باسمه تعالی

در تاریخ 8/3/1402 سومین جلسه دوره دانش‌افزایی ویژه اعضای محترم هیئت علمی دانشگاه علوم و معارف قرآن با عنوان «اعجاز شبکه معارفی و تشریعی» برگزار شد. متن زیر چکیده مباحث مطرح شده در این جلسه و در حقیقت یادداشت نگارنده برای ارائه بود که به دلیل درخواست برخی عزیزان حاضر در کارگاه تقدیم حضور می‌شود (تفصیل مطلب در کتاب اعجاز علمی و تشریعی و یا خلاصه آن (درسنامه اعجاز قرآن) و همچنین مقاله «نظریه اعجاز شبکه معارفی و تشریعی» آمده است.):

مقدمه: اعجاز تشریعی

پیش از ورود به تبیین اعجاز شبکه، لازم است در باره تعریف و نظریات دیگر اعجاز تشریعی نکاتی عرض شود:

1. ابهام در تعریف

تعاریف و نظریات در خصوص اعجاز تشریعی خالی از ابهام نیستند و ابعادی از آن که در برخی تعاریف آمده و بعضاً شایسته توجه بوده, مبهم رها شده است:

«اثبات وحیانی بودن قرآن از راه تشریع قوانین جامع و متعادل در آن»[1] ← فقط تشریعات در تعریف آمده و «جامع» و «متعادل»‌ مبهم است.

«عجز بشر از آوردن قوانینی مانند قوانین قرآن به ویژه با توجه به امّی بودن پیامبر اکرمˆ».[2] ← فقط تشریعات را شامل و اساسا وصف قوانین نیامده است.

این عنوان (اعجاز تشریعی) در نظرگاه برخی محققان مصداق اطلاق جزء بر کل است؛ یعنی از این عنوان معنایی اعم را که عبارت از اعجاز معارفی و تشریعی است، اراده کرده‌اند: «[اعجاز تشریعی مبتنی بر]‌ نوآوری‌های مفاهیم دینی است؛ بدين معنا كه قرآن در دو قسمت معارف و احكام راهى پيموده كه تا آن روز، بشريّت بدان راه نيافته بود و براى ابديّت بدون راه‏نمايى دين، دست‏يابى به آن امكان‏پذير نيست».[3]

جهات ابهام در تعاریف فوق و غیر آن‌ها:

- از جهت دامنه: «تشریعات», «معارف» و « معارف و تشریعات» و «همه علوم».

- از جهت زمان: محدود به زمان نزول؛ فراتر از زمان نزول؛ جاودانه.

- از جهت اطلاق یا در قیاس با ادیان دیگر و یا موضوعات و قوانین بشری.

- از جهت «نقش‌ امّی‌ بودن آورنده» (از باب مقدمه یا صرفاً برای جلوه بیشتر).

- از جهت «تجمیع علوم یا لحاظ جزیره‌ای و انفرادی آن‌ها».

- از جهت «نوآوری» یا «مطلق» داده‌ها

- از جهت گستره مخاطبان: مخاطبان با ایمان یا مطلق مخاطبان.

- از جهت فایده: آیا صرفاً اثبات اعجاز قرآن است یا شناخت بُعدی از ابعاد خارق العاده بودن آن یا آشکار شدن منبعیت علمی و یا تبیین برخی اوصاف آن مانند جاودانگی، پویایی، فراگیری و ....

3. نظریه‌ها

الف) همه دانش‌ها ← با تجمیع یا جزیره‌ای و مستقل ← با امی بودن یا بدون آن

ب) برخی علوم ← با تجمیع یا جزیره‌ای و مستقل ← با امی بودن یا بدون آن

ج) اعجاز شبکه ← تجمیع با لحاظ ترابط و بدون قید نوآوری و امّی بودن.

نظریه «اعجاز شبکه معارفی و تشریعی»

1. انواع داده‌های علمی قرآن به اعتبار حوزه مطالعاتی:

الف) علوم اسلامی

ب) علوم انسانی

ج) علوم طبیعی

← گسترده و کمیت و کیفیت این داده‌ها «قلمرو مرجعیت علمی قرآن» را تشکیل می‌دهند.

← این‌که داده‌های قرآن در هر یک از علوم فوق الذکر چه میزان است، به بحث بعدی ارتباط می‌یابد. (← جامعیت قرآن و تفسیر "تبیاناً‌ لکل شیء")

2. جهت ارائه علوم فوق الذکر بر اساس نگرش کلامی به مسئله:

الف) لطف محصِّل: مانند احکام واجب و حرام؛ بیان اوصاف خدا؛ توصیف بهشت و جهنم و چگونگی حسابرسی اعمال؛ و ....

ب) لطف مقرِّب: احکام مستحب و مکروه؛ اخلاقیات؛ برخی مسائل بهداشتی و درمانی (شفاء بودن عسل؛ ضرورت نظر کردن در غذا (بر اساس تفسیر به معنای متبادر)، و ...)

ج) استطراد (بی‌تردید از باب لطف است لیکن چگونگی این لطف و وجه آن وابسته به موضوعی است که داده استطراداً‌ در آن قرار گرفته است)؛ مانند: فروکش کردن میزان اکسیژن با صعود در آسمان: «فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَنْ يُرِدْ أَنْ يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ ...».

← این بحث میزان توقع ما را در مراجعه به قرآن و استفاده از قرآن آشکار می‌سازد؛ برای مثال، داده‌هایی که از باب استطراد است نمی‌تواند چشم‌اندازی در مرجعیت علمی بسان داده‌های لطف محصل و مقرب داشته باشد.

← این بحث به جامعیت قرآن بازمی‌گردد.

3. دانش تکاملی بشر در برخی علوم «معتبر» و در برخی دانش‌ها «نامعتبر»‌ است؛ برای مثال, در نظام و علم اقتصاد «دانش بشر» معتبر و مورد استفاده است, لیکن در علم اخلاق نامعتبر است؛ از این رو، دانش‌های قرآن از یک سو با توجه به جهت ارائه آن (لطف محصل یا لطف مقرب و یا استطراد) و از سوی دیگر با توجه به اعتبار یا عدم اعتبار دانش بشر در آن، با کمیت و کیفیت گوناگون ارائه شده است.

← داده‌های قرآنی در علمی که دانش بشر در آن بی‌اعتبار است، کامل‌تر ارائه می‌شود و برای استخراج دانش «منبعیت» دارد (مانند داده‌های قرآنی حوزه اخلاق), درحالی که داده‌های قرآنی که دانش بشر در آن اعتبار دارد، با کمیت کم‌تر ولی تأثیرگذار و تغییر دهنده و کنترل کننده نگرش یا بینش ارائه می‌شوند (ماننده داده‌های قرآنی حوزه اقتصاد)؛ بنابراین, توقع استخراج و استنباط نظام اخلاقی قرآن (به صورت مستقل و بدون وام‌گیری از داستاوردهای بشری) بیش از استخراج و استنباط مستقل نظام اقتصادی قرآن است.

← در هر حوزه علمی, ورود قرآن با توجه به نقش دانش بشر و ضرورت آن (انواع لطف) قابل مطالعه است.

4. مجموعه داده‌های معارفی و تشریعی قرآن به حکم جاودانگی قرآن «جاودانه» و به اشاره قرآن و تصریح روایات «ثابت و غیر قابل تغییر»‌ است.

جاودانگی قرآن نه از باب «باقی ماندن صرف الفاظ و محتوا بدون اثرگذاری» است، بلکه از باب «پویایی و تحرک» است «یَجرِی کَمَا تَجرِی الشَّمسُ وَ القَمرُ».

← برای پویایی و در عین حال ثبات باید:‌

اولاً: داده‌ها را در غالب موارد به گونه‌ای ارائه کرده باشد که نقشی هدایتی و کنترل کننده داشته باشند. (هوشمندی)

ب) از ابزاری مانند «اجتهاد» و استخراج فرع از اصل استفاده کرده است. (این بند از این جهت است که نیازهای بشر با گذر زمان تغییر کرده و نو به نو می‌شود.)

5. به حکم علیم و حکیم بودن خدا، مجموعه داده‌های قرآن از حوزه‌های مختلف علمی و زیرمجموعه‌های آن‌ها در قالب یک شبکه «هماهنگ» و «هم‌افزا» هستند.

← موضوعات بشری در هر دو بعد مشکل دارند و هرچند تأثیر و تأثر را بپذیریم – که تا حدودی قابل انکار نیست- به دلیل آسیب‌هایی که در هماهنگی و هم‌افزایی با آن دچار هستند و نیز به دلیل «جهل», «طمع», «تکامل علمی گریزناپذیر»، «قدرت محدود» و ...که بشر از آن‌ها رنج می‌برد, این تأثیر و تأثرها اولاً: همه جانبه نیست و از همه ظرفیت‌ها استفاده نمی‌شود و ثانیاً:‌ در بسیاری موارد نه تنها هم‌افزا نیستند، بلکه از نوع تأثیر و تأثر منفی و سدکننده هستند.

شناخت بهتر شبکه

مراد از «شبکه» ترابط نظام‌ها و هم‌افزایی آن‌ها با ویژگی‌های یاد شده است. توضیح بیشتر آن‌که: قرآن در ابعاد تربیتی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی و جز این‌ها ورود کرده و شبکه‌ای ارائه داده که رابطه هماهنگ و هم‌افزا بین مؤلفه‌های آن برقرار است: «در اسلام مباحث اقتصادی با مباحث سیاسی و اخلاقی ممزوج است؛ به این معنا که الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی در اقتصاد اسلامی با توجه به مقاصد سیاسی و اخلاقی تعریف شده‌اند، به گونه‌ای که گاه یک رفتار در حوزه اقتصاد، علاوه بر اهداف اقتصادی، اهداف سیاسی یا اخلاقی را نیز دنبال می‌کند. همچنین برای کارکرد صحیح نظام اقتصادی اسلام، از دستورهای تربیتی و معنوی به وفور استفاده گشته است. این امتزاج در واقع وجود دارد و تجرید نظام اقتصادی اسلام از نظام فوقانی [نظام عام اسلامی که خود مشتمل بر نظام‌های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... است] و نظام‌های هم عرض خود موجب فهم نادرست از آن می‌گردد.»[4]

6. افزون بر «هماهنگی» و «هم‌افزایی» که اوصاف شبکه است، و نیز «جاودانگی» و «تغییرناپذیری», داده‌های قرآن در قالب شبکه «فراگیر» و «پویا» نیز هستند؛ بنابراین مجموع اوصاف عبارت‌اند از:

- هماهنگی؛

- هم‌افزایی؛

- جاودانگی؛

- تغییرناپذیری؛

- فراگیری؛

- پویایی.

شبکه یاد شده با این اوصاف و هوشمندی در ارائه (به لحاظ رعایت دانش بشر) خارق العاده است؛ زیرا ارائه چنین شبکه‌ای از «علم» و «حکمت» بی‌کران الهی نشأت می‌گیرد.

7. در این شبکه:

- محدود به «نوآوری» نیست و همه داده‌های علمی را شامل است.

- در قیاس با همه ادیان و موضوعات بشری خارق العاده است.

- محدود به دانش‌های زمان نزول نیست.

- محدود به قشر خاصی نیست.

- «امّی» بودن صرفاً‌ برای جلوه بیشتر مورد استفاده قرار می‌گیرد و نه مقدمه استدلال.

- فایده آن شناخت بهتر قرآن و کشف ساختار و فرایند مرجعیت علمی قرآن کریم است.

8. بررسی فراگیری و هوشمندی

با مصادیقی می‌تواند «ترابط»‌ و تأثیر و تأثر شاخه‌های علمی از یکدیگر و «هم‌افزایی» را تا حدودی ترسیم کرد.

- حرمت ربا: حذف ربا از اقتصاد اولاً: زمانی تأثیر کمی برجای می‌گذاشت ولی در دنیای کنونی که بحث بانک و مؤسسات مالی بدون ربا مطرح است، تأثیر بسیار وسیع و عمیق آن بر مناسبات مالی جوامع بشری بر کسی پوشیده نیست.

ثانیاً: با حذف چنین معاملاتی، از اهداف سالم‌سازی جامعه حمایت و کانون خانواده تحکیم می‌شود و اخلاق جامعه به همان نسبت ارتقا می‌یابد.

- حرمت احتکار: احتکار در برنامه‌ اقتصادی بشری با ممنوعیت و مجازات‌هایی روبه‌رو است؛ برای مثال, اموال احتکار شده به نفع دولت ضبط و جریمه تا حبس برای احتکار کننده در نظر گرفته می‌شود. حال اگر این مسئله جزئی اقتصادی در یک شبکه هم‌افزا مطالعه شود، حوزه اخلاق با قانون «حرمت احتکار و کبیره بودن آن و تعیین مجازات اخروی برای آن» به مدد آمده و از حکم اقتصادی پشتیبانی می‌کند.

- کلیاتی مانند «عدالت محوری»، «فقرزدایی»، «وجوب حفظ کرامت انسانی», «حرمت معاملات استثماری مانند ربا»، «واجبات مالی (زکات و خمس)», «شرط رضایت طرفین در معامله»، «حرمت کم‌فروشی»، «حرمت برخی مشاغل مانند تهیه و توزیع مواد مخدر», «حرمت تولید سلاح‌های کشتار جمعی», «لزوم دوری از تجمل گرایی»«حرمت اسراف و اتراف», و ..... اگر کلیاتی اینچنین را در اختیار بشر قرار داده تا ملزم به رعایت و لحاظ آن‌ها در برنامه‌های اقتصادی شود، روشن است برنامه‌های او با تحول مهمی در سطح خرد و کلان روبه‌رو خواهد شد.

9. این شبکه از دو راه قابل اثبات است:‌ یک راه کلامی و به اصطلاح «لمّی» است و دیگری پدیده‌شناختی و از طریق بررسی داده‌های علمی قرآن و بررسی ترابط آن‌ها با هم؛ یعنی تشکیل اتاق فکر و بررسی هر شاخه علمی و تأثیر و تأثر آن از و بر شاخه‌های دیگر و ثبت آن در شبکه. با ثبت مشابه حاصل پژوهش شاخه‌های علمی، تصویری از شبکه حاصل می‌شود که پیچیده و پرشاخه نیز خواهد بود.


[1]. دائرة المعارف قرآن کریم، ج3، ص 578.

[2]. مناهل العرفان فی علوم القرآن،‌ زرقانی، ج2، 238.

[3]. علوم قرآنی، معرفت، ص 375.

[4]. ماهیت و ساختار اقتصاد اسلامی، به اهتمام یوسفی، ص 134.