ترجمه جدید قرآن: جز’ 30
|
سوره اعلیٰ (87، 19آیه) (احتمالا بخش اول سوره که به تسبیح خدا و بیان صفات او میپردارد، مکی و بخش دوم که به مؤمنان و اهمیت تقوا، و کافران و عذاب آنها اشاره میکند، مدنی است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
سَـبِّـحِ اسـمَ رَبِّـكَ الاَعـلَی
نام پروردگار بلندمرتبهات را از نام و اوصاف مخلوقات منزه بدار؛
2 اَلَّـذی خَـلَـقَ فَـسَـوّیٰ
همو كه مخلوقات را آفريد و سامان داد،
3 وَ الَّـذی قَـدَّرَ فَـهَـدیٰ
و حدودشان را مشخص كرد و هدايت نمود،
4 وَ الَّـذی اَخـرَجَ الـمَرعیٰ
و گیاهان چراگاهها را به وجود آورد،
5 فَـجَـعَـلَـهُو غُـثاءً اَحـویٰ
پس خشکانید و تیرگون ساخت [تا چه بسا معاد را یادآوری کند و در ضمن، کودی باشد برای زمین و غذایی برای زمستان حیوانات و به وجود آورنده منابع سوختی زیر زمینی]؛
6 سَـنُقـرِئُـكَ فَـلا تَنـسیٰ
[پس از اشاره به تسبیح پروردگار و توحید، به قرآن و نبوت میپردازد و میفرماید:] ما به زودى قرآن خواندن را به تو خواهیم آموخت، پس به دست فراموشی مسپار،
7 اِلّا ما شاءَ اللهُ
مگر آنچه را خدا بخواهد،[1]
اِنَّـهُو يَعـلَـمُ الـجَهـرَ وَ ما يَخـفیٰ
كه او آشكار و نهان را مىداند [پس نگران مباش که حکیمی آگاه مراقب همه چیز هست.]
8 وَ نُـيَـسِّـرُكَ لِلـيُسـریٰ
و تو را در عمل به وظایف، به آسانترین راه امکان میدهیم؛
9 فَـذَكِّر اِن نَـفَـعَـتِ الذِّكـریٰ
پس به یاری خدا دیگران را یادآور باش، البته اگر یادآوریات سودمند باشد!
10 سَـيَـذَّكَّـرُ مَن يَخـشیٰ
به زودى كسى كه در درون خود از خدا مىترسد، پند میپذیرد؛
11 وَ يَـتَـجَـنَّـبُـهَا الاَشـقَی
امّا بدبختترين فرد که در درون از خدا بیم ندارد، از آن دورى مىگزيند؛
12 اَلَّـذی يَصـلَی النّارَ الـكُبـریٰ
همو كه به سهمناکترین آتش درآید؛
13 ثُـمَّ لا يَـموتُ فيـها وَ لا يَحـيا
آتشی که از آن خلاصی ندارد؛ نه مرگی دارد که نجات یابد و نه حیاتی که به آسایش رسد.
14 قَد اَفـلَـحَ مَن تَـزَكّیٰ
آری، رستگار آنكه تقوا پیشه کند و پاكى جوید،
15 وَ ذَكَـرَ اسـمَ رَبِّـهی فَـصَـلّیٰ
و نام پروردگارش را بر زبان و قلب جاری كند و نماز گزارَد؛
16 بَل تُؤثِـرونَ الـحَـياةَ الدُّنـيا
اما افسوس که شما زندگى دنيا را برمیگزینید،
17 وَ الآخِـرَةُ خَيـرٌ وَ اَبـقیٰ
با اینکه آخرت بهتر و پايدارتر است.
18 اِنَّ هٰـذا لَـفِی الصُّـحُـفِ الاولیٰ
باری، اين حقایق در کتابهای آسمانى نخستین نيز آمده است؛
19 صُـحُـفِ اِبـراهيـمَ وَ موسیٰ
کتابهای ابراهيم و موسى.
|
سوره غاشِـيه ( 11، 24 آیه) (این سوره مکی و در باره معاد (عذابهای بدکاران و نعمتهای بهشتیان )، توحید و نبوت است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
هَل اَتاكَ حَـديـثُ الـغاشِـيَـةِ
آيا خبر غاشيه [روز قيامت كه حوادثش همه را فرا میگیرد] به تو رسيده است؟
2 وُجوهٌ يَومَـئِـذٍ خاشِـعَـةٌ
روزی که در آن چهرههايى خوار و زبون،
3 عامِـلَـةٌ ناصِـبَـةٌ
و عاملانی در دار دنیا رنج برده و نارسیده،
4 تَصـلیٰ نارًا حامِـيَـةً
به آتش سوزان درآیند؛
5 تُسـقیٰ مِن عَيـنٍ آنِـيَـةٍ
و از چشمهاى بسيار داغ به آنان مىنوشانند؛
6 لَيـسَ لَـهُم طَـعامٌ اِلّا مِن ضَـريـعٍ
غذايى نیز جز از ضَريع [خار خشك آتشین، تلخ و بدبو] ندارند،
7 لا يُسـمِـنُ وَ لا يُغـنی مِن جوعٍ
كه نه آنها را فربه مىكند و نه از گرسنگى مىرهاند.
8 وُجوهٌ يَومَـئِـذٍ ناعِـمَـةٌ
اما چهرههايى نیز در آن روز شاداباند،
9 لِـسَعـيِـها راضِـيَـةٌ
و از تلاش دنیایی خود خشنود؛
10 فی جَـنَّـةٍ عالِـيَـةٍ
در بهشتى عالى جای دارند،
11 لا تَسـمَـعُ فيـها لاغِـيَـةً
كه در آن سخنی بيهوده نمىشنوند؛
12 فيـها عَيـنٌ جارِيَـةٌ
بهشتی که در آن چشمههایی جارى است؛
13 فيـها سُـرُرٌ مَرفوعَـةٌ
برخوردار از تختهایى بلند،
14 وَ اَكـوابٌ مَوضوعَـةٌ
و جامهایی در دسترس،
15 وَ نَـمارِقُ مَصـفوفَـةٌ
و بالشهایى در کنار هم،
16 وَ زَرابِـی مَبـثوثَـةٌ
و فرشهایى فاخر و گسترده شده.
17 اَفَـلا يَنـظُـرونَ اِلَی الاِبِـلِ كَيـفَ خُـلِـقَت ؟!
آری، منکران معاد را اگر باوری به آن نیست، به اطراف خویش خوب بنگرند تا به قدرت و حکمت الهی پی ببرند. آيا آنان به شتر نمىنگرند كه چگونه آفريده شده است؟!
18 وَ اِلَی السَّـماءِ كَيـفَ رُفِـعَت ؟!
و به آسمان كه چگونه برافراشته شده است؟!
19 وَ اِلَی الـجِـبالِ كَيـفَ نُـصِـبَت ؟!
و به كوهها كه چگونه قرار داده شدهاند؟!
20 وَ اِلَی الاَرضِ كَيـفَ سُـطِـحَت ؟!
و به زمين كه چگونه گسترده و هموار شده است؟!
21 فَـذَكِّر !
پس توحید و معاد را یادآور شو،
اِنَّـما اَنـتَ مُـذَكِّـرٌ
كه وظیفه تو تنها یادآوری است،
22 لَسـتَ عَـلَيـهِم بِـمُـسَيـطِـرٍ
و تو بر آنان سلطه نداری و نباید به ایمان مجبورشان کنی،
23 اِلّا مَن تَـوَلّیٰ وَ كَـفَـرَ
مگر كسى كه پشت كند و كافر شود [که لازم نیست چنین افرادی را موعظه کنی و یا بر اساس تفسیر دیگر، باید به زور متوسل شوی و اجبارشان کنی]؛
24 فَـيُـعَـذِّبُـهُ اللهُ الـعَـذابَ الاَكـبَـرَ
که چنین افرادی را خداوند خود به عذاب بزرگتر گرفتار میکند.
25 اِنَّ اِلَيـنا اِيابَـهُم
آری، معاد حق است و بازگشت همه آنان به سوى ما،
26 ثُـمَّ اِنَّ عَـلَيـنا حِـسابَـهُم
و حسابشان نيز با ماست.
|
سوره فجر (89، 30آیه) (این سوره مکی است و به بیان وابستگی برخی انسانها به دنیا و پیامدهای بسیار خطرناک آن اشاره میکند و یادآور میشود که برخورداری از نعمتهای مادی بر قرب به خدا، و فقر بر بعد از خدا دلالت نمیکند تا دچار سرمستی یا ناامیدی که هردو بسترساز طغیان است، گردد.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ الـفَجـرِ !
سوگند به سپیدهدم!
2 وَ لَـيالٍ عَشـرٍ
و به شبهای دهگانه [دهه اول ماه ذی الحجه]!
3 وَ الشَّفـعِ وَ الـوَتـرِ !
و به آن زوج و فرد [ترویه و عرفه یا نمازهای شفع و وتر]!
4 وَ الـلَيـلِ اِذا يَسـرِ !
و به شب چون روی به پایان گذارد! [به همه اینها سوگند که ما ثروت و فقر دنیا آزمایش الهی و عذاب ستمکاران و ناسپاسان حتمی است.]
5 هَل فی ذٰلِـكَ قَـسَـمٌ لِـذی حِجـرٍ ؟
آیا این قسمها برای هشیاری خردمند کافی است؟
6 اَلَم تَـرَ كَيـفَ فَـعَـلَ رَبُّـكَ بِـعادٍ !؟
آیا ندیدی پروردگارت با قوم عاد چه کرد؟!
7 اِرَمَ ذاتِ الـعِـمادِ
مردم شهر ارم با ستونهای برافراشته !
8 اَلَّـتی لَم يُخـلَق مِثـلُـها فِی الـبِـلادِ
که در هیچ شهری مانند نداشت؛
9 وَ ثَـمودَ الَّـذيـنَ جابُوا الصَّخـرَ بِالـوادِ
و نیز با ثمودیان که در آن درّه صخرهها را میبریدند و خانه میساختند،
10 وَ فِرعَونَ ذِی الاَوتادِ
و همچنین با فرعون دارنده میخها! [میخهای شکنجه، یا دارای قدرت]
11 اَلَّـذيـنَ طَـغَوا فِی الـبِـلادِ
و به طور کلی، کسانی که در شهرها سر به طغیان گذاشتند،
12 فَـاَكـثَـروا فيـهَا الـفَـسادَ
و فساد و تباهی را به نهایت رساندند،
13 فَـصَـبَّ عَـلَيـهِم رَبُّـكَ سَوطَ عَـذابٍ
پروردگارت نیز تازیانه عذاب را بر آنان فرود کوبید؛
14 اِنَّ رَبَّـكَ لَـبِالـمِرصادِ
آری، پروردگارت در کمینگاه ستمگران و ناسپاسان است.
15 فَـاَمَّا الاِنـسانُ اِذا مَا ابـتَـلاهُ رَبُّـهُو
اما انسان چنین است که چون پروردگارش او را بیازماید،
فَـاَكـرَمَـهُو وَ نَـعَّـمَـهُو
از این رو او را گرامی بدارد و متنعم گرداند،
فَـيَـقولُ رَبّی اَكـرَمَـنِ
میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشت،
16 وَ اَمّا اِذا مَا ابـتَـلاهُ
ولی اگر او را به گونهای دیگر بیازماید،
فَـقَـدَرَ عَـلَيـهِ رِزقَـهُو
و روزیاش را بر او تنگ گیرد،
فَـيَـقولُ رَبّی اَهانَـنِ
شکوایانه میگوید: پروردگارم مرا خوار کرد؛
17 كَـلّا !
هرگز! [فقر نشانه خواری و توانگری نشانه گرامی بودن نیست.]
بَل لا تُكـرِمونَ الـيَـتيـمَ
توانگری شما مایه گرامی بودن شما نیست، بلکه اعمالتان نشانه خواری شماست. شما یتیمان را گرامی نمیدارید،
18 وَ لا تَـحـاضّونَ عَـلیٰ طَـعامِ الـمِسـكيـنِ
و یکدیگر را بر اطعام بینوایان تشویق نمیکنید،
19 وَ تَأكُـلونَ التُّـراثَ اَكـلًا لَـمًّا
و میراث را فراتر از سهم خود و به ناحق [و بدون توجه به حلال و حرام و واجبات آن] یکجا به خود اختصاص میدهید،
20 وَ تُـحِـبّونَ الـمالَ حُـبًّا جَـمًّا
و مال دنیا را به شدت دوست دارید.
21 كَـلّا !
هرگز! به پندار باطل خود دل نبندید؛ زیرا
اِذا دُكَّـتِ الاَرضُ دَكًّا دَكًّا
هنگامی که زمین کوبیده و خرد شود،
22 وَ جاءَ رَبُّـكَ وَ الـمَـلَـكُ صَـفًّا صَـفًّا
و پروردگارت به تجلی آید [با فرود آمدن فرمان خدا و یا با آشکار شدن قدرت او] و فرشتگان صف در صف بیایند،
23 وَ جیءَ يَومَـئِـذٍ بِـجَـهَـنَّـمَ
و دوزخ به میان آورده شود،
يَومَـئِـذٍ يَـتَـذَكَّـرُ الاِنـسانُ
در آن روز انسان متوجه حقایق میشود،
وَ اَنّیٰ لَـهُ الذِّكـریٰ ؟
اما او را چه سود که فرصتها از دست رفته است؟
24 يَـقولُ يا لَيـتَـنی قَـدَّمـتُ لِـحَـياتی !
با افسوس میگوید: ای کاش برای زندگی ابدیام توشهای میاندوختم!
25 فَـيَومَـئِـذٍ لا يُـعَـذِّبُ عَـذابَـهُو اَحَـدٌ
پس در آن روز هیچ عذابی به مانند عذاب خدا نخواهد بود،
26 وَ لا يوثِـقُ وَثاقَـهُو اَحَـدٌ
و هیچ در بند کردنی، به دربند کشیدن او نخواهد رسید.
27 يا اَيَّـتُـهَا النَّفـسُ الـمُطـمَـئِـنَّـةُ !
ای نفس آرام و مطمئن! [با یاد خدا و تقوای الهی]
28 اِرجِـعی اِلیٰ رَبِّـكِ راضِـيَـةً مَرضِـيَّـةً
به سوی پروردگارت باز آی، در حالی که به او خشنودی و او از تو خشنود،
29 فَادخُـلی فی عِـبادی
پس به جمع بندگانم درآی،
30 وَ ادخُـلی جَـنَّـتی
و در بهشتم گام نه.
|
سوره بَـلَد (90، 20آیه) (در این سوره یادآوری شده است که تکامل انسان در دنیا در بستر سختی و رنج و شکیبایی بر آن شکل میگیرد و آسایش به شرط موفقیت در برابر آزمایشهای الهی، تنها در سرای آخرت قرار داده شده است.) |
بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
1 لا اُقـسِـمُ بِـهٰـذَا الـبَـلَـدِ
سوگند به این شهر مقدس [مکه]،
2 وَ اَنـتَ حِـلٌّ بِـهٰـذَا الـبَـلَـدِ
در حالی که تو در آنی،
3 وَ والِـدٍ وَ ما وَلَـدَ
و سوگند به پدر و فرزندش [ابراهیم و اسماعیل]،
4 لَـقَد خَـلَقـنَا الاِنـسانَ فی كَـبَـدٍ
که انسان را در ظرف رنج و سختی آفریدیم [و تکاملش در دنیا با رنج و سختی توأم است].
5 اَيَحـسَـبُ اَن لَن يَقـدِرَ عَـلَيـهِ اَحَـدٌ ؟
آیا این انسان رنجورسرکشی میکند و میپندارد کسی توان سلطه بر او را ندارد؟
6 يَـقولُ اَهـلَكـتُ مالًا لُـبَـدًا
میگوید: به دستور پیامبر [به جهت کفاره و ...] اموال فراوانی را هدر دادهام!
7 اَيَحـسَـبُ اَن لَم يَـرَهُو اَحَـدٌ
آیا رفتار نفاق گونهاش را پنهان کرده، میپندارد هیچکس او را ندیده است ؟
8 اَلَم نَجـعَل لَـهو عَيـنَيـنِ
چرا به نعمتهایی که در اختیار دارد، نمیاندیشد؟ آیا به او دو چشم ندادیم؟!
9 وَ لِـسانًا وَ شَـفَـتَيـنِ
و زبان و دو لب برای سخن گفتن؟!
10 وَ هَـدَيـناهُ النَّجـدَيـنِ
و آیا ما خیرو شر را نشانش ندادیم؟! [پس چرا در برابر این همه نعمت، خود را مالباخته میپندارد؟!]
11 فَـلَا اقـتَـحَـمَ الـعَـقَـبَـةَ
این خسِّت او از این رو است که هنوز از گردنه دشوار نگذشته است [تا ارزش انفاقهای دنیا را درک کند.]
12 وَ ما اَدراكَ مَا الـعَـقَـبَـةُ ؟
و تو چه میدانی گردنه دشوار چیست؟
13 فَـكُّ رَقَـبَـةٍ
این گردنه آزاد کردن بردهای،
14 اَو اِطـعامٌ فی يَومٍ ذی مَسـغَـبَـةٍ
یا غذا دادن به روز قحطی است،
15 يَـتيـمًا ذا مَقـرَبَـةٍ
به یتیمی خویشاوند،
16 اَو مِسـكيـنًا ذا مَتـرَبَـةٍ
یا تهیدستی به خاک نشسته و بینوا؛
17 ثُـمَّ كانَ مِـنَ الَّـذيـنَ آمَـنوا -
آری، عبور کننده از این گردنه از کسانی است که ایمان آورده،
وَ تَـواصَوا بِالصَّبـرِ –
و به شکیبایی سفارش،
وَ تَـواصَوا بِالـمَرحَـمَـةِ
و به مهربانی و بخشش نسبت به نیازمندان توصیه کردهاند؛
18 اُولٰـئِـكَ اَصـحابُ الـمَيـمَـنَـةِ
اینان اصحاب الیمین و خجستهاند که پرونده اعمالشان به دست راستشان داده میشود،
17 وَ الَّـذيـنَ كَـفَـروا بِـآياتِـنا
و کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند،
هُم اَصـحابُ الـمَشْـئَمَـةِ
اصحاب المشئمه و ناخجستهاند؛
18 عَـلَيـهِم نارٌ مُؤصَـدَةٌ
که آتشی سرپوشیده و فراگیر بر آنها احاطه خواهد داشت.
|
سوره شَمس (91، 15 آیه) (این سوره مکی و در باره راه سعادتمندی انسان است و از عواقب شوم ناپاکی نفس پرده برمیدارد و قوم ثمود را برای عبرتآموزی یاد میکند.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ الشَّمـسِ وَ ضُـحاها
سوگند به خورشید و تابشش،
2 وَ الـقَـمَـرِ اِذا تَـلاها
و به ماه چون از پیاش برآید،
3 وَ النَّـهارِ اِذا جَـلّاها
و به روز چون زمین را به جلوه آورد،
4 وَ الـلَيـلِ اِذا يَغـشاها
و به شب چون آن را به تاریکی فرو برد،
5 وَ السَّـماءِ وَ ما بَـناها
و به آسمان و او که بنایش کرد،
6 وَ الاَرضِ وَ ما طَـحاها
و به زمین و او که بگسترانیدش [یا به حرکت آوردش]،
7 وَ نَفـسٍ وَ ما سَـوّاها
و به جان آدمی و او که سامانش بخشید،
8 فَـاَلـهَـمَـها فُـجورَها وَ تَقـواها
و به او نافرمانی و خویشتنداری را الهام کرد،
9 قَد اَفـلَـحَ مَن زَكّاها
به همه اینها سوگند که هر کس نفسش را با فرمان پذیری و دوری از آلودگیها رشد دهد، رستگار میشود،
10 وَ قَد خابَ مَن دَسّاها
و هر کس آن را به گناه آلوده کند، ناکام ماند؛
11 كَـذَّبَت ثَـمودُ بِـطَغـواها
مانند ثمودیان که به خاطر طغیانشان آیات الهی را تکذیب کردند؛
12 اِذِ انـبَـعَـثَ اَشـقاها
آنگاه که بدبختترینشان را برای پی کردن ناقه صالح برانگیختند،
13 فَـقالَ لَـهُم رَسولُ اللهِ
پیامبر خدا به آنان فرمود:
ناقَـةَ اللهِ وَ سُقـياها
شتر خدا [معجزه الهی] را با آبشخورش راحت بگذارید!
12 فَـكَـذَّبوهُ
اما ثمودیان او را تکذیب،
فَـعَـقَـروها
و شتر را پی کردند [کشتند]،
فَـدَمـدَمَ عَـلَيـهِم رَبُّـهُم بِـذَنـبِـهِم
پروردگارشان نیز عذاب ویرانگری را به سزای گناهانشان بر آنها بگسترانید،
فَـسَـوّاها
و با خاک یکسانشان کرد،
15 وَ لا يَـخافُ عُقـباها
و به پایان شومشان نیز اهمیت نمیدهد.
|
سوره لَيل (92، 21 آیه) (این سوره مکی و مضمونش با سور مدنی نیز همخوان است. در این سوره به تفاوت انسانها و عاقبت هر یک اشاره میکند و برخی راهکارهای سعادت و شقاوت را بر میشمرد.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ الـلَيـلِ اِذا يَغـشیٰ !
سوگند به شب چون روز را در خود فروگیرد،
2 وَ النَّـهارِ اِذا تَـجَـلّیٰ !
و به روز چون به جلوه درآید،
3 وَ ما خَـلَـقَ الذَّكَـرَ وَ الاُنـثیٰ !
و به او که نر و ماده را آفرید،
4 اِنَّ سَعـيَـكُم لَـشَـتّیٰ
که تلاش شما گونهگون [برخی به خیر و برخی به شر] است؛
5 فَـاَمّا مَن اَعـطیٰ وَ اتَّـقیٰ
پس آنکه انفاق و خویشتنداری کند،
6 وَ صَـدَّقَ بِالـحُسـنیٰ
و نیکوترین وعده الهی [بهشت] را راست بشمرد و به آن ایمان آورد،
7 فَـسَـنُـيَـسِّـرُهو لِلـيُسـریٰ
به زودی مسیر حرکت به سوی کمال و بهشت را برایش هموار میکنیم [یا او را خیلی زود به بهشت میرسانیم]،
8 وَ اَمّا مَن بَـخِـلَ وَ اسـتَغـنیٰ
ولی کسی که بخل ورزد و به دنبال جمع ثروت باشد،
9 وَ كَـذَّبَ بِالـحُسـنیٰ
و نیکوترین وعده الهی [بهشت] را دروغ پندارد،
10 فَـسَـنُـيَـسِّـرُهو لِلـعُسـریٰ
به زودی او را به دشواری میاندازیم و مسیر حرکت به سوی کمال را برایش ناهموار میکنیم [یا برای عذاب آمادهاش میکنیم]،
11 وَ ما يُغـنِی عَنـهُ مالُـهُو اِذا تَـرَدّیٰ
و مالش نیز چون به سراشیبی جهنم سقوط کند، یاریاش نمیرساند،
12 اِنَّ عَـلَيـنا لَلـهُـدیٰ
آری، اینها مایه هدایت شما و تنها هدایت کردن شما بر ماست و ما اختیار شما را در برابر ایمان آوردن سلب نمیکنیم،
13 وَ اِنَّ لَـنا لَلآخِـرَةَ وَ الاولیٰ
و چه نیازی به ایمان شما که جهان آخرت و این جهان از آنِ ماست؛
14 فَـاَنـذَرتُـكُم نارًا تَـلَـظّیٰ
پس به شما از آتشی که زبانه میکشد، بیم میدهم؛
15 لا يَصـلاها اِلَّا الاَشـقَیٰ
آتشی که جز بدبختترین مردم بدان در نیاید؛
16 اَلَّـذی كَـذَّبَ وَ تَـوَلّیٰ
آنکه آیات خدا را دروغ انگاشت و روی برتافت،
17 وَ سَـيُـجَـنَّـبُـهَا الاَتـقَیٰ ؛
و اما انسان تقوا مدار از آن به دور است؛
18 اَلَّـذی يُؤتی مالَـهُو يَـتَـزَكّیٰ
همو که اموالش را در راه خدا میبخشد تا پاک شود [و یا خود به رشد دست یابد]،
19 وَ ما لِاَحَـدٍ عِنـدَهُو مِن نِعـمَـةٍ تُجـزَیٰ
و انفاقش تنها برای خداست و کسی نزد او حقی ندارد که انفاق را در برابر آن به شمار آورد،
20 اِلَّا ابـتِـغاءَ وَجـهِ رَبِّـهِ الاَعـلیٰ
آری، انفاق او نیست مگر برای خشنودی پروردگار بلند مرتبه،
19 وَ لَـسَوفَ يَرضیٰ
و البته دیری نپاید که از خدای خود راضی شود.
|
سوره ضُحیٰ (93، 11آیه) (گفته شده مدت کوتاهی وحی نازل نشد. برخی طعن زدند که خدا پیامبرش را رها کرده است. خدا نیز در تأیید پیامبر و دلداری به او این سوره را نازل کرد.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ الضُّـحیٰ !
سوگند به خورشید چون بالا آید!
2 وَ الـلَيـلِ اِذا سَـجیٰ !
و سوگند به شب چون به تاریکی و آرامش گراید!
3 ما وَدَّعَـكَ رَبُّـكَ وَ ما قَـلیٰ
که پروردگارت، بر خلاف گفته دشمنان، نه رهایت کرده و نه بر تو خشم برده است،
4 وَ لَلآخِـرَةُ خَيـرٌ لَـكَ مِـنَ الاولیٰ
و بیتردید آخرت برای تو بهتر از دنیاست،
5 وَ لَـسَوفَ يُعـطيـكَ رَبُّـكَ فَـتَرضیٰ
و پروردگارت در آن جهان چنان بخششی به تو خواهد کرد، که خشنود شوی.
6 اَلَم يَـجِدكَ يَـتيـمًا فَـآویٰ ؟!
لطف خدا بر تو منحصر به آخرت نیست، بلکه در دنیا نیز الطاف بسیاری بر تو روا داشته است؛ برای نمونه، آیا چنین نبود که تو را کودک یتیمی یافت و پناهت داد؟!
7 وَ وَجَـدَكَ ضالًّا فَـهَـدیٰ ؟!
و ناآگاهت دید و هدایت نمود؟!
8 وَ وَجَـدَكَ عائِـلًا فَـاَغـنیٰ ؟!
و تهیدستت یافت و بینیاز ساخت؟!
9 فَـاَمَّا الـيَـتيـمَ فَـلا تَقـهَر
پس به شکرانه، بر یتیم تندی مکن و خوارش مدار،
10 وَ اَمَّا السّائِـلَ فَـلا تَنـهَر
و آن را که از تو چیزی خواهد [مال یا راهنمایی]، به تندی مران،
11 وَ اَمّا بِـنِعـمَـةِ رَبِّـكَ فَـحَـدِّث
و نیز به شکرانه، نعمتهای پروردگارت را بازگوی و به زبان و کردار شکرش به جای آور.
|
سوره اِنـشِـراح ( شَرح ) (94، 8 آیه) (این سوره به پیامبر (ص) دلداری داده و ضمن برشمردن برخی نعمتهای خدا بر او، به عبادت و نیایش ترغیب میکند.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَلَم نَشـرَح لَـكَ صَدرَكَ ؟
آیا ما به تو شرح صدر ندادیم؟ [تا بتوانی در برابر مشکلات شکیبا باشی و رسالتت را به درستی انجام دهی]
2 وَ وَضَعـنا عَنـكَ وِزرَكَ ؟
و برای یاریات، بار سنگین تو را فرو ننهادیم؟
3 اَلَّـذی اَنـقَـضَ ظَهـرَكَ
باری که برای تو کمرشکن بود،
4 وَ رَفَعـنا لَـكَ ذِكـرَكَ ؟
و بلند آوازهات نگردانیدیم؟
5 فَـاِنَّ مَـعَ الـعُسـرِ يُسـرًا
آری، الطاف ما از این رو است که با هر سختی آسانی است؛
6 اِنَّ مَـعَ الـعُسـرِ يُسـرًا
آری، یقیناً با هر سختی آسانی است.
7 فَـاِذا فَـرَغـتَ فَانـصَب
پس نگران نباش و چون از کار دشوار رسالت [یا هر کاری] فارغ شدی، برای کار دیگر [یا عبارت] بکوش.
8 وَ اِلیٰ رَبِّـكَ فَارغَب
و از جان و دل به پروردگارت روی آور و از او مدد جوی.
|
سوره تين (95، 8 آیه) (این سوره مکی است و احتمال مدنی بودن آن را نیز دادهاند. خلقت زیبای انسان، سعادت و شقاوت و معاد از مباحث مطرح شده در این سوره است. |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ التّيـنِ وَ الزَّيـتونِ !
سوگند به سرزمین انجیر و زیتون! [بیت المقدس]
2 وَ طورِ سيـنيـنَ !
و به سرزمین مقدس، طور سینا!
3 وَ هٰـذَا الـبَـلَـدِ الاَميـنِ !
و به این شهر امن [مکه]!
4 لَـقَد خَـلَقـنَا الاِنـسانَ فی اَحـسَـنِ تَقـويـمٍ
که ما انسان را در بهترین ساختار آفریدیم [که میتواند به بالاترین مراتب عالی دست یابد]،
5 ثُـمَّ رَدَدناهُ اَسـفَـلَ سافِـليـنَ
اما بر اثر گمراهی، او را به پستترین جایگاه فرو انداختیم،
6 اِلَّا الَّـذيـنَ آمَـنوا
البته کسانی که ایمان آورده،
وَ عَـمِـلُوا الصّالِـحاتِ
و كارهاي شایسته انجام دادهاند،
فَـلَـهُم اَجـرٌ غَيـرُ مَمـنونٍ
نه تنها تنزلشان ندادیم که پاداشی بیشمار برای آنان خواهد بود.
7 فَـما يُـكَـذِّبُـكَ بَعـدُ بِالدّيـنِ ؟!
اینک ای انسان، چه چیز باعث شده معاد را انکار کنی؟!
7 اَلَيـسَ اللهُ بِـاَحـكَـمِ الـحاكِـميـنَ ؟!
آیا خداوند بهترینِ داوران نیست؟! پس چگونه معاد را که بستر اجرای کامل عدالت است، انکار میکنی؟!
|
سوره عَـلَق (96، آخرین آیه (19) سجده واجب) (این سوره مکی و نخستین سوره نازل شده است. در این سوره ضمن توجه به خلقت انسان، از موهبت دانش و نعمت قلم سخن به میان میآید و در ادامه، به طغیانگران و سزای دهشتناک آنان اشاره میرود.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِقـرَأ بِـاسـمِ رَبِّـكَ الَّـذی خَـلَـقَ
بخوان [یا دریافت کن قرآن را] به نام پروردگارت که آفرید؛
2 خَـلَـقَ الاِنـسانَ مِن عَـلَـقِِ
آفرید انسان را خونی بسته.
3 اِقـرَأ وَ رَبُّـكَ الاَكـرَمُ
بخوان [یا دریافت کن آیههای آغازین قرآن را] و بدان که پروردگار تو کریمتر از همگان است [و میتواند تو را بر خواندن قادر کندو نیز به اقتضای کرمش اجر خواندن و اجرا و ابلاغ آن را میدهد و تو را یاری میرساند.]
4 اَلَّـذی عَـلَّـمَ بِالـقَـلَـمِ
همو که دانش را به وسیله قلم و کتابت آموخت؛
5 عَـلَّـمَ الاِنـسانَ ما لَم يَعـلَم
آموخت به انسان آنچه را نمیدانست.
6 كَـلّا اِنَّ الاِنـسانَ لَـيَطـغیٰ
اما آیا انسان سپاس میگزارد؟ هرگز! انسان سر به طغیان مینهد،
7 اَن رَآهُ اسـتَغـنیٰ
چون خود را بینیاز بیند؛
8 اِنَّ اِلیٰ رَبِّـكَ الرُّجـعیٰ
اما چه باک که ناگزیر بازگشت همگان به سوی خداست! [و خدا میداند با متخلفان چه کند!]
9 اَرَاَيـتَ الَّـذی يَنـهیٰ ؟
آیا میدانی عاقبت آن کسی که از نماز باز میدارد، چگونه است؟
10 عَبـدًا اِذا صَـلّیٰ ؛
از نماز بندهای هنگامی که نماز میخواند؛
11 اَرَاَيـتَ اِن كانَ عَـلَی الـهُـدیٰ ؟
به خصوص اگر آن نمازگزار از هدایت برخوردار باشد،
12 اَو اَمَـرَ بِالتَّـقویٰ ؛
یا به تقوا فرمان دهد [در این صورت، عاقبت آن بازدارنده از نماز چگونه خواهد بود؟]
13 اَرَاَيـتَ اِن كَـذَّبَ وَ تَـوَلّیٰ ؟
آن بازدارنده، اگر حق را تکذیب کند یا از آن روی گرداند، آیا مستحق عذاب الهی نیست؟
14 اَلَم يَعـلَم بِـاَنَّ اللهَ يَـریٰ ؟
آیا نمیداند که خدا بر همه چیز ناظر است؟! [که چنین جرأتی به خود راه میدهد؟]
13 كَـلّا !
هرگز سازشی در کار نیست!
لَـئِن لَم يَنـتَـهِ
اگر از آزارهایش دست بر ندارد،
لَـنَسـفَـعًا بِالنّاصِـيَـةِ
با خواری، از موی پیشانیاش به شدت میگیریم و به دوزخ میکشانیم؛
16 ناصِـيَـةٍ كاذِبَـةٍ خاطِـئَـةٍ
آری، موی پیشانی دروغگوی خطاکار را.
17 فَلـيَدعُ نادِيَـهُو
آنگاه برای خلاصی، اهل محفل و همدمانش را به یاری میخواند،
18 سَـنَدعُ الزَّبانِـيَـةَ
ما نیز مأموران آتش را فرا میخوانیم!
17 [سجده واجب] كَـلّا !
هرگز، راه فراری در کار نیست!
لا تُـطِعـهُ
تو نیز از او فرمان مبر و نمازت و عبادتت را کنار مگذار،
وَ اسـجُد وَ اقـتَـرِب
و برای پروردگارت سجده کن و به او تقرب بجوی.
|
سوره قدر (97، 5 آیه) (این سوره مکی است و احتمال مدنی بودن آن میرود. در این سوره به نزول قرآن در شب قدر و فضیلت این شب اشاره شده است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِنّا اَنـزَلـناهُ فی لَيـلَـةِ الـقَدرِ
ما آن [قرآن] را در شب قدر نازل کردیم،
2 وَ ما اَدراكَ ما لَيـلَـةُ الـقَدرِ
و تو چه میدانی شب قدر چیست؟
3 لَيـلَـةُ الـقَدرِ خَيـرٌ مِن اَلـفِ شَهـرٍ
شبی است برتر از هزار ماه؛
2 تَـنَـزَّلُ الـمَـلائِـكَـةُ وَ الرّوحُ فيـها
شبی که فرشتگان و روح [نام فرشته یا موجود شریف دیگر] در آن فرود میآیند،
بِـاِذنِ رَبِّـهِم مِن كُـلِّ اَمـرٍ
فرودی به اذن پروردگار و برای [تدبیر و تقدیر] هر کاری؛
3 سَـلامٌ هِـی حَـتّیٰ مَطـلَـعِ الـفَجـرِ
شبی به تمامی سلامت و رحمت تا طلوع فجر!
|
سوره بَـيِّـنه (98، 8 آیه) (این سوره مکی است و احتمال مدنی بودن آن نیز داده شده است. رسالت جهانی پیامبر اکرم(ص) و موضعگیریهای خصمانه منافقان، از مباحث مهم این سوره است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
لَم يَـكُـنِ الَّـذيـنَ كَـفَـروا مِن اَهـلِ الـكِـتابِ
کافران اهل کتاب
وَ الـمُشـرِكيـنَ
و مشرکان
مُنـفَـكّيـنَ
از آیین خود دستبردار نبودند
حَـتّیٰ تَأتِـيَـهُـمُ الـبَـيِّـنَـةُ
تا اینکه آن حجت آشکار به سراغشان بیاید؛
2 رَسولٌ مِـنَ اللهِ
آن حجت آشکار فرستادهای از سوی خداوند است،
يَتـلو صُـحُـفًا مُـطَـهَّـرَةً
که صحیفههای پاک آسمانی را برای آنان بخواند.
3 فيـها كُـتُـبٌ قَـيِّـمَـةٌ
در آن صحیفهها نوشتههایی استوار و با ارزش است
4 وَ ما تَـفَـرَّقَ الَّـذيـنَ اوتُوا الـكِـتابَ -
و اهل کتاب در دین خدا اختلاف نکردند
اِلّا مِن بَعـدِ ما جاءَتـهُـمُ الـبَـيِّـنَـةُ
مگر پس از آنکه آن حجت آشکار برایشان آمد،
5 وَ ما اُمِـروا اِلّا لِـيَعـبُـدُوا اللهَ
و این در حالی است که در دین جدید از آنها خواسته نشده مگر آنکه خدا را عبادت کنند،
مُخـلِـصيـنَ لَـهُ الدّيـنَ
البته همراه با خلوص دین و عبادت برای او،
حُـنَـفاءَ
و با دوری از باطل و گرایش به سوی حق،
وَ يُـقيـمُوا الصَّـلاةَ
و اینکه نماز را بر پا دارند،
وَ يُؤتُوا الزَّكاةَ
و زکات بپردازند،
وَ ذٰلِـكَ ديـنُ الـقَـيِّـمَـةِ
و این است آیین ارزشمند و پایدار.
6 اِنَّ الَّـذيـنَ كَـفَـروا مِن اَهـلِ الـكِـتابِ وَ الـمُشـرِكيـنَ
کسانی از اهل کتاب و مشرکان که در برابر اسلام سر تسلیم فرود نیاوردند و کافر شدند،
فی نارِ جَـهَـنَّـمَ خالِـديـنَ فيـها
جاودانه در آتش جهنم خواهند بود؛
اُولٰـئِـكَ هُم شَـرُّ الـبَـرِيَّـةِ
زیرا آنها بدترین مخلوقاتاند.
4 اِنَّ الَّـذيـنَ آمَـنوا وَ عَـمِـلُوا الصّالِـحاتِ
اما آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند،
اُولٰـئِـكَ هُم خَيـرُ الـبَـرِيَّـةِ
بهترین مخلوقاتاند؛
5 جَـزاؤُهُم عِنـدَ رَبِّـهِم جَـنّاتُ عَدنٍ
و پاداش آنان نزد پروردگارشان بوستانهای جاویدان است،
تَجـری مِن تَحـتِـهَا الاَنـهارُ
که از زیر آنها نهرها روان میباشد،
خالِـديـنَ فيـها اَبَـدًا
و آنان جاودانه در آنجا خواهند بود؛
رَضِـی اللهُ عَنـهُم وَ رَضوا عَنـهُ
خدا از آنان راضی و آنان نیز از خداوند راضیاند؛
ذٰلِـكَ لِـمَن خَـشِـی رَبَّـهُو
آری، چنین پاداشی از آن کسی است که از پروردگارش بترسد و در برابر او خویشتندار باشد.
|
سوره زِلـزال ( زَلـزَله ) (99، 8 آیه) (این سوره مکی و احتمال مدنی بودن آن نیز داده شده است. برخی نشانههای قیامت و حسابرسی دقیق مردم از مباحث مطرح شده در این سوره است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِذا زُلـزِلَـتِ الاَرضُ زِلـزالَـها
هنگامی که زمین به شدت لرزانده شود،
2 وَ اَخـرَجَـتِ الاَرضُ اَثـقالَـها
و آنچه در درون خود دارد [مردگان] بیرون افکند،
3 وَ قالَ الاِنـسانُ ما لَـها
و انسان گوید که چه بر سر آن آمده؟
4 يَومَـئِـذٍ تُـحَـدِّثُ اَخـبارَها
در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید؛
5 بِـاَنَّ رَبَّـكَ اَوحیٰ لَـها
زیرا پروردگارش بدو چنین فرموده است.
6 يَومَـئِـذٍ يَصـدُرُ النّاسُ اَشـتاتًا
در آن روز مردم به صورت پراکنده برای حسابرسی وارد محشر میشوند [پراکنده از جهت مذهب، یا از جهت اعمال، یا از جهت خروج از قبرها و پراکندگی در حرکت و یا ...]،
لِـيُـرَوا اَعـمالَـهُم
تا کردارهایشان به آنان نشان داده شود.
7 فَـمَن يَعـمَل مِثـقالَ ذَرَّةٍ خَيـرًا يَـرَهُو
پس هر کس به اندازه ذرهای نیکی کند، آن را میبیند،
6 وَ مَن يَعـمَل مِثـقالَ ذَرَّةٍ شَـرًّا يَـرَهُو
و نیز هر کس به اندازه ذرهای بدی کند، آن را میبیند.
|
سوره عادِيات (100، 11 آیه) (این سوره مدنی است- هرچند در پایان قرآنها معمولا آن را مکی مینویسند- زیرا به اسبهای مجاهدان سوگند یاد شده است و روشن است که جهاد در مدینه تشریع شده است. بر اساس برخی روایات، این سوره در باره رشادتهای حضرت علی(ع) در جنگ ذات السلاسل و پیروزی مسرّت بخش او نازل شده است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ الـعادِياتِ ضَبـحًا
سوگند به آن اسبان دونده نفسنفس زن که به سوی میدان جهاد میتاختند،
2 فَالـمورِياتِ قَدحًا
و به آن افروزندگان شراره آتش که با کوبیدن سمهایشان بر سنگلاخها در هجوم بر دشمن تولید میشد،
3 فَالـمُـغيـراتِ صُبـحًا
و به یورش برندگان بر دشمن به هنگام صبح،
4 فَـاَثَرنَ بِـهی نَقـعًا
که بر اثر آن غباری فراوانی به پا کردند،
5 فَـوَسَطـنَ بِـهی جَمـعًا
و به کمک آن [گرد و غبار یا هجوم سریع و غافلگیرانه] به میان دشمن درآمدند و پیروزی را رقم زدند.
6 اِنَّ الاِنـسانَ لِـرَبِّـهی لَـكَـنودٌ
آری، به همه اینها سوگند که انسان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس است،
7 وَ اِنَّـهُو عَـلیٰ ذٰلِـكَ لَـشَـهيـدٌ
و او خود نیز به خوبی میداند و بر آن گواه است،
8 وَ اِنَّـهُو لِـحُـبِّ الـخَيـرِ لَـشَـديـدٌ
و او به شدت شیفته مال است و همین راز ناسپاسی و بخل او است.
9 اَفَـلا يَعـلَـمُ اِذا بُعـثِـرَ ما فِی الـقُـبورِ
این انسان ناسپاس و بخیل آیا نمیداند هنگامیکه آنچه در گورهاست، برانگیخته شود،
10 وَ حُـصِّـلَ ما فِی الصُّـدورِ
و آنچه در دلهاست، آشکار گردد، چه بر سرش میآید؟
11 اِنَّ رَبَّـهُم بِـهِم يَومَـئِـذٍ لَـخَـبيـرٌ
آری، پروردگارشان در آن روز از آنان کاملاً آگاه است و به دقت حسابرسی میکند.
|
سوره قارِعه (101، 11آیه) (این سوره مکی و در باره قیامت و برخی رخدادهای آن و اوضاع مردم و نیکان و بدان در آن روز است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
اَلـقارِعَـةُ !
آن حادثه در هم کوبنده!
2 مَا الـقارِعَـةُ ؟
چیست آن حادثه در هم کوبنده ؟
3 وَ ما اَدراكَ مَا الـقارِعَـةُ ؟
و تو چه میدانی آن در هم کوبنده چیست؟
4 يَومَ يَـكونُ النّاسُ كَالـفَـراشِ الـمَبـثوثِ
روزی است که مردم همچون پروانههای پراکنده، به هر سو پراکنده و سردرگماند، [حرکت پروانهها گروهی، غیر منظم و پراکنده است.]
5 وَ تَـكونُ الـجِـبالُ كَالـعِهـنِ الـمَنـفوشِ
و کوهها همچون پنبه رنگین زده شده، متلاشی.
6 فَـاَمّا مَن ثَـقُـلَت مَـوازيـنُـهو
در آن روز به حساب مردم رسیدگی خواهد شد؛ پس کسی که کفّه اعمالش سنگین و مطلوب باشد،
7 فَـهُـوَ فی عيـشَـةٍ راضِـيَـةٍ
زندگی رضایتبخشی خواهد داشت،
8 وَ اَمّا مَن خَـفَّت مَـوازيـنُـهو
اما کسی که کفّه اعمالش سبک و نامطلوب باشد،
9 فَـاُمُّـهو هاوِيَـةٌ
جایگاهش در "هاویه" است،
10 وَ ما اَدراكَ ماهِـيَه ؟
و تو چه میدانی هاویه چیست؟
11 نارٌ حامِـيَـةٌ
آتشی است به شدت سوزان.
|
سوره تَكاثُر (102، 8 آیه) (این سوره مکی است، هرچند ساختار آن با سوره های مدنی نیز تناسب دارد. این سوره در خصوص ثروتاندوزی و جاهطلبی به مردم هشدار میدهد و از پیامدهای نامطلوب آن باز میدارد.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَلـهاكُـمُ التَّـكاثُـرُ
جاه طلبی و زیاده خواهی شما را از مقصد باز داشت،
2 حَـتّیٰ زُرتُـمُ الـمَـقابِـرَ
تا آنجا که به سراغ گورهایتان رفتید و آنها را نیز بر تعدادتان افزودید؛
3 كَـلّا سَوفَ تَعـلَـمونَ
اما آیا این زیادهخواهیها سودی دارد؟ هرگز! خود به زودی و پس از مرگ خواهید دانست.
4 ثُـمَّ كَـلّا سَوفَ تَعـلَـمونَ
آری، هرگز! به زودی خواهید دانست.
5 كَـلّا لَو تَعـلَـمونَ عِلـمَ الـيَـقيـنِ
هرگز! که اگر از "علم الیقین" [آگاهی از روی نشانه و برهان] برخوردار بودید،
6 لَـتَـرَوُنَّ الـجَـحيـمَ
حتماً جهنم را با چشم برزخی میدیدید؛
7 ثُـمَّ لَـتَـرَوُنَّـها عَيـنَ الـيَـقيـنِ
آنگاه در قیامت جهنم را به عیان میبینید؛
8 ثُـمَّ لَـتُسـاَلُـنَّ يَومَـئِـذٍ عَـنِ النَّـعيـمِ
سپس در آن روز از نعمتهایی که به شما ارزانی شده، بازخواست خواهید شد [در چه راهی مصرف شده و آیا حق آن ادا شده است یا خیر؟]
|
سوره عصر(103، 3 آیه) (این سوره مکی و احتمال مدنی بودن آن نیز داده شده است. در این سوره ابزارهای ترقی انسان و زیانکاری او در صورت ترک بهرهمندی از این ابزار گوشزد شده است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَ الـعَصـرِ !
سوگند به روزگار!
2 اِنَّ الاِنـسانَ لَـفی خُسـرٍ
که انسان در خسارت و زیانکاری فرو رفته است.
3 اِلَّا الَّـذيـنَ آمَـنوا
مگر کسانی که ایمان آورده،
وَ عَـمِـلُوا الصّالِـحاتِ
و کارهای شایسته انجام دادهاند،
وَ تَـواصَوا بِالـحَـقِّ
و به پیروی از حق سفارش نموده،
وَ تَـواصَوا بِالصَّبـرِ
و به صبر [در اطاعت و ترک معصیت و در برابر مصیبت] توصیه کردهاند.
|
سوره هُـمَـزَه (104، 9 آیه) (در این سوره مکی به دو صفت زشت و عوامل و بسترهای آنها که مالاندوزی و جاهطلبی است، اشاره و به عواقب بسیار سخت آنها پرداخته شده است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَيـلٌ لِـكُـلِّ هُـمَـزَةٍ لُـمَـزَةٍ !
وای بر هر عیبجوی طعنهزن! [همزه و لمزه هردو به معنای عیبجویی و تضعیف دیگری است، با این فرق که لمزه شدت بیشتری دارد.]
2 اَلَّـذی جَـمَـعَ مالًا وَ عَـدَّدَهُ
آن که مالی اندوخته و حسابش را نگه میدارد [تا نکند کم شود]؛
3 يَحـسَـبُ اَنَّ مالَـهُو اَخـلَـدَهُ
گمان میکند که مالش او را جاوید خواهد کرد،
4 كَـلّا ! لَـيُنـبَـذَنَّ فِی الـحُـطَـمَـةِ
هرگز! که به چنگال مرگ درآمده و در "حطمه" افکنده خواهد شد،
5 وَ ما اَدراكَ مَا الـحُـطَـمَـةُ ؟
و تو چه میدانی حطمه چیست؟
6 نارُ اللهِ الـموقَـدَةُ
آتش برافروخته خداوند است؛
7 اَلَّـتی تَـطَّـلِـعُ عَـلَی الاَفـئِـدَةِ
که بر دلهایشان زبانه میکشد.
8 اِنَّـها عَـلَيـهِم مُؤصَـدَةٌ
آری، بر آنها احاطه میکند و راه بر فرار آنها میبندد،
9 فی عَـمَـدٍ مُـمَـدَّدَةٍ
در حالی که آنان در ستونهایی بلند گرفتارند!
|
سوره فيل (105، 5 آیه) (در این سوره مکی ضمن اشاره به قدرت خدا و لشکرهای ناشناخته او، به کفار مغرور و لجوج هشدار میدهد که در برابر قدرت خداوند هیچ نیستند و شکست و سرافکندی و خسرانشان حتمی است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَلَم تَـرَ كَيـفَ فَـعَـلَ رَبُّـكَ بِـاَصـحابِ الـفيـلِ
آیا ندیدی پروردگارت با فیل سواران که برای خراب کردن کعبه آمده بودند، چه کرد؟
2 اَلَم يَجـعَل كَيـدَهُم فی تَضـليـلٍ
آیا نیرنگشان را در مسیری که آنان انتظار نداشتند، قرار نداد؟ [آنان میخواستند با تخریب کعبه، کلیسای یمن را تقویت کنند که نتیجه عکس داد.]
3 وَ اَرسَـلَ عَـلَيـهِم طَيـرًا اَبابيـلَ
و آیا ابابیل [فوج فوج پرنده] را به سراغشان نفرستاد؟
4 تَرميـهِم بِـحِـجارَةٍ مِن سِـجّيـلٍ
که سنگهایی از سجیل [سنگ ریزه یا گِلْسنگ] را بر آنها فروافکنند؛
5 فَـجَـعَـلَـهُم كَـعَصـفٍ مَأكولٍ
و بدین ترتیب خداوند آنان را چونان کاهبرگی جویده شده، نابودشان کرد.
|
سوره قُـرَيش (106، 4 آیه) (این سوره مکی است و با سوره فیل ارتباط دارد. در این سوره ابتدا نعمت خدا بر قریشیان ذکر گردیده و سپس دعوت آنها به توحید و عبادت خداوند بازگو شده است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
لِايـلافِ قُـرَيـشٍ
نابود کردن اصحاب فیل برای این بود که قریش با هم الفت گیرند و همدل شوند [به جهت امنیت حاصل از جریان اصحاب فیل]؛
2 ايـلافِـهِم رِحـلَـةَ الشِّـتاءِ وَ الصَّيـفِ
در سفرهای زمستانی و تابستانی [و اگر همدل نبودند، سفرها این چنین منظم و هرساله با موفقیت بر قرار نمیشد]؛
3 فَلـيَعـبُـدوا رَبَّ هٰـذَا الـبَيـتِ
پس به شکرانه این نعمت بايد پروردگار این خانه را عبادت کنند؛
4 اَلَّـذی اَطـعَـمَـهُم مِن جوعٍ
همان که از گرسنگی نجاتشان داد،
وَ آمَـنَـهُم مِن خَوفٍ
و از ترس ایمنیشان بخشید.
|
سوره ماعون (107، 7 آیه) (مکی و ممکن است مدنی باشد. در این سوره به برخی صفات زشت مسلمانان سست ایمان اشاره و بیان میشود که اینان به واقع به روز قیامت و جزا اعتقادی ندارند، هرچند در ظاهر به ریاکاری مشغولاند.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اَرَاَيـتَ الَّـذی يُـكَـذِّبُ بِالدّيـنِ ؟
آیا [از بین مسلمانان] آن کسی که روز جزا را تکذیب میکند، دیدهای؟
2 فَـذٰلِـكَ الَّـذی يَـدُعُّ الـيَـتيـمَ
او همان است که یتیم را از خود به شدت میراند،
3 وَ لا يَـحُـضُّ عَـلیٰ طَـعامِ الـمِسـكيـنِ
و دیگران را بر غذا دادن به بینوا و فقیر تشویق نمیکند؛
4 فَـوَيـلٌ لِلـمُـصَـلّيـنَ
پس وای بر اینچنین نمازگزاران[ی که از نماز فایده اخلاقی نبردهاند]!
5 اَلَّـذيـنَ هُم عَن صَـلاتِـهِم ساهونَ
کسانی که نسبت به نمازشان سهلانگارند؛
6 اَلَّـذيـنَ هُم يُـرائونَ
همانان که ریاکاری میکنند،
7 وَ يَمـنَـعونَ الـماعونَ
و از دادن حتی چیزهای ساده و بیارزش زندگی به دیگران دریغ میکنند.
|
سوره كَوثَر (108، 3 آیه) (مکی است، هرچند برخی ادعای مدنی بودن آن را مطرح کردهاند. این سوره در پاسخ برخی کژاندیشان نازل شده و حاوی اعجاز غیبی در کثرت نسل پیامبر(ع) و قطع شدن نسل دشمن طعن زننده بر او است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
اِنّا اَعـطَيـناكَ الـكَوثَـرَ
ما به تو "کوثر" را بخشیدهایم! [کوثر: خیر کثیر و ...]
2 فَـصَـلِّ لِـرَبِّـكَ وَ انـحَر
پس به شکرانه برای پروردگات نماز بخوان و شتر قربانی کن،
3 اِنَّ شانِـئَـكَ هُـوَ الاَبـتَـرُ
که طعنزننده بر تو خود [به همان سرزنشی که بر تو روا داشته، گرفتار شده و] بدون نسل است.
|
سوره كافِـرون (109، 6 آیه) (اين سوره مکي و زماني نازل شده است که مسلمانان در اقليت بودند. مشرکان قريش به پيامبر (ص) پيشنهاد کردند که اگر با ما مماشات کني، ما نيز به تو ايمان ميآوريم. پيامبر(ص) ضمن رد هر گونه مماشات، سوره کافرون را که به همين مناسبت نازل شده بود، بر آنها تلاوت فرمود.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُل يا اَيُّـهَا الـكافِـرونَ
بگو ای کافران!
2 لا اَعـبُـدُ ما تَعـبُـدونَ
نه من آنچه را ميپرستيد، ميپرستم،
3 وَ لا اَنـتُم عابِـدونَ ما اَعـبُـدُ
و نه شما آنکه را من ميپرستم، ميپرستيد،
4 وَ لا اَنَا عابِـدٌ ما عَـبَدتُم
و نه من هرگز بنده معبود شمايم،
5 وَ لا اَنـتُم عابِـدونَ ما اَعـبُـدُ
و نه شما بنده خداي من،
5 لَـكُم ديـنُـكُم
پس دينتان براي خودتان
وَ لِـی ديـنِ
و دين من براي خودم.
|
سوره نصر (110، 3 آیه) (این سوره مکی و بین صلح حدیبیه و فتح مکه نازل شده است.) |
بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
1 اِذا جاءَ نَصـرُ اللهِ وَ الـفَتـحُ
هنگامي که ياري خدا و پيروزي بر مشرکان در فتح مکه فرا رسد،
2 وَ رَاَيـتَ النّاسَ يَدخُـلونَ فی ديـنِ اللهِ اَفـواجًا
و مردم را ببيني كه دسته دسته به دين خدا وارد ميشوند؛
3 فَـسَـبِّح بِـحَمـدِ رَبِّـكَ
پس به شکرانه، همراه با ستايش پروردگارت او را تسبيح گوي،
وَ اسـتَغـفِرهُ
و از او آمرزش بخواه،
اِنَّـهُو كانَ تَـوّابًا
که او بسيار توبه پذير است.
|
سوره مَسَد (تَبَّت) (111، 5 آیه) (این سوره مکی و حاوی یک پیشگویی غیبی است و از مردن ابو لهب در حال کفر خبر میدهد.) |
بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
1 تَـبَّت يَـدا اَبی لَـهَـبٍ وَ تَـبَّ
تلاش ابولهب بر باد و خودش هلاک باد!
2 ما اَغـنیٰ عَنـهُ مالُـهُو وَ ما كَـسَـبَ
دارايي و دستاوردش سودش نرسانيد و از تباهي رهايش نساخت؛
3 سَـيَصـلیٰ نارًا ذاتَ لَـهَـبٍ
به زودی به آتشي زبانهکش درافتد،
4 وَ امـرَاَتُـهُو حَـمّالَـةَ الـحَـطَـبِ
و همسرش نیز هيزمکشان به او بپيوندد،
5 فی جيـدِها حَبـلٌ مِن مَـسَـدٍ
و بر گردنش طنابي از ليف خرماست.
|
سوره تَوحيد (112، 4 آیه) (این سوره مکی و در باره توحید و اوصاف خداوند است. در روایات این سوره به منزله یکسوم قرآن تلقی شده است.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُل هُـوَ اللهُ اَحَـدُنِ
بگو او خدای یگانه است؛
2 اَللهُ الصَّـمَـدُ
خدای بینیاز که همه نیازمند اویند؛
3 لَم يَـلِد وَ لَم يولَد
و چون بینیاز است- بر خلاف اعتقاد یهود و نصارا- نه فرزندی دارد و نه فرزند کسی است؛ زیرا منشأ تولید فرزند نیاز به بقاست؛
4 وَ لَم يَـكُن لَـهو كُـفُـوًا اَحَـدٌ
و نه هیچکسی همتای او است.
|
سوره فَـلَق(113، 5 آیه) (این سوره مدنی و در باره لزوم پناه بردن از برخی شرور به خداست.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُل اَعوذُ بِـرَبِّ الـفَـلَـقِ
بگو پناه میبرم به پروردگار سپیدهدم!
2 مِن شَـرِّ ما خَـلَـقَ
از شرّ آفریدگان دارای شر،
3 وَ مِن شَـرِّ غاسِـقٍ اِذا وَقَـبَ
و از شرّ شب تار و موجودات شریر و حوادث زیانبار آن هنگامی که وارد شود،
4 وَ مِن شَـرِّ النَّـفّاثاتِ فِی الـعُـقَـدِ
و از شر زنانی که با دمیدن در گرهها جادو میکنند،
5 وَ مِن شَـرِّ حاسِـدٍ اِذا حَـسَـدَ
و از شرّ هر حسود آنگاه که حسادت کند و حسادت را از ذهن به وادی عمل کشاند و زیان رساند.
|
سوره ناس (114، 6 آیه) (این سوره مدنی و همانند سوره فلق به پیامبر(ص) دستور میدهد از شرور به خدا پناه ببرد.) |
1 بِسـمِ اللهِ الرَّحـمٰـنِ الرَّحيـمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
قُل اَعوذُ بِـرَبِّ النّاسِ
بگو پناه میبرم به پروردگار مردم!
2 مَـلِـكِ النّاسِ
به مالک و حاکم مردم،
3 اِلٰـهِ النّاسِ
به معبود مردم،
4 مِن شَـرِّ الـوَسـواسِ الـخَـنّاسِ
از شر وسوسهگر پنهان کار که چون خدا یاد شود، دور و پنهان گردد؛
5 اَلَّـذی يُـوَسـوِسُ فی صُـدورِ النّاسِ
آنکه در سینههای مردم وسوسه میکند؛
6 مِـنَ الـجِـنَّـةِ وَ النّاسِ
چه از جنیان باشد و چه از آدمیان.
[1] . اگر "فلا تنسی" به معنای فراموش کردن باشد و آیه بعد به آن باز گردد، بر اساس ادله روشن عقلی و نقلی، اگر چنین اتفاقی بخواهد بیفتد، مربوط به مطالبی است که به رهبری و هدایت مردم ارتباطی نداشته باشد که البته هیچ گاه نخواسته و اتفاق نیفتاده است و این فراز صرفا بر ای یادآوری قدرت دائمی او آمده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
