683) حکایات دیدههای برزخی /83
يخهاى آتشين[1]
آيةاللّه جوادى آملى مىفرمايد: خداوند در قرآن فرمود: «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينَ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»[2] اگر اهل علماليقين باشيد و صفاى ضمير داشته باشيد، هم اكنون جهنم را مىبينيد و الاّ بعد از مرگ، كافر هم جهنم را مىبيند و مىگويد: «رَبَّنَآ أَبْصَرْنَا وَ سَمِعْنَا».[3]
زمانى در عمره مفرده در حرم مطهر پيامبراكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم رو به روى حرم نشسته بوديم، جوانى نزد من آمد و گفت: حاج آقا، قصهاى دارم مىخواهم با شما در ميان بگذارم، اجازه مىدهيد اين قصه را بگويم؟ گفتم: بفرماييد. گفت: من اهل فلان شهر ايران و آب ميوه فروش هستم. براى اينكه آب ميوه خنك و گوارا باشد، ما يك تكه يخ داخل ليوان مىاندازيم، بعد آب ميوه روى آن مىريزيم تا ليوان پر شود و به قيمت معمول مىفروشيم. آن تكه يخ كه قيمتى ندارد، ما تعهد كردهايم يك ليوان آب ميوه بدهيم صد ريال، مقدارى از اين ليوان را آن تكه يخ اشغال مىكند و قاعدتا از حجم آب ميوه كاسته مىشود.
بعد گفت: من يك روز صبح كه آمدم مغازه در را باز كنم، ديدم قالبهاى يخى كه معمولاً صبح قبل از آفتاب مىآورند جلوى در مىگذارند، شعلهور شده و آتش از اين يخها بلند است. فهميدم كه مشكل كجاست و اين ناشى از غلّ و غش ما در فروش آب ميوههاست. بعد از آن رفتم ليوانهاى بزرگترى تهيه كردم و يخ داخل آن مىاندازم و يك ليوان آب ميوه كامل را داخل ليوان بزرگتر مىريزم و به مشترى مىدهم. اين جوان در كنار قبر پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم بعد از اين جريان همين آيه را قرائت كرد: «كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينَ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ»؛[4] خلاصه لقمه حرام آتش است. در سوره نساء فرمود: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَ لَ الْيَتَـمَى ظُـلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَارًا؛[5] كسانى كه اموال يتيمان را به ظلم مىخورند، همانا در حال خوردن آتشاند.»
[1] . توصيهها، پرسشها و پاسخها، ص 41ـ42.
[2] . تكاثر، 5و6.
[3] . سجده، 12.
[4] . تكاثر، 5 و 6.
[5] . نساء، 10.