در باره کرسی علمی ترویجی " مهندسی حجاب در عصر پیامبر ص "
بسم الله الرحمن الرحیم
روز سه شنبه در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به همت حقله تخصصی مطالعات خانواده و الگوی اسلامی پیشرفت کرسی علمی ترویجی «مهندسی حجاب در عصر نبوی» برگزار شد. ارائه به عهده نگارنده این سطور بود و ناقدان اساتید گرامی حجج اسلام سعیدی داودی و محمدعلی جورگویه بودند که هر دو از متخصصان و از اعضای هیأت علمی پژوهشگاه هستند. در اخبار گزیدهای از عرایض بنده نقل شد که تا حدی مطالب آن جلسه را منعکس میکند، لیکن برخی عبارتها نیاز به ویرایش دارد و کمی با عین مطالب بنده تفاوت دارد. البته از کسانی که اصل مطلب را منعکس کردند، تشکر میکنم و کاستیها تا حدی طبیعی است.
میخواهم برخی مواضع را که کمی ضعیف منعکس شد، تکمیل کنم. البته در این باره یک مقاله نیز نگاشتهام که به یاری خدا در قالب مقاله و یا کتاب در آینده ارائه خواهد شد.
اجمالا عرض کنم نگاهم به آیات حجاب در این کرسی نسبتاً جدید و تازه بود و نو بودن نگاه نیز چه در کرسی و چه در نشستی که پیش از آن در شورای تخصصی حلقه تخصصی مطالعات خانواده و ... در جمع اساتید به نام این حوزه برگزار شد، آشکار بود. عرض بنده این است که با نگاهی جدید به آیات حجاب و فهم دقیق آنها بسیاری از شبهات برطرف و حق آشکار میشود. من کاری ندارم که جامعه ما چه نگاهی دارد و یا عرایض بنده چه تأثیری بر جای میگذارد، آنچه برای من مهم است، فهم دقیق آیات حجاب است. به صراحت میگویم تا کنون حق آیات حجاب ادا نشده و برداشتها و تفسیرها به دلایلی که در مقاله فوق الذکر و برخی مقالات دیگر مطرح کردهام، دچار اشکال و بعضاً انحراف شده است. من در این پست به برخی جزئیات و ماحصل عرایضم اشاره میکنم و تفصیل مطلب را به جای مناسب وامیگذارم:
- آنچه از آیات حجاب استفاده میشود، واجب بودن حجاب کامل با پوششی شبیه چادر است که نه چسبان باشد و نه رها. آنچه در این کرسی مطرح کردم تضمین موجود در «یدنین علیهن» است. توضیح مختصر از این قرار است: «یدنین» میتواند دو مفهوم داشته باشد: الف) آزاد نگذارند، بلکه کمی به دور خود نزدیک کنند تا پوشیدهتر بمانند. ب) خیلی به خود نچسبانند، بلکه نزدیک کنند؛ یعنی نه خیلی آزاد و نه خیلی تنگ. مورد اول را میتوان در سخنان مفسران و متخصصانی که در باره حجاب سخن گفتهاند، یافت، لیکن نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که «یدنین» با «الی»، «من» و «لام» به کار میرود نه «علی» که معنای آن بر اساس آنچه در ادبیات عرب شناخته شده است و در آیات قرآن بسیار به کار رفته، این است که فعلی در تضمین است که میتوان بر اساس فعل متناسب، مفهوم دوم پیشگفته را از آن فهمید؛ مانند: یدنین و یلصقن / یضعن علیهن. بر اساس تضمینهای یاد شده، معنای یدنین علیهن این است که هم یدنین الیهن و هم یلصقن علیهن. زیرا اگر الصاق و مانند آن کافی بود چرا از فعل یدنین استفاده شده و به ویژه که مخصوص به ذکر شده؟ بر این اساس مانتوی چسبان از گردونه خارج میشود و نمی توان آن را مصداق حجاب مورد نظر قرآن تلقی کرد.
- نکته مهم دیگری که مطرح کردم این است که من ظرفیت الزام را از آیات استفاده میکنم و این خیلی مهم است. برداشت مشخص این است که حصول اقتدار برای حکومت در فرایند نزول آیات حجاب دخالت داشته است در حالی که مثلا در حکم نماز با آن همه اهمیت، چنین دخالتی ندارد؛ زیرا در همان ابتدا در مکه نازل شد. حال که ما برای حکومت مقتدر در فرایند نزول حجاب نقش قائلیم، ایفای نقش چگونه بوده است؟ آنچه مهم است این است که ما نمی توانیم این نقش را به طور کلی انکار کنیم؛ پس میرویم سراغ چگونگی ایفای نقش . حکومت پیامبر ص هم در کنترل جو خاصی که در مورد حجاب کامل بود و بیان آن گذشت، نقش داشت و هم با استفاده صحیح از این جو و فضای حاکم بدون نیاز به تعزیر موفق به اجرای حکم حجاب شد. در واقع مسئله اجرا از مسئله وظیفه حکومت در فرایند اجرایی شدن حجاب واجب جداست. تشخیص این که حکومتها از چه ابزاری باید استفاده کنند تا نقش خود را ایفا کنند، بر عهده پژوهشهای فقهی، حقوقی، روانشناسی و جامعهشناسی است، لیکن این کلی که حکومت وظیفه اجرایی شدن این حکم واجب را بر عهده دارد،مسئلهای که از فرایند نزول آیات حجاب فهمیده میشود.
استفادهای که کردم اصل الزام بدون توجه به جزئیات مربوط به نحوه اجرایی شدن آن است. اگر با کمی تنزل ادعا کنم که ظرفیت الزام و حجاب اجباری را از آیات قرآن استفاده میکنم، آنگاه اگر نتیجه کاوش در فقه و حقوق الزام شد کاملا منطبق بر آیات است. باز تأکید میکنم که دریافت ظرفیت الزام بر اساس روش تفسیر صحیح و منطبق بر قرائن آیات و با نگاهی حداقلی است.
- نکته بسیار مهم دیگر رقابت در حرکت به سوی حجاب کامل بود و جوی است که اگر حجاب کامل و یا حتی ابتدایی در مکه یا حجاب کامل در سالهای اولیه حضور پیامبر ص در مدینه نازل میشد, ایجاد میگردید و مانع رشد اسلام میشد. بنده تأخیر آیات حجاب و نبودن اشاره به کنیز در آیات را مربوط به این مطلب میدانم.
- سیر نزول آیات نیز مطلبی است که بر اساس برخی مبانی غلط, بد فهمیده میشد و بر همان اساس مفسر نمیتوانست مشکلات را درست حل کند و گاه به هفوات رو میآورد.
- حقیر بر این عقیده است که تا کنون- حداقل در تفاسیری که مراجعه کردم- حق قرائن آیات ادا نشده است واگر قرائن به خوبی بیان و حقش ادا شود، بسیاری از شبهات به سادگی برطرف میشوند و یا اصلا طرح نمیشوند.
تذکر: پیشتر به مناسبت نقد روایات ترتیب نزول پستی گذاشتم که خلاصهای از داستان حجاب است با عنوان
تیر خلاص بر روایات ترتیب نزول ( تأملی در تفسیر به ترتیب نزول ( تفسير تنزیلی ) (۱۰) ) در تاریخ ۱۳۹۷/۰۳/۰۳