487) دعا و آنچه بر اساس روایات عقل را تقویت یا تضعیف میکند
دعا برای عقل:
اَللَّهُمَّ ارْزُقْنی عَقلاً کامِلاً وَ لُبـّاً رَاجِحـاً وَ عِـزّاً بَاقِیـاً وَ قَلباً زَکِیـّاً وَ عَمَلاً کَثیـراً وَ اََدَبـاً بَارِعـاً وَ اجْعَلْ ذَلِکَ کُلَّهُ لی وَ لا تَجْعَلْهُ عَلَیَّ برحمتکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین
ترجمه: خدایا مرا عقلی کامل و خردی ممتاز و عزتی پایدار و دلی پاک و عملی پُر خیر و ادبی عالی عطا فرما و این همه (نعمت) را به سود من قرار ده، نه بر زیان من به حق مهربانیت ای مهربانترین مهربانان
(فراز پایانی دعای «عالیةُ المضامین» ر.ک: مفاتیح الجنان)
آنچه به زیادت عقل میانجامد:
بوی خوش: الإمام الصادق عليه السلام: الرّيحُ الطَّيِّبَةُ؛ تَشُدُّ العَقلَ، و تَزيدُ في الباهِ.[1]
بوى خوش، عقل را استوار مىكند و بر توان جنسى مىافزايد.
باقلا: الإمام الصادق عليه السلام: أكلُ الباقِلّى يُمَخِّخُ السّاقَينِ، و يَزيدُ فِي الدِّماغِ، و يُوَلِّدُ الدَّمَ الطَّرِيَّ.[2]
خوردن باقلا، استخوانهاى ساق را تراكم درونى مىدهد، توانِ مغز را افزون مىسازد و خون تازه توليد مىكند.
حجامت: رسول اللّه صلى الله عليه و آله: الحِجامَةُ تَزيدُ العَقلَ، و تَزيدُ الحافِظَ حِفظاً.[3]
حِجامت، عقل را افزون مىكند و بر قدرت حافظه مىافزايد.
سرکه: الإمام الصادق عليه السلام: خَلُّ الخَمرِ يَشُدُّ اللِّثَةَ، و يَقتُلُ دَوابَّ البَطنِ، و يَشُدُّ العَقلَ.[4]
سركه شراب، لثه را تقويت مىكند، جنبندگان شكم را مىكُشد و عقل را استحكام مىبخشد.
چغندر: الإمام الرضا عليه السلام في ذِكرِ فَوائِدِ السِّلقِ: يَشُدُّ العَقلَ، و يُصَفِّي الدَّمَ.[5]
امام رضا عليه السلام درباره فوايد چغندر: عقل را استحكام مىبخشد و خون را تصفيه مىكند.
مسواک زدن: الإمام الباقر عليه السلام: السِّواكُ يَذهَبُ بِالبَلغَمِ، و يَزيدُ فِي العَقلِ.[6]
مسواك زدن، بَلغَم را مىبَرَد و عقل را افزون مىكند.
خرفه: رسول اللّه صلى الله عليه و آله: عَلَيكُم بِالفَرفَخِ؛ فَهِيَ المِكيَسَةُ؛ فَإِنَّهُ إن كانَ شَيءٌ يَزيدُ فِي العَقلِ فَهِيَ.[7]
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: خُرفه بخورید كه زيركى دهد و اگر تنها يك چيز باشد كه عقل را افزون مىكند، همان است.
کدو: رسول اللّه صلى الله عليه و آله: عَلَيكُم بِالقَرعِ؛ فَإِنَّهُ يَزيدُ فِي العَقلِ، و يُكَبِّرُ الدِّماغَ.[8]
کدو [برخی آن را کدو تنبل میدانند] بخورید؛ چرا كه عقل را افزون سازد و مغز را بزرگ مىكند.
کرفس: رسول اللّه صلى الله عليه و آله: عَلَيكُم بِالكَرَفسِ؛ فَإِنَّهُ إن كانَ شَيءٌ يَزيدُ فِي العَقلِ فَهُوَ هُوَ.[9]
كرفس بخورید؛ چرا كه اگر بنا بود تنها يك چيز عقل را افزون كند، آن، همين بود.
کندر: رسول اللّه صلى الله عليه و آله: أطعِموا نِساءَكُم الحَوامِلَ اللُّبانَ؛ فَإِنَّهُ يَزيدُ في عَقلِ الصَّبِيِّ.[10]
به زنان آبستن خود، كُندُر [برخی آن را از نوع سفید و شیرین میدانند نه زرد و تلخ (؟)] بدهيد؛ چرا كه عقل كودك را افزون مىكند.
گوشت خوردن: الإمام الصادق عليه السلام: اللَّحمُ يُنبِتُ اللَّحمَ و يَزيدُ فِي العَقلِ، و مَن تَرَكَ أكلَهُ أيّاماً فَسَدَ عَقلُهُ.[11]
گوشت، گوشت مىرويانَد و بر عقل مىافزايد؛ و هر كس آن را چند روز [در برخی روایات چهل روز آمده] وا گذارد، عقلش تباه شود.
گوشت وحشی نخوردن: الإمام الرضا عليه السلام: الإِكثارُ مِن أكلِ لُحومِ الوَحشِ وَ البَقَرِ؛ يورِثُ تَيبيسَ العَقلِ و تَحييرَ الفَهم في بحار الأنوار: «... تغيّر العقل و تحيّر الفهم». و تَلَبُّدَ[12] الذِّهنِ و كَثرَةَ النِّسيانِ.[13]
فراوان خوردنِ گوشت حيوان وحشى و گاو، خشكىِ عقل، سرگشتگىِ فهم، كُندى ذهن و فراوانىِ فراموشى مىآورَد.
زنجبیل با عسل؛ هلیله با شکر و ....: الإمام الرضا عليه السلام: مَن أرادَ أن يُقِلَّ نِسيانَهُ و يَكونَ حافِظاً، فَليَأكُل في كُلِّ يَومٍ ثَلاثَ قِطَعِ زَنجَبيلٍ مُرَبّىً بِالعَسَلِ، و يَصطَنِعُ[14] بِالخَردَلِ مَعَ طَعامِهِ في كُلِّ يَومٍ. و مَن أرادَ أن يَزيدَ في عَقلِهِ، فلا يَخرُج كُلَّ يَومٍ حَتّى يَلوكَ عَلَى الرِّيقِ ثَلاثَ هَليلَجاتٍ سودٍ مَعَ سُكَّرٍ طَبَرزَدٍ[15].[16]
هر كس بخواهد فراموشىاش كم شود و داراى حافظهاى قوى شود، هر روز، سه قطعه زَنْجَبيل به عسل درآميخته بخورد و در هر روز، با غذاى خويش، چيزى كه با خَرْدَل[17] تهيه شده نيز ميل كند. هر كس هم بخواهد عقل وى افزون شود، هيچ روزى از خانه بيرون نرود، مگر پس از آن كه ناشتا، سه هليله سياه با شكر طَبَرزَد بِجَوَد.[18]
زمان انعقاد نطفه: الإمام الرضا عليه السلام: لا تَقرَبِ النِّساءَ في أوَّلِ اللَّيلِ ... فَإِذا اريدَ ذلِكَ فَليَكُن في آخِرِ اللَّيلِ؛ فَإِنَّهُ أصَحُّ لِلبَدَنِ و أرجى لِلوَلَدِ و أذكى لِلعَقلِ فِي الوَلَدِ الَّذي يُقضى بَينَهُما.[19]
... اگر چنين كارى را بخواهند، بايد در آخر شب باشد؛ چرا كه بيشتر موجب سلامتِ بدن است، در آن بيشترْ اميد فرزند مىرود و براى فرزندى كه ميان زن و مرد تقدير مىشود، هوش بيشترى را سبب مىشود.
______________________________________
خوردن به: علیکم بالسفرجل فکلوه فانه یزید فی العقل والمروءه.[20]
تجارت [داد و ستد] کردن: التجاره تزید فی العقل.[21]
==============================================================================
ده نشانه کمال عقل از نگاه امام رضا (ع)
عن الرضا علیه السلام: انه سئل ما العقل؟ قال علیه السلام: التجرع للغصة، ومداهنة الاعداء، ومداراة الاصدقاء / از امام رضاعلیه السلام سؤال شد: عقل چیست؟ حضرت فرمود: عقل – اجتماعی- آن است که انسان غصهها را فرو برد، - و گرفتاریهای زندگی را تحمل کند - و با دشمنان بسازد، و با دوستان مدارا نماید. در جایی فرمودند: "افضل العقل، معرفة الانسان نفسه / برترین درجه عقل، معرفت انسان به نفس خویش است." و در جای دیگری به این حقیقت اشاره کردند که: "لا یتم عقل امرء مسلم حتی تکون فیه عشر خصال: الخیر منه مأمول، والشر منه مأمون، یستکثر قلیل الخیر من غیره ویستقل کثیرالخیر من نفسه، لا یسأم من طلب الحوائج الیه، ولا یمل من طلب العلم طول دهره، الفقر فی الله احب الیه من الغنی، والذل فی الله احب الیه من العز فی عدوه، والخمول اشهی الیه من الشهرة، ثم قال: العاشرة وما العاشرة: قیل له: ماهی؟ قال (علیه السلام): لا یری احداً الا قال: هو خیر منی وأتقی. انما الناس رجلان: رجل خیر منه واتقی ورجل شر منه وادنی. فاذا لقی الذی هو شر منه وادنی قال: لعل خیر هذا باطن وهو خیر له وخیری ظاهر وهو شرلی. واذا رأی الذی هو خیر منه واتقی تواضع له لیلحق به. فاذا فعل ذلک فقد علا مجده وطاب خیره وحسن ذکره وساد اهل زمانه / امام هشتم علیه السلام فرمود: عقل هیچ مسلمانی به کمال نمیرسد مگر آنکه ده صفت در او یافت شود: اول آن که مردم از وی همیشه آرزوی خیر داشته باشند.دوم این که از شرش در امان باشند.
سوم این که خیر دیگران در نظرش زیاد جلوه کند. چهارم این که خیر خودش را اندک شمارد. پنجم این که اگر از وی هر حاجتی بخواهند، خسته نشود. ششم این که در طول عمرش، از طلب علم ملول و دلتنگ نشود. هفتم این که نیازمندی در رابطه با خدا، از ثروت در نزد او محبوبتر باشد. هشتم خواری در رابطه با خدا، از عزت به دست آوردن در نزد دشمنان خدا، نزد او گرامیتر باشد. نهم این که گمنامی نزد او لذت بخشتر از شهوت باشد. سپس فرمود: امام صفت دهم و چه دهمی.
سؤال شد: آن چیست؟ فرمود: کسی را نبیند جز آنکه او را از خودش بهتر و باتقواتر بینگارد - با هر کس برخورد کرد، فرض کند آن کس بهتر و پرهیزکارتر از اوست- زیرا در این مورد مردم دو دستهاند: دستهای بهتر و باتقواتر از او و دستهای در مرتبه پایینتر قرار دارند. هرگاه او ملاقات کند کسی را که از وی در مرتبه پایینتری است، با خود اندیشد که شاید این شخص در باطن از او بالاتر است و خود را کمتر از او ارزیابی کند - به خود گوید: خیر این شخص آشکار نیست و آن از برایش بهتر است و خیر من ظاهر است و این برایم شر است - ، و اگر کسی که بهتر از اوست - بالاتر از خود - را مشاهده کرد، در برابرش تواضع کند تا به او ملحق شود - خود را به آن مرتبه برساند. - هرگاه شخص به این درجه از کمال رسید، مقامی ارجمند یافته و خیرش همه جا را فرا خواهد گرفت و نام نیکش همه جا یاد میشود، و برتر از اهل زمان خویش میگردد."
[1] السرائر، ج ٣، ص ١٤١، دعائم الإسلام، ج ٢، ص ١٦٦، ح ٥٩٤، بحار الأنوار، ج ٦٢، ص ٢٧٥.
[2] الكافي، ج ٦، ص ٣٤٤، ح ١، المحاسن، ج ٢، ص ٣٠٩، ح ٢٠٢٨ و ليس فيه «الطري» و كلاهما عن محمّد بن عبد اللّه، مكارم الأخلاق، ج ١، ص ٣٩٧، ح ١٣٤٨ و فيه «كلوا الباقِلّى فإنّه يمخّخ...»، بحار الأنوار، ج ٦٦، ص ٢٦٦، ح ٣.
[3] مكارم الأخلاق، ج ١، ص ١٧٤، ح ٥١٨، بحار الأنوار، ج ٦٢، ص ١٢٦، ح ٨٢؛ سنن ابن ماجة، ج ٢، ص ١١٥٤، ح ٣٤٨٨، المستدرك على الصحيحين، ج ٤، ص ٢٣٤، ح ٧٤٧٩ كلاهما نحوه، الفردوس، ج ٢، ص ١٥٤، ح ٢٧٨١ كلّها عن ابن عمر.
[4] الكافي، ج ٦، ص ٣٣٠، ح ٩، المحاسن، ج ٢، ص ٢٨٥، ح ١٩٢٧ كلاهما عن سماعة، بحار الأنوار، ج ٦٦، ص ٣٠٢، ح ١١.
[5] المحاسن، ج ٢، ص ٣٢٧، ح ٢١١٠، بحار الأنوار، ج ٦٦، ص ٢١٧، ح ٧.
[6] ثواب الأعمال، ص ٣٤، ح ٣ عن يحيى أبي البلاد.
[7] المحاسن، ج ٢، ص ٣٢٣، ح ٢٠٩٤ عن حمّاد بن زكريّا، مكارم الأخلاق، ج ١، ص ٣٩٠، ح ١٣١٤ و ليس فيه «فهي المكيسة» و كلاهما عن الإمام الصادق عليه السلام، بحار الأنوار، ج ٦٦، ص ٢٣٤، ح ٣.
[8] شُعب الإيمان، ج ٥، ص ١٠٢، ح ٥٩٤٧ عن عطاء، كنز العمّال، ج ١٠، ص ٤٤، ح ٢٨٢٧٦.
[9] طبّ النبيّ صلى الله عليه و آله، ص ١١، بحار الأنوار، ج ٦٢، ص ٣٠٠.
[10] مكارم الأخلاق، ج ١، ص ٤٢٣، ح ١٤٣٩، بحارالأنوار، ج ٦٦، ص ٤٤٤، ح ٨؛ الفردوس، ج ١، ص ١٠١، ح ٣٣١ عن ابن عمر.
[11] طبّ الأئمّة لابني بسطام، ص ١٣٩، بحار الأنوار، ج ٦٦، ص ٧٢، ح ٦٨.
[12] في بحار الأنوار: «تبلّد»، و الظاهر أنّه الصواب. قال الطريحي: بَلُدَ الرجل فهو بَليد: إذا كان غير ذكيّ ولا فطِن (مجمع البحرين: ج ١، ص ١٨٣).
[13] طبّ الإمام الرضا عليه السلام، ص ٢٩، بحار الأنوار، ج ٦٢، ص ٣٢٢.
[14] في بحار الأنوار: «يصطبغ» بدل «يصطنع».
[15] في بحار الأنوار: «و من أراد أن يزيد في عقله يتناول كلّ يوم ثلاثْ هليلجات بسكر ابلوچ».
[16] طبّ الإمام الرضا عليه السلام، ص ٣٦، بحار الأنوار، ج ٦٢، ص ٣٢٤.
[17] خَردَل: گياهى از تيره چليپاييان (صليبيان) كه دو نوعِ سفيد و سياه دارد. برگهايش شبيه برگ تُرُب، ولى كوچكتر از آن و داراى گلهاى زرد و دانههاى ريز و قهوهاى و طعمِ تند است. دانههاى آن را پس از كوبيدن در آب يا سركه، خمير مىكنند و با غذا، جهت تحريك اشتها تناول كنند. تخم سپندان، اسپندان، حب الرشاد (فرهنگ معين).
[18] . در طبّ الإمام الرضا عليه السلام، بخش دوم روايت، چنين آمده است: «هر كس بخواهد عقل وى افزون شود، هر روز سه هليله با شكر بلوچ بخورد». [بهترین شکر مال منطقه سیستان بوده که از نیشکر تهیه میشده و دو بار صاف میکردند و مقدار استفاده از شکر به مقدار صدق است. هرگاه هلیله بهتنهایی بیاید معمولاً مراد هلیله سیاه است البته شاید مراد همه انواع هلیله شامل هلیله کابلی و چینی و غیره باشد. http://tabrizian.net/]
[19] طبّ الإمام الرضا عليه السلام، ص ٦٤، بحار الأنوار، ج ٦٢، ص ٣٢٧ نحوه.
[20] . المحاسن، أحمد بن محمد بن خالد البرقى، ج۲، ص۵۵۰.
[21] . الاصول من الکافی، شیخ کلینی، ج۵، ص۱۴۸.