آخرین شهید کربلا در شام

در باره حضرت رقیه س اجمالاً مباحثاتی در جریان بوده و هست. اگر بخواهم خلاصه مطالعاتم را ارائه کنم، عرض می‌کنم:‌ انکار وجود مقدس این بانو به لحاظ علمی امکان‌پذیر نیست و چنین تلاش‌هایی آب در هاون کوبیدن است! زیرا

- بیهقی ( أبو الحسن ظهير الدين علي بن زيد البيهقي، مشهور به ابن فندمه یا ابن فندق) متوفای 565 هجری قمری در لباب الانساب (ج1، ص 34) از ایشان نام برده است: «اما الحسینیة فهم من أولاد الحسین بن علی و لم یبق من أولاده إلا زین العابدین و فاطمه و سکینه و رقیّة».

ابوالحسن بیهقی نیز مانند «ابوالفضل بیهقی» (م 470ق) نویسنده کتاب مشهور «تاریخ بیهقی یا تاریخ مسعودی» کتابی در تاریخ بیهق دارد و در کتاب خود از تاریخ بیهقی اثر ابوالفضل بیقهی یاد کرده است.

- در کامل طبری متوفای 698 ق (کامل بهائی) نیز بدون نام جریان شهادت او در شام را به صورت بسیار موجز آمده است: «دخترکی بود چهارساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من حسین کجاست؟ این ساعت او را به خواب دیدم؛ سخت پریشان بود. زنان و کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست. یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و از ماجرا سؤال کرد. خبر بردند که ماجرا چنین است. آن لعین در حال گفت:‌بروند سر پدر را بیاورند و در کنار او نهند. پس آن سر مقدس را بیاوردند و در کنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسید این چیست؟ گفتند:‌سر پدر تو است. دختر بترسید و فریاد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.» (ج2، ص 179)

بنابراین، انکار این‌که حضرت امام حسین ع دختری به نام رقیه داشته، پذیرفتنی نیست، بله ممکن است ادعا شود دلیل محکمی بر این‌که این دختر چهارساله که در شام به شهادت رسیده، رقیه نبوده و رقیه مورد اشاره بیهقی، به صورت معمول زندگی کرده و بزرگ شده است؛ اما در کامل طبری آمده بود «پدر من حسین کجاست؟». در هر صورت، تا این‌جا روشن شد انکار وجود دختری برای امام به نام رقیه درست نیست.

از طرفی، برخی گفته‌اند که مقبره متعلق به رقیه سه‌ساله در شام تا قرن ششم مشهور به رقیه بنت علی ع بوده و نه رقیه سه ساله و بعد به رقیه سه ساله تبدیل شده است و از این رهگذر به در وجود این دختر چند ساله در شام تشکیک کرده‌اند. در برابر این استدلال می‌پرسیم: چرا در تاریخ سخنی در باره درگذشت رقیه بنت علی ع - که همسر حضرت مسلم بوده - در شام سخنی نقل نشده است؟ (بلکه مدفن ایشان را در جای دیگری (مدینه یا مصر) گزارش کرده‌اند) به طور طبیعی این سؤال مطرح است که چرا رقیه بنت علی ع به شام رفته و چرا هیچ مطلبی در باره وقایع او نقل نشده است با این که زن فاضله و بزرگوار و با منقبتی بوده؟ و چرا نتوان حدس زد که قصه برعکس باشد؛ یعنی برای کم کردن آثار روانی وجود یک شهیده چند ساله در شام، آن را به در گذشت طبیعی رقیه بنت علی ع که خانم کاملی بوده و درگذشت او تحریک کننده نبوده، تبدیل کرده باشند.

با توجه به آنچه ذکر شد، انکار وجود حضرت رقیه س از پشتوانه علمی مناسبی برخودار نیست و تطبیق او بر دختر چند ساله شام و واقعه او مؤیداتی دارد. بله، بسیاری از داستان‌هایی که در برخی منابع متأخر و به ویژه کتاب‌های داستانی که دهه‌های اخیر منتشر شده است، بی اساس است که در یکی از پست‌ها (471 «شرایط و ضوابط نقل داستان و رؤیا») به نقد کتابی در این خصوص اشاره کرده‌ام.

افزون بر مطالب فوق، یک نکته نیز قابل توجه است هرچند به لحاظ علمی چندان قابل استناد نیست ولی مؤیدی است که به سادگی نمی‌توان از کنار آن عبور کرد و آن حضور حضرت رقیه با شکل و شمایل یک دختربچه در شماری از تجربه‌های مرگ موقت یا وقایع زندگی پس از زندگی است که در شبکه 4 به نمایش درآمد. در یکی از این تجربه‌ها حضور حضرت رقیه بسیار شفاف و روشن بوده است. (پخش شده در تاریخ 1401/1/19)