670) حکایات دیدههای برزخی /70
معجزهاى از امام كاظم[1]
در كتاب كشف الغمه كه از كتب معتبر شيعه است، در باب كرامتهاى امام هفتم، ـ حضرت موسى بن جعفر عليهالسلام ـ آمده است: «از بزرگان عراق شنيدم كه خليفه عباسى را وزيرى بود كبيرالشأن با دارايى فراوان، و در اداره امور لشكرى و كشورى كوشا و توانا و سخت مورد علاقه خليفه تا اينكه وزير مُرد. خليفه براى تلافى خدمتگذارىهاى او، امر كرد جنازهاش را در حرم امام هفتم، مجاور ضريح مقدس دفن كردند. متولى حرم مطهر كه مردى متقى و متعبد و خدمتگذار به حرم بود، شب را در رواق مطهر مىماند و در خواب مىبيند قبر آن وزير شكافته و آتش از آن شعلهور مىشود و دودى كه در آن بوى گند استخوان سوخته است، از آن بيرون مىآيد تا اينكه حرم پر از دود و آتش مىشود. امام عليهالسلام مىايستد و با صداى بلند نام متولى را مىبرد و مىفرمايد: به خليفه بگو (نام خليفه را برد) به سبب مجاورت اين ظالم مرا آزار رساندى.
متولى بيدار مىشود، ترسان و لرزان فورا آنچه را كه واقع شده بود، به تفصيل براى خليفه مىنويسد و به او گزارش مىدهد. در همان شب خليفه از بغداد به كاظمين مىآيد، حرم را خلوت مى كند و امر مى كند قبر وزير را بشكافند و جسدش را بيرون آورده جاى ديگر دفن كنند، پس در حضور خليفه، چون قبر را شكافتند در آن جز خاكستر بدن سوخته نديدند.
[1] . داستانهاى شگفت، ص 216ـ217.