در سایت رسمی «پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی» آمده است:

«به همت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی انجام شد:

هم اندیشی تحلیل تجربه و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی در حوزۀ تفسیر و ترجمۀ قرآن

...

حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمدحسن جواهری :
از مطالب مورد دقت و عنایت اساتید حاضر، تأکید بر تعریف سازوکارهای ترجمه و تفسیر و حرکت به سوی ترجمه اقتباس است و یا ایجاد ترجمه رسانه ای و نیز ترجمه کودکان و نوجوانان با اینکه تاکنون قدم هایی برداشته شده است ولی جای کار فراوان دارد.

...»

نقد و توضیح: 

ابتدا از عزیزانی که این هم‌اندیشی را ترتیب دادند تشکر می‌کنم و مطالب مفیدی در آن مطرح شد ولی متأسفانه بسیار خلاصه و بد گزارش شد، حتی خودم هم چیز مفیدی از عبارت‌های فوق درک نکردم!. در هر صورت، نگارنده توفیق داشت ده دقیقه تا یک ربع ساعت صحبت کند لیکن آنچه گزارش شده حتی برای خود من مفهوم نیست!

خلاصه عرایضم در آن جمع فرهیخته به قرار ذیل بود:

1. حوزه ترجمه قرآن به زبان فارسی رهاست و متولی مناسبی ندارد  و بهترین متولی آن پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن است، لیکن متأسفانه در این پژوهشگاه نیز این ضرورت و مهم مورد غفلت قرار گرفته است. 

2. در آن هم‌اندیشی عرض کردم حدود یک دهه قبل چهار کار مهم  آغاز شد که هر چهار مورد رها شد:

ترجمه آزاد (به معنای علمی آن) که کارهای مقدماتی انجام شده بود و در مرحله انتخاب نویسنده   کلاً مسکوت ماند. ضمناً‌ در آن هم‌اندیشی تأکید کردم که ترجمه آزاد پرمخاطب‌ترین انواع ترجمه است که متأسفانه حتی یک نمونه برای ارائه وجود ندارد. یک نمونه تقریباً آزاد و نه آزاد مورد نظر را در درسنامه ترجمه (اصول، مبانی و فرایند ترجمه قرآن کریم)، چاپ پژوهشگاه حوزه و  دانشگاه، ص 228 - 239 آورده‌ام. 

دوم: ترجمه رسانه‌ای (ترجمه رسانه‌ای متد خاص  خود را دارد زیرا در مثلا رادیو نمی‌توان گفت پرانتز باز و پرانتز بسته؛ از این رو توضیحات مفسیر و مترجم به خدا نسبت می‌یابد) که مقدمات آن انجام شد و در مرحله تعیین منابع کار متوقف شد.

سوم: ترجمه کودک و چهارم: سایت ترجمه که البته سایت متولد شد ولی رشد نکرد.

در خصوص تفسیر عرض شد که بعد از انقلاب کارهای بسیار مهمی شد هم در حوزه تفسیر به ویژه تفسیر جامع و هم در حوزه مطالعات درجه 2 تفسیر، لیکن در خصوص مبانی و مبادی و قواعد تشتت آرا وجود دارد و لازم است مباحث تنقیح و بازخوانی شود. و در حوزه قواعد کارهای بکر و زمین مانده وجود دارد که قرینه یا مبنا بودن زمان نزول از آن قسم است (در این باره به فضل الهی مقاله‌ای نگاشته‌ام که ان‌شاء الله به زودی منتشر می‌ود. ) و در خصوص تفسیر نیز عرض شد که میان رویکردهای تفسیری، تفسیر بلاغی که بیس بسیاری از پژوهش‌های تفسیری است و تفسیر زیبا‌یی شناسی زمین مانده که ان‌ شاء  الله توضیح بیشتر را در آینده در پست‌های مستقلی ارائه خواهم کرد.