آداب خوردن و آشاميدن در اسلام
  

سيدمحمد حسن جواهرى

احكام اسلام از سوى آفريدگارى حكيم و دانا و بر پايه‏ى حكمت و مصلحت وضع شده است تا انسان را در مسير زندگى‏مادى و معنوى يارى رساند. اين حكمت‏ها گاه آشكار است و هر كس مى‏تواند با اندكى تأمل، وجه، يا وجوهى از آن‏ها را دريابد، مانند شستن دست پيش از غذا؛ اما در برخى احكام، يافتن فلسفه وجودى آنها به سادگى ميسور نيست. برخى از احكام به‏آثار و روابط ناشناخته‏اى اشاره دارد كه فهم حقيقت آنها ابزار خاص خود را مى‏خواهد؛ روابط و آثارى مانند وضوى پيش از غذاو زياد شدن رزق، يا جمع كردن آنچه از خوان غذا مى‏ريزد و...
قرآن نيز به برخى از اين روابط و حقايق ناشناخته توجه داده است:
»در حقيقت، كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مى‏خورند، جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مى‏برند، و به زودى درآتشى فروزان در آيند.«(1)
اين گونه مسائل و حقايق از ديد دل آگاهان و صاحبان ديدگان برزخى و ملكوتى پنهان نمى‏ماند و هر يك به فراخور بينايى ودريافت‏هاى معنوى خويش، بهره‏اى مى‏يابند. دكتر غلام رضا جعفرى - فرزند مرحوم علامه محمدتقى جعفرى - مى‏گويد:
»وقتى كه در نروژ بودم ]سفر نروژ در هفته‏هاى آخر عمر علامه و براى معالجه بوده است[، يكى از دوستان من، استاد را براى‏شام به منزل خود دعوت كرد. رأس ساعت مقرر، من و پدرم، به منزل آن دوستم رفتيم. هنگام شام، پدرم ناراحت شد و گفت:»بوى تعفّن مى‏آيد« من تصور كردم كه ممكن است تومور موجود در مغز فعاليت مراكز بويايى در مغز را دچار اختلال كرده باشد.من به او توضيح دادم كه بوى تعفّن در كار نيست؛ اما او ضمن ابراز ناراحتى از بوى تعفّن، از جا برخواست كه برود. به ناچار من نيزهمراه او از منزل دوستم خارج شدم. صبح روز بعد، من با آن دوستم تماس گرفتم تا راجع به اتفاق شب گذشته عذر خواهى كنم؛اما با كمال تعجب آن دوستم گفت كه براى شام شب گذشته نتوانسته بودم مرغ ذبح اسلامى بخرم و ناچار شدم از مرغ معمولى‏استفاده كنم. آن دوستم گفت: از اين كه داشتم مرغ غير ذبح اسلامى به استادم مى‏دادم، بسيار ناراحت بودم؛ خيلى خوشحال هستم‏كه ايشان شام نخوردند.«(2)
نكته‏ى ديگر اين‏كه اهل بيت)ع( به مقتضاى »كلم الناس على قدر عقولهم«(3) متناسب با زبان و فرهنگ مخاطبان خويش‏سخن مى‏گفتند: براى مثال: »انما قُصّوا الاظفار لأنّها مقيلُ الشيطان و منه يكون النسيان؛(4) ناخن‏هايتان را كوتاه كنيد؛ چرا كه‏ناخن بلند جايگاه شيطان ]ميكروب[ و باعث فراموشى است.« البته تفسير شيطان به ميكروب صرفاً يك احتمال قوى است.نمونه‏اى ديگر: »امير المؤمنين)ع( فرمود: »لاتشربوا الماء من ثملة الإناء و لاِمن عروتِهِ فانّ الشيطان يقعد اعلى العروة و الثلمة؛ ازشكاف و دستگيره‏ى ظرف نياشاميد كه محل نشستن شيطان است.«(5) در روايتى ديگر مى‏خوانيم: »رسول خدا)ص( فرمود: ازدستگيره‏ى ظرف نياشاميد كه محل جمع شدن چرك است«(6)؛ بنابراين، بايد دقت كرد تا به مقصود اصلى حديث، دست يافت.
آداب خوردن
1. نيت الهى داشته باشد: پيامبر گرامى اسلام)ص( در رهنمودى به ابوذر فرمود:
»يا اباذر ليكن لك فى كل شى‏ء نيّةٌ صالِحَةٌ حتّى فى النومِ و للأكل؛(7) اى ابوذر! بايد در هر كارى نيّتى پاك داشته باشد، حتى‏خوردن و خوابيدن.«
مرحوم شيخ رجبعلى خياط - عارف نامور - به شاگردان خود بارها تذكر مى‏داد كه همه‏ى كارها بايد براى خدا باشد ومى‏افزود:
»هر گاه اين استكان چاى را به قصد خدا بخورى، دل تو به نور الهى منوّر مى‏شود، ولى اگر براى حظّ نفس خوردى، همان‏مى‏شود كه خواسته بودى.«(8)
»آيت‏الله مهدوى كنى فرمودند: در آغاز تحصيل و اوايل طلبگى وقتى خواستم لباس براى خود بخرم - بعد از اين كه لباس‏عاريه‏ى مرحوم برهان را مى‏خواستم پس بدهم - پيش شخصى به نام شيخ رجبعلى خياط رفتم، در آن هنگام چهارده - پانزده سال‏داشتم، پارچه‏اى را براى ايشان بردم، محل كار او در منزلش و در اتاقى نزديك در بود. قدرى نشستم، ايشان آمد و گفت: »خوب!حالا مى‏خواهى چه بشى«؟ گفتم: طلبه؛ گفت: »مى‏خواهى طلبه بشى يا آدم«؟ من قدرى تعجب كردم كه چرا يك كلاهى با يك‏معمّم اين گونه حرف مى‏زند؛ سپس گفت: »ناراحت نشو! طلبگى خوب است، ولى هدف آدم شدن باشد، به شما نصيحتى‏مى‏كنم فراموش نكن. از همين حالا كه جوان هستى و آلوده نشده‏اى، هدف الهى را فراموش نكن، هرگاه كارى مى‏كنى براى خداانجام بده، حتى اگر چلوكباب هم خوردى به اين قصد بخور كه نيرو بگيرى و در راه خدا عبادت كنى و اين نصيحت را در تمام‏عمر فراموش نكن.«(9)
در اين، مورد مثال استاد قرائتى بسيار گوياست؛ انسان مى‏تواند با نيت غسل به استخر شيرجه بزند كه هم ثواب ببرد و هم شناكند و مى‏تواند بدون نيت شيرجه بزند كه فقط شنا كرده است، كارهاى ديگر و از جمله خوردن و آشاميدن و ورزش كردن و... نيزاين چنين است.
2. آنچه مى‏خورد حلال باشد
خداى متعال مى‏فرمايد: »كلوا مما رزقكم اللَّه اليّه حلالاً طيبًا...؛ از آنچه خداوند روزى شما گردانيده، حلال و پاكيزه رابخوريد...«.
امام صادق)ع( از پدرانش از رسول خدا روايت كرد كه:
»غذا اگر چهار ويژگى داشته باشد، پس كامل ]بى‏نقص[ است: از حلال تهيه شده باشد و خورندگان آن متعدد باشند و در ابتدإے؛ٍه‏نام خداى بزرگ برده و در پايان سپاس گفته شود.«(10)
رسول خدا)ص( فرمود:
»هر كه روزى حلال بخورد، فرشته‏اى بر فراز او براى استغفار كند تا از خوردن دست بكشد.«(11)
نيز فرمود:
»هر كس لقمه‏ى حرامى بخورد، چهل شبانه روز نماز او پذيرفته نمى‏شود و دعاى چهل صبح‏گاه او نيز مستجاب نمى‏گردد وهر گوشتى كه ]لقمه‏ى[ حرام رويانيده باشد، مستوجب آتش است و يك لقمه نيز گوشت مى‏روياند.«(12)
نيز فرمود:
»هر كس اهميت ندهد كه مالش را از چه راهى به دست آورده، خدا نيز اهميت نمى‏دهد كه از كدامين راه به آتش داخلش‏كند.«(13)
3. بهترين ساعات و در دو وعده غذا بخورد
براساس آيات و روايات بهترين زمان غذا خوردن صبح و شام است. در آيه 62 سوره‏ى مريم مى‏خوانيم: »لهم رزقهم فيهابكرة و عشيّاً؛... روزى‏شان صبح و شام در آن جا ]بهشت[ ]آماده[ است.«
امام صادق)ع( فرمود:
»ترك العشاء خراب البدن؛(14) شام نخوردن موجب خرابى بدن است.«
در حديثى از اميرالمؤمنين)ع( روايت شده كه » غذا نخوردن در شب انسان را پير مى‏كند.« و فرمود: »چون كمى پير شد، بايدهر شب و بيش از غذا چيزى بخورد كه بهتر به خواب مى‏رود و دهانش خوشبو مى‏شود يا خلقش نيكو مى‏گردد.«(15)
امام صادق)ع( فرمود:
»پيرمرد، غذاى شب را رها نمى‏كند، هر چند به يك لقمه باشد«(16)
4. وضو گرفتن يا شستن دست‏ها پيش از غذا
آثار شستن دست‏ها و وضو گرفتن:
1. رزق را زياد مى‏كند؛(17)
2. فقر را بر طرف مى‏سازد؛(18)
3. هم و پريشانى را زايل مى‏كند؛(19)
4. بر عمر مى‏افزايد؛(20)
5. نور چشم را زياد مى‏كند؛(21)
6. نعمت را پايدار مى‏كند؛(22)
7. بيمارى را دور مى‏سازد؛(23)
امام صادق)ع( مى‏فرمايد:
»چون دستت را براى غذا خوردن شستى، با دستمال خشك نكن، زيرا تا رطوبت به دست باقى است، بركت در غذا خواهدبود.«(24) »... و چون پس از غذا وضو بگيرد ]يا بشويد[ با دستمال خشك كند.«(25) »چون پس از غذا دست‏بشويى، با تَرى دست‏بر ديده بكش كه امان از درد چشم است.«(26)
5. در ميهمانى، ميزبان پيش از ديگران شروع كند؛(27)
در روايت است كه پيامبر)ص( تا ميهمان از غذا خوردن دست نمى‏كشيد، خود را به خوردن مشغول مى‏كرد.(28)
6. در ابتداى غذا خوردن »بسم الله الرحمن الرحيم« بگويد
»اذا اكلت او شربت فقل: »الحمدلله«؛(29) اگر چيزى خوردى يا نوشيدى، خدا را سپاس‏گو.«
امام على)ع( فرمود: »اگر كسى موقع غذا خوردن نام خدا را بگويد، من ضمانت مى‏كنم كه از آن غذا دردى به او نرسد.«(30)
امام صادق)ع( فرمود:
در اين زمينه دعاهايى نقل شده كه مى‏توانيد براى آگاهى از آن‏ها به حلية المتقين )ص 241 و وسائل الشيعه، ج 24، باب 59 وديگر منابع مراجعه كنيد(.
7. متواضعانه غذا بخورد و از شيوه‏ى متكبران بپرهيزد
امام صادق)ع( درباره‏ى سنت رسول خدا)ص( مى‏فرمايد:
»پيامبر)ص( براى خداى، مانند بندگان، متواضعانه مى‏نشست.«(31)
پيامبر گرامى اسلام)ص( فرمود:
»به هنگام غذا خوردن كفش‏هايتان را درآوريد؛ چه آن‏كه سنتى نيكو و براى پاها راحت‏تر است.«(32)
تواضع به هنگام غذا خوردن در واقع احترام گذاشتن به نعمت‏هاى خدا و سپاس از او است. علامه‏ى مجلسى مى‏نويسد:
»دو زانو بنشيند و خوابيده غذا نخورد... و چهار زانو نشستن مكروه است و با خدمت‏كاران و غلامان چيز خوردن و بر روى‏زمين چيز خوردن سنت است.«(33)
8. تكيه ندهد(34)
يك وجه اين حكم مى‏تواند براى دور ماندن از تكبر و تشبّه به متكبران باشد.(35)
9. با دست راست غذا بخورد
پيامبر اكرم)ص( فرمود: »اذا اكل احدكم فليا كل بيمينه...؛(36) اگر كسى از شما غذا خورد با دست راست بخورد.«
امام صادق)ع( فرمود:
»لا تأكل باليسرى و انت تستطيع؛(37) با دست چپ نخور، در حالى كه مى‏توانى ]از دست راست استفاده كنى[.« كراهت استفاده‏از دست چپ در مورد نوشيدن نيز وارد شده است.(38)
10. ابتدا و انتهاى غذا نمك بخورد(39)
در برخى روايات به جاى نمك در پايان غذا، سركه توصيه شده است.(40) از جمله خواص سركه قدرت بخشيدن به ذهن وعقل است.(41) براى نمك نيز در روايات خواص فراوانى آمده كه مصون ماندن از جزام، پيسى، درد حلق، دندان و شكم ازجمله آن‏هاست؛(42) بنابراين، هر دوى آن‏ها مفيد است و هر يك را مى‏توان اختيار كرد.
11. به غذا فوت نكند(43)
اين حكم شرع - كه به غذاى داغ، براى خنك كردن آن، فوت نكند - در عرف جامعه‏ى ما نيز كاملاً جا افتاده است. فوت كردن‏به غذا مى‏تواند ضررهاى فردى و اجتماعى داشته باشد؛ از جمله:
- با فوت كردن چيزى از غذا بر سفره يا غذاى ديگران بريزد؛
- بوى دهان در هوا پخش و به مشام ديگران برسد؛
- گاه موجب انتقال بيمارى مى‏شود؛
- در كتاب »اعجاز اسلام از نظر اخبار« آمده است:
»... اگر در دو لوله‏ى آزمايش، در هر كدام مقدارى محلول باز و محلول فنولفتالئين ريخته شود، توليد رنگ ارغوانى خواهدكرد، در اين صورت اگر به يكى از آن دو لوله آزمايش مقدارى اسيد كلريدريك اضافه كنيم، رنگ ارغوانى تبديل به مايع‏سفيدرنگى مى‏شود و اگر به جاى اسيد كلريدريك، در ديگرى به وسيله‏ى دهان بدميم، نيز رنگ ارغوانى تبديل به مايع سفيدرنگ خواهد شد و نيز تحقيق آزمايش ثابت كرده كه هيچ ماده‏اى غير از اسيد كلريدريك نمى‏تواند رنگ ارغوانى را تبديل به‏مايع سفيد رنگ كند. با اين مقدمه نتيجه چنين مى‏شود كه هواى دهان كه مركب از دو اكسيژن و يك هيدروژن است، اگر به دومحلول باز و فنولفتالئين دميده شود، توليد اسيد كرده، رنگ ارغوانى را تبديل به مايع سفيد رنگ مى‏كند و تحقيقات طبى هم‏ثابت كرده كه اسيد كلريدريك براى معده ضرر و زيان فوق العاده‏اى دارد؛ لذا مى‏توان گفت كه وصى ششم پيامبر اسلام)ص( ازاين جهت و جهات ديگرى كه هنوز براى بشر مخفى است، از دميدن به چيزهاى گرم، اعم از خوردنى و آشاميدنى به عنوان‏مكروه جلوگيرى و نهى نموده است.«(44)
12. از جلوى خويش غذا بر دارد.(45)
13. لقمه‏ى كوچك بردارد و خوب بجود(46)
14. با غذا سبزى ميل كند(47)
پيامبر اكرم)ص( فرمود:
»إنّى لا أكُلُ على مائدةٍ ليس فيها خضرة؛(48) من از سفره‏اى كه سبزى در آن نباشد، نمى‏خورم.«
اين همه تأكيد نشان دهنده‏ى خواص ارزشمند سبزى است.
15. با صدا غذا نخورد(49)
اين صدا ممكن است از جويدن يا قورت دادن و يا غير اين‏ها باشد كه همه آنها ناخوشايند است.
16. در هنگام غذا خوردن كم‏تر به صورت ديگران نگاه كند
امام حسن)ع( فرمود:
»...]از جمله آداب سفره[ و اما آن چهار كه از باب رعايت ادب مى‏باشد: خوردن از آنچه در جلوى تو است، كوچك گرفتن‏لقمه، خوب جويدن غذا و كمتر نگاه كردن به صورت مردم است.«(50)
17. غذا خوردن را طول بدهد
در روايت است كه نشستن سر سفره را طولانى كنيد كه از عمرتان محسوب نمى‏شود،(51) و اين تأكيد نشان دهنده‏ى اهميت‏جويدن غذا و آرام خوردن است و چه بسا معناى آن، تأثير خوب جويدن آرامش به هنگام خوردن در طول عمر باشد.
18. كم بخورد و از پرخورى بپرهيزد
امير المؤمنين)ع( فرمود:
»كم خوردن نفس را گرامى‏تر و تندرستى را پايدارتر مى‏كند.«(52)؛ »هرگاه خداوند بخواهد بنده‏ى خود را اصلاح گرداند، سه‏چيز نصيب او كند: كم‏گويى، كم‏خورى و كم‏خوابى.«(53)
پرخورى:
قرآن كريم مى‏فرمايد:
»... كلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لايحب المسرفين؛(54) بخوريد و بياشاميد و]لى[ زياده‏روى نكنيد كه او اسرافكاران را دوست‏نمى‏دارد.«
اين آيه گرچه بسيار ساده به نظر مى‏رسد، ولى امروزه ثابت شده كه يكى از مهم‏ترين دستورهاى بهداشتى همين آيه است؛زيرا تحقيقات دانشمندان به اين نتيجه رسيده كه سرچشمه‏ى بسيارى از بيمارى‏ها، غذاهاى اضافى است كه به صورت جذب‏نشده در بدن انسان باقى مى‏ماند، اين مواد اضافى، هم بار سنگينى است براى قلب و دستگاه‏هاى ديگر بدن و هم منبع آماده‏اى‏است براى انواع عفونت‏ها و بيمارى‏هاى؛ از اين‏رو براى درمان بسيارى از بيمارى‏ها، نخستين گام سوزانيدن مواد مزاحم و درحقيقت، زباله‏هاى بدن و پاك‏سازى جسم است.
عامل اصلى تشكيل اين مواد مزاحم، اسراف و زياده‏روى در تغذيه و به اصطلاح »پرخورى« است، و راهى براى جلوگيرى ازآن جز رعايت اعتدال در غذا نيست؛ به ويژه در عصر و زمان ما كه بيمارى‏هاى گوناگونى مانند قند، چربى خون، تصلب شرائين،نارسايى‏هاى كبد و انواع سكته، فراوان شده، افراط در تغذيه، با توجه به عدم تحرك جسمانى كافى، يكى از عوامل اصلى‏محسوب مى‏شود.(55)
مرحوم طبرسى در مجمع البيان )ذيل‏آيه( نقل مى‏كند:
»هارون الرشيد طبيبى مسيحى داشت كه مهارت او در طب معروف بود. روزى اين طبيب به يكى از دانشمندان اسلامى گفت:من در كتاب آسمانى شما چيزى از طب نمى‏يابم، در حالى كه دانش مفيد بر دو گونه است: علم اديان و علم ابدان. او در پاسخش‏چنين گفت: خداوند همه‏ى دستورات طبى را در نصف آيه از كتاب خويش آورده است: »كلوا و اشربوا لاتسرفوا« و پيامبر ما نيزطب را در اين دستور خويش خلاصه كرده است: »المعدة بيت الادواء و الحمية رأس كل دواء واعط كل بدن ما عودته؛ معده‏خانه‏ى همه‏ى بيمارى‏هاست و امساك سرآمد همه‏ى داروهاست و آن‏چه بدن را عادت داده‏اى ]از عادت صحيح و مناسب[ آن‏را از او دريغ مدار.« طبيب مسيحى هنگامى كه اين سخن را شنيد، گفت: »ما ترك كتابكم و لانبيكم لجالينوس طبا؛ قرآن شما وپيامبرتان براى جالينوس ]پزشك معروف[ طبّى را باقى نگذاشته‏اند.«(56)
آثار پرخورى در آيينه‏ى روايات
1. زيان بار و بيمارى زاست؛(57)
2. دهان را بدبو مى‏كند(58)
3. بار زندگى بر دوش سنگين مى‏شود؛(59)
4. موجب سنگدلى و تحريك كننده‏ى شهوت است؛(60)
5. قلب را مى‏ميراند؛(61)
6. خواب‏آلودگى مى‏آورد و آن بازدارنده‏ى از عبادت است.(62)
7. انسان را از حكمت محروم مى‏سازد؛(63)
8. به ملكوت آسمان‏ها و زمين راه نمى‏يابد )و به حقايق نمى‏رسد(؛(64)
9. نزد خدا مبغوض و منفور است؛(65)
10. تيزهوشى را از بين مى‏برد؛(66)
11. خواب‏ها را پريشان مى‏كند؛(67)
12. چشم )دل( از ديدن خير و صلاح كور مى‏شود؛(68)
13. نور معرفت را كم سو مى‏كند؛(69)
14. نورانيت را از بين مى‏برد؛(70)
15. شكم‏بارگى مى‏آورد و آن بزرگ‏ترين عيب است.(71)
امام صادق)ع( درباره‏ى سخنانى كه ميان حضرت يحيى)ع( و ابليس)لع( رد و بدل شد، فرمود: »ابليس براى‏يحيى‏بن‏زكريا)ع( ظاهر شد، در حالى كه آويزهايى از هر چيز بر او بود؛
»يحيى به ابليس گفت: اين آويزها چيست؟ شيطان گفت: اين‏ها شهوات و اميالى است كه فرزند آدم گرفتار آن‏ها شده است‏يحيى گفت: آيا چيزى از آن‏ها براى من نيز هست؟ شيطان گفت: هرگاه از خوراك سير شوى تو را از نماز و ياد خدا باز داريم.يحيى گفت: با خدا عهد مى‏كنم كه هرگز معده‏ى خود را از غذا پر نكنم! ابليس گفت: به خدا عهد مى‏كنم كه هرگز مسلمانى رااندرز ندهم.«(72)
19. نان را زير ظرف نگذارد(73)
20. نان را با چاقو قطعه قطعه نكند(74)
21. اگر نان بر سفره بود، منتظر غذاى ديگرى نماند(75)
22. غذاى ريخته شده را جمع كند(76)
در روايات، براى اين كار آثارى گفته شده كه عبارتند از:
- شفاء؛
- فرزندان را زياد مى‏كند؛
- فقر را زايل مى‏نمايد؛
- غفران الهى را در پى دارد؛
- براى درد خاصره ]تهيگاه[ مفيد است.(77)
23. پس از صرف غذا، كار شايسته‏اى انجام دهد
در قرآن كريم آمده است: »ياايها الرسل كلوا من الطيبات و اعملوا صالحاً؛(78) اى پيامبران! از غذاهاى پاكيزه بخوريد و عمل‏صالح انجام دهيد كه من به آنچه انجام مى‏دهيد آگاهم.«
علامه طباطبايى در تفسير آيه مى‏فرمايد:
»سياق آيات شهادت مى‏دهند به اين كه جمله‏ى »كلوا من الطيبات« در مقام منت نهادن بر انبياست؛ در نتيجه جمله‏ى بعدى‏هم كه مى‏فرمايد: »واعملوا صالحاً« در اين مقام است كه بفرمايد در مقابل اين منّت و شكرگزارى از آن، عمل صالح انجام‏دهند...«(79)
از جمله كارهاى خوب، صدقه دادن است. علامه مجلسى مى‏نويسد:
»در حديث صحيح منقول است كه چون خوان طعام نزد حضرت امام رضا)ع( حاضر مى‏شد كاسه‏اى مى‏طلبيدند  و ازطعام‏هايى كه لذيذتر بود، از هر طعامى قدرى بر مى‏گرفتند و در آن كاسه مى‏گذاشتند و مى‏فرمودند كه به مساكين و درويشان‏بدهند.«(80)
24. در راه، غذا نخورد
رسول خدا)ص( فرمود: »غذا خوردن در بازار پستى است.«(81)
امام صادق)ع( فرمود: »در حالى كه راه مى‏روى غذا مخور، مگر بدان مضطر باشى.«(82)
25. تنها غذا نخورد
رسول‏اللَّه)ص( فرمود:»شر الناس من اكل وحدة؛(83) بدترين مردم كسى است كه تنها غذا بخورد.«
امام موسى كاظم)ع( فرمود: »لعن رسول‏اللَّه)ص( ثلاثه: الآكل زاده وحده، و الراكب فى الفلاة وحدة النائم فى بيت وحدة؛(84)پيامبر خدا)ص( سه نفر را لعنت فرمود: كسى كه توشه‏ى خود را تنها بخورد و كسى كه تنها به سفر رود و كسى كه در خانه تنهابخوابد.«
مستحب است انسان در جمع خانواده و همراه با خادمان و خدمت‏كاران غذا بخورد و اين سبب غفران الهى خواهد بود.(85)
26. خوردن گوشت را به مدت چهل روز، ترك نكند
امام صادق )ع( فرمود:
»گوشت، گوشت مى‏روياند، و هر كس چهل روز آن را ترك كند، اخلاقش بد مى‏شودو...«(86)
27. در حالت جنابت غذا نخورد
خوردن غذا در حالت جنابت فقر مى‏آورد(87)
پيامبر اكرم)ص( از چند چيز نهى فرمود: از جمله:
»از خوردن در حال جنابت... و با دست چپ خوردن و در حال خوردن تكيه دادن.«(88)
كراهت جنابت، با وضوى مستحبى و يا شستن دست، كم‏تر مى‏شود.(89)
28. پس از غذا دراز بكشد و پاى راست را بر پاى چپ بگذارد.(90)
آداب آشاميدن
1. بسم الله بگويد و سپاس خدا را به جاى آورد.(91)
2. با دست راست و با سر نفس بنوشد.(92)
3. آهسته آهسته بنوشد؛ در روايت است كه پر كردن دهان از آب، به هنگام نوشيدن، و يكباره نوشيدن آن، باعث‏درد جگر مى‏شود.(93)
4. در روز ايستاده و در شب نشسته بنوشد.(94)
5. زياد آب ننوشد، به ويژه در كنار غذا(95))خصوصاً اگر غذا چرب باشد(
6. از كنار دسته‏ى ظرف و جايى كه چرك جمع مى‏شود و نيز از شكستگى آن ننوشد.(96)
7. پس از نوشيدن، امام حسين)ع( را ياد كند و بر قائلانش لعن فرستد.(97)
سخن را با شعرى منسوب به سيدالشهداء پايان مى‏دهيم كه فرمود:
شيعتى ما إن شربتم رىِّ )ماءِ( عَذْب فَاذْكُرُونى
او سَمِعْتم بِغَريبٍ أوْ شَهيدٍ فَانْدُبُونى(98)
   والسلام


...................( Anotates ).................
1) نساء، 10 و نيز: بقره، 174.
2) فروغ دانايى )شرح حال و خاطرات علامه محمد تقى جعفرى(، يعقوب قاسملو، ص 24 - 23، انتشارات نسيم حيات.
3) اقتباس از حديث رسول خدا)ص(، ر.ك: اصول كافى، محمدبن يعقوب كلينى، ج 1، ص 18، حديث 15.
4) وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج 2، ص 132، حديث 1712، مؤسسه آل البيت، قم.
5) همان، ج 25، ص 256، حديث 31849.
6) همان، حديث 31852.
7) ميزان الحكمه، محمدمحمدى رى شهرى، ج 13، حديث‏هاى 20999 3984 6578.
8) كيمياى محبت )زندگى‏نامه‏ى مرحوم شيخ رجبعلى خياط و نكوگويان( محمد محمدى‏رى شهرى، ص 188، انتشارات دارالحديث.
9) همان، ص 189.
10) بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسى، ج 66، ص 314، حديث 2، چاپ تهران.
11) همان، حديث 6.
12) همان، حديث 7.
13) اعلام الدين، حسن‏بن ابى الحسن ديلمى، ص 199، مؤسسه آل البيت.
14) بحار الانوار، ج 66، ص 342، حديث 7.
15) حلية المتقين، ص 34.
16) وسائل الشيعه، حديث 30697.
17) بحار الانوار، ج 66، ص 352، حديث 2.
18) همان، حديث 3.
19) همان
20) همان، ص 353، حديث 6.
21) مستند الشيعه، محقق نراقى، ج 15، ص 238، مؤسسه آل‏البيت، چاپ اول.
22) همان، ص 339.
23) بحار الانوار، ج 66، ص 356، حديث 17؛ وسايل الشيعه، حديث 30707.
24) همان، ص 355، حديث 13.
25) وسائل الشيعه، ج 24، حديث 30730.
26) حلية المتقين، ص 39.
27) بحار الانوار، ج 66، ص 354، حديث 10 و ص 358، حديث 25.
28) كافى، محمد بن يعقوب كلينى، ج 6، ص 285، دارالكتب الاسلامية.
29) بحار الانوار، ج 66، ص 375، حديث 29
30) ميزان الحكمة، ج 10، حديث 639.
31) همان، ص 385، حديث 4.
32) .
33) حلية المتقين، ص 36.
34) بحارالانوار، ج 66، ص 387، حديث 11.
35) وسائل الشيعه، ج 24، ص 249، حديث 30461 الى 30463.
36) بحار الانوار، ج 66، ص 390، حديث 28.
37) همان، ص 387، ص 15.
38) وسائل الشيعه، ج 24، ص 259، حديث 30487.
39) بحار الانوار، ج 66، ص 398، حديث 19 و 21.
40) همان، حديث 16 و 24.
41) همان.
42) همان، ص 399، حديث 21.
43) همان، ص 400، حديث 1.
44) اعجاز اسلام از منظر اخبار، سيد محمود مهدى مرتضوى لنگرودى، ص 58 - 57، كتابفروشى طباطبائى.
45) مستند الشيعه، ج 15، ص 245؛ وسائل الشيعه، ج 24، باب 66، حديث 30805 -30803.
46) وسائل الشيعه، ج 24، ص 432 - 431، حديث 30984 و 30985 و 30987.
47) .
48) همان، ص 419، حديث 30947، و نيز: حديث 30946.
49) اذكروا الله على الطعام و لا تلغطوا« مستندالشيعه، ج 15، ص 262.
50) وسائل الشيعه، ج 24، حديث 30985.
51) بحار الانوار، ج 66، ص 411.
52) ميزان الحكمة، حديث 575 و 582.
53) همان.
54) اعراف/ 31.
55) ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازى و همكاران، ج 6، ص 153 - 152.
56) همان، ص 154 - 153.
57) ميزان الحكمة، ج 1، حديث 584 و 591.
58) همان، حديث 585.
59) همان، حديث 586.
60) همان، حديث، حديث 588.
61) همان حديث 589.
62) همان، حديث 590.
63) همان، حديث 592.
64) همان، حديث 594.
65) همان، حديث 597 و بحار، ج 66، ص 331، حديث 5.
66) ميزان الحكمة، حديث 609.
67) همان، حديث 610.
68) همان، حديث 614.
69) همان، حديث 616.
70) بحارالانوار، ج 66، ص 332، حديث 10.
71) ميزان الحكمة، حديث 587.
72) همان، حديث 601؛ بحارالانوار، ج 60، ص 216، حديث 52.
73) وسائل الشيعه، ج 24، ص 390، حديث 30857.
74) مستند الشيعه، ج 15، ص 265؛ وسايل الشيعه، حديث 30861.
75) همان، ص 391، حديث 30860.
76) وسائل الشيعه، ج 24، حديث 30827 و 30836-7.
77) مستند الشيعه، ج 15، ص 254؛ وسايل الشيعه، ج 24، باب 76 - 77.
78) مؤمنون/ 51.
79) ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبايى، مترجم: سيدمحمدباقر موسوى همدانى، ج 5، ص 407، دفتر انتشارات اسلامى.
80) حلية المتقين، ص 36.
81) وسائل الشيعه، ج 24، حديث 30873.
82) بحار الانوار، ج 66، ص 388، حديث 20.
83) بحار الانوار، ج 74، ص 166، چاپ تهران.
84) همان، ج 66، ص 347، حديث 1.
85) همان، ص 351، حديث 4 و ص  383، حديث 50.
86) وسائل الشيعه، ج 24، ص 396، حديث 30874.
87) بحارالانوار، ج 66، ص 384، حديث 1.
88) بحار الانوار ج 66، ص 385، حديث 2.
89) حلية المتقين، ص 33.
90) وسائل الشيعه، ج 24، ص 376، حديث 1.
91) حلية المتقين، ص 63 و 65؛ بحارالانوار، ج 66، ص 460 - 459؛ وسائل الشيعه، ج 25، باب 10.
92) حلية المتقين، ص 64؛ بحارالانوار، ج 66، ص 465 - 463؛ وسائل الشيعه، ج 25، باب 25.
93) همان، ص 236، حديث 31779.
94) وسائل الشيعه، ج 25، ص 240 - 239.
95) همان، ص 238، حديث 31786 31785 31784.
96) همان، ج 25، باب 14، ص 256.
97) همان، باب 27، ص 273 - 272، حديث 31892.
98) مستدرك الوسائل، محدث نورى، ج 17، ص 26، مؤسسه آل‏البيت.