552) زبان قرآن/ زبان مشترک
در باره زبان قرآن نظریههای گوناگونی مطرح است. یکی از مهمترین نظریهها «زبان مشترک» است که رمضان عبدالتواب در فصول فی فقه العربیة و برخی دیگر بیان کردهاند.
زبان مشترک را میتوان با دو ویژگی شناخت:
الف) نخستین ویژگی زبان مشترک این است که از سطح عامه مردم بالاتر است؛ بدین معنا که عامه مردم در مکالمات خود از آن استفاده نمی کنند و اگر بشنوند کسی با این زبان سخن می گوید، او را در سطحی بالاتر از فرهنگ و دانش خویش می شمارند. زبان عربی مشترک که آثار ادبی به آن نوشته شده است و شاعران و سخنوران در قالب آن شعر سروده و سخن سراییده اند نیز در سطحی بالاتر و پیشرفته تر از آن بود که عامه عرب بتوانند آن را به کار بندند؛ از این رو دیده میشود که برخی قریشیان معانی برخی واژههای قرآنی را نمیدانستند.
ب) ویژگی دوم زبان مشترک این است که ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده آن به اجتماع محلی مشخص، وابسته نیست؛ به این معنا که هر گاه خطیبی به زبان مشترک سخن بگوید، شنونده نمی تواند از نوع سخن گفتن او قبیله و اجتماع محلی او را کشف کند؛ ... کوتاه سخن آنکه زبان عربی مشترک، تنها زبان قریش نیست... بلکه زبان مستقلی است که در هنگام پیدایش، پاره ای از ویژگی های خوب و مناسب سایر گویش های عربی را - از قریش و دیگران - به خود جذب کرده است.
نقل از تفسیر زیباییشناختی داستان حضرت موسی ع (در حال نگارش)