَ أَسْلَمْتُمْ
یعنی بلیغ نیست فاعل فعل نخست که ممکن است مورد التباس باشد، ضمیر بیاید و در ادامه با نام به آنها خطاب شود.
با توجه به این نکته باید (والله العالم) فاعل «حاجوک» را شامل اهل کتاب، مشرکان مکه و حتی کسانی که ادعای اسلام کرده و دنبال سهمخواهی هستند، دانست. بر این اساس معنی عبارت چنین میشود:
اگر با تو محاجة کردند و در تمامیت تسلیم در برابر خدا چون و چرا آوردند، بگو: من تسلیم محض در برابر خدایم و هر کسی با من است نیز چنین باوری و تسلیمی دارد و سهمخواهان و تبعیض کنندگان در اسلام از من نیستند هرچند ادعای اسلام داشته باشند (مانند مسیلمه کذاب که مدعی ایمان به اسلام و دنبال سهمخواهی بود). خدای متعال میفرماید: به صراحت خلوص در تسلیم خودت و پیروانت را به اطلاع آنها برسان و از آنها بپرس: آیا شما هم مانند من تسلیم محض هستید یا دنبال چون و چرا و سهمخواهی و تبعیض و امثال اینها؟ اگر گفتند تسلیماند، به هدایت دستیافتهاند و در غیر این صورت تو تکلیفی غیر از ابلاغ نداری و من نسبت به ظاهر و باطن آنها آگاهم.
آیه 21
در آیه بعد (21) نیز نکتهای وجود دارد که اگر آن را پیوست به آیه قبل در نظر بگیریم (یعنی بگوییم « وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ » تهدید و جلوهای از آن، آیه بعد است) در حقیقت طعنی است به یهودیان که شما از زمره کسانی هستید که کافر بودند و پیامبران و آمران به عدالت را میکشتند. توجه کنیم که « َ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّنَ بِغَيرِ حَق» در زمان پیامبر اکرم ص و بعد از او مصداق ندارد برخلاف دو مورد دیگر (کفر و قتل آمران به عدالت) و اگر این آیه طعن نباشد، خلاف بلاغت است؛ زیرا به چیزی متهمشان میکند که مصداقی ندارد؛ بنابراین نمیتوان این آیه را مستقل نظاره و تفسیر کرد. (والله العالم).