پيامد غرور و عجب[1]

آیت الله حسن‏زاده آملى ـ مد ظله العالى ـ مى‏فرمايد:

آخوند ملاحسينعلى همدانى بارها به شاگردان معارفشان گوشزد مى‏كردند كه اگر مكاشفه‏اى برايشان پيش آيد فورا ايشان را در جريان بگذارند تا دستورالعمل لازم را مبذول فرمايند، تا مكاشفه باعث غرور نگردد و سالك را از ادامه راه باز ندارد.

آية‏اللّه‏ سيد سعيد حبوبى كه از شاگردان ايشان بوده، فرموده بودند: شبى بين نماز مغرب و عشا حالتى به من دست داد و حشر و نشر مردگان را آن چنان‏كه در آيات و روايات آمده است، مشاهده كردم. پس از نماز به خانه برگشتم و حالت بهجت و سرور توصيف ناپذيرى را در خود مشاهده كردم و با همين حالت به خواب رفتم. صبح براى استفاده از محضر آخوند ملاحسينقلى همدانى به منزلشان رفتم، همين‏كه خواستم در بزنم، ايشان در را باز كرده با حالت غيظ فرمودند:

سيد سعيد! چند بار به شما گفتم اگر كشف و شهودى برايتان رخ داد، مرا خبر كنيد تا دستورالعمل لازم را به شما گوشزد كنم. سيد سعيد! خدا گواه است ديشب تا الان آن‏قدر از خدا دور شده‏اى كه فكرش را نمى‏كردى.


[1] . تجلى عشق و عرفان، ص 164ـ165، با ويرايش.