625) حکایات دیدههای برزخی /25
پيامد غرور و عجب[1]
آیت الله حسنزاده آملى ـ مد ظله العالى ـ مىفرمايد:
آخوند ملاحسينعلى همدانى بارها به شاگردان معارفشان گوشزد مىكردند كه اگر مكاشفهاى برايشان پيش آيد فورا ايشان را در جريان بگذارند تا دستورالعمل لازم را مبذول فرمايند، تا مكاشفه باعث غرور نگردد و سالك را از ادامه راه باز ندارد.
آيةاللّه سيد سعيد حبوبى كه از شاگردان ايشان بوده، فرموده بودند: شبى بين نماز مغرب و عشا حالتى به من دست داد و حشر و نشر مردگان را آن چنانكه در آيات و روايات آمده است، مشاهده كردم. پس از نماز به خانه برگشتم و حالت بهجت و سرور توصيف ناپذيرى را در خود مشاهده كردم و با همين حالت به خواب رفتم. صبح براى استفاده از محضر آخوند ملاحسينقلى همدانى به منزلشان رفتم، همينكه خواستم در بزنم، ايشان در را باز كرده با حالت غيظ فرمودند:
سيد سعيد! چند بار به شما گفتم اگر كشف و شهودى برايتان رخ داد، مرا خبر كنيد تا دستورالعمل لازم را به شما گوشزد كنم. سيد سعيد! خدا گواه است ديشب تا الان آنقدر از خدا دور شدهاى كه فكرش را نمىكردى.
[1] . تجلى عشق و عرفان، ص 164ـ165، با ويرايش.