طرق و میزان دقت گزارشهای عاشورایی
یکی از شبهاتی که پیرامون تاریخ حادثه عاشورا مطرح شده این است که به دلیل وجود تحریفهای مربوط به واقعه عاشورا، این تاریخ ضعیف بوده و کلیاتی به دست میدهد و قابل اعتماد نیست.
در پاسخ باید گفت:
برخلاف این ادعا، تاریخ کربلا در قیاس با همه جنگهایی که در تاریخ بشریت در همه جهان رخ داده و گزارشی از آنها در منابع نقل شده، دقیقتر و وسیعتر است. توضیح این که جریان کربلا از چند طریق ذیل نقل شده است:
1. جزئیاتی که از اهل بیت ع و همراهان شهدای کربلا نقل شده است؛ به ویژه از امام سجاد ع، حضرت زینب کبری س، و امام باقر ع.
2. افرادی از لشکر سید الشهدا که به نحوی جان سالم به در بردند؛ مانند حسن مثنی - فرزند امام حسن مجتبی ع - که زخمی و در میان کشتگان بود و جان سالم به در برد و برخی دیگر که هر یک به نحوی جان سالم به در بردند؛ مانند عقبة بن سمعان غلام رباب که چون برده بود، مورد عفو قرار گرفت و رها شد و به باور برخی فرار کرد و نجات یافت و نیز مانند مسلم بن ریاح غلام حضرت علی ع که در کربلا حضور داشت و جان سالم به در برد و نیز مانند ضحاک بن عبد الله مشرقی که با اجازه امام در لحظات آخر گویا از صحنه کربلا فرار کرده است و به همین جهت برخی او را ملامت کردهاند. و نیز مرقع بن سمامه اسدی که زخمی بود و اسیر شد و بعد با وساطت قبیلهاش نجات یافت.
3. خبرنگارانی که در صحنه جنگ حضور داشتند و طبق مرسوم آنروز به ثبت وقایع میپرداختند؛ مانند حمید بن مسلم ازدی، قرّة بن قیس تمیمی حنظلی، مسروق بن وائل حضرمی،
4. کسانی که بعد از جنگ برای دریافت جایزه و یا به هر دلیل دیگر مانند پشیمانی و جبران گناه و افشاگری وقایع روز عاشورا را نقل میکردند؛ مانند هانی بن ثُبَیت (شبیب) حضرمی که با ده سوار بر پیگر حضرت تاختند.
5. مکتوبات برجای مانده در رابطه با واقعه کربلا؛ مانند نامههایی که امام برای افراد مختلف نوشتند.
6. مصاحبههایی که بعدها پژوهشگرانی همچون ابیمخنف بن سلیم ازدی کوفی (اوایل سده دوم هجری و حدود شصت هفتاد سال بعد از واقعه کربلا) با بازماندگان جنگ و یا با یک واسطه از کسانی که در حادثه کربلا حضور داشتند، انجام داد و نگاشت و نیز دیگرانی که آثارشان به واسطه به دست ما رسید و یا در دل تاریخ نابود شد؛ مانند اصبغ بن نباته که در زمان حادثه کربلا در زندان بود.
7. مکاشفات و رؤیاهای صادق. (معمولا در مقاتل و آثار متأخر وجود دارد و برای مخاطبان بیاعتبار است.)
موارد فوق از جهت اعتبار یکسان نیستند و هریک از جهاتی نیازمند بررسی و تحقیق است. البته بند آخر خالی از اعتبار است و اگر حجت باشد، تنها برای صاحب آن مفید است.
در باره حادثه کربلا، در کنار انبوه گزارشها از منابع فوق تحریفها و خرافههایی نیز رخ داده که نسبت آنها به حجم گزارشهای یاد شده بسیار کم است، لیکن برخی با تکیه بر همین اندک و با بزرگنمایی آنها کوشیدهاند تاریخ کربلا را مخدوش جلوه دهند که البته تلاشی ابتر است و کافی است کسی شهادتنامه امام حسین ع (خلاصه دانشنامه امام حسین ع است که مؤلفان آن تعمد داشتهاند از منابع قابل استناد استفاده کنند) را با مقاتل موردبحث مقایسه کند تا به تمام وجود دریابد که اضافات و متفردات مقاتل متأخر شاخ و برگهایی بر اصلی است که تغییری نکرده و اگر کسی اضافات را حذف کند، تغییر چندان محسوسی در اصل واقعه رخ نمیدهد.
در باره مقتل سیدالشهدا کتابهای بسیاری نگاشته شده است. برخی منابع به طور مستقل به حادثه پرداختهاند و برخی بخشهایی را به آن اختصاص دادهاند و کم یا زیاد در باره آن سخن گفتهاند و یا گزارشهایی را روایت کردهاند. حجم بالای تألیف و تحقیق در باره عاشورا را میتوان از شمار منابع موجود و مفقود دریافت. در باره عاشورا تا قبل از سده ششم بیش از سی مقتل مستقل وجود داشته که نامشان حفظ شده و خودشان در دسترس نیستند و البته اینها به غیر از منابع در دسترس تا حدود سده ششم است و چنین حجم انبوهی از تألیفات را در باره هیچ حادثهای تاریخی در جهان نمیتوان یافت. (برای آگاهی بیشتر ر.ک: دانشنامه امام حسین ع، ج1، کتابشناسی تاریخ عاشورا و عزاداری امام حسین ع)