امتیاز قرائت قاریان مشهور در چیست؟

ماه رمضان است و فصل قرائت قرآن. بسیاری از قرائت قاریان مشهور استفاده می کنند و تمایز بین آن ها را در زیبایی و دلنشینی قرائت آن ها می بینند. برخی ترتیل حزین را ترجیح می دهند. برخی به سرعت قرائت توجه دارند و برخی به ویژگی های دیگر. در این پست می خواهم به ملاک بسیار مهمی توجه دهم که دست‌کم غالب مردم از آن بی‌خبرند. به عبارت‌های قرآنی ذیل توجه کنید:

مثال اول:

ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ كانَ عَبْداً شَكُوراً (اسراء، 3)

ترجمه مشکینی: (بنى اسرائيل) همان فرزندان كسانى كه آنها را با نوح (در كشتى) سوار كرديم؛ زيرا كه او بنده‏اى شكرگزار بود.

ترجمه انصاریان: [اى‏] نسل كسانى كه با نوح [در كشتى‏] سوار كرديم! مسلماً او بنده‏اى بسيار سپاس گزار بود [پس شما هم چون او با عمل به فرمان‏هاى حق سپاس گزار باشيد.

روشن است که قاری بر اساس ترجمه نخست باید عبارت « ذُرِّيَّةَ مَنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ » را افتان و بر اساس ترجمه دوم، عبارت یاد شده را خیزان قرائت کند.

مثال دوم:

وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (اعراف، 8)

ترجمه انصاریان:‌ ميزان [سنجش اعمال‏] در آن روز حق است؛ پس كسانى كه اعمال وزن شده آنان سنگين و با ارزش باشد، رستگارند.

ترجمه مکارم شیرازی:‌ وزن كردن (اعمال، و سنجش ارزش آنها) در آن روز، حقّ است! كسانى كه ميزانهاى (عمل) آنها سنگين است، همان رستگارانند!

قاری بر اساس ترجمه اول باید تکیه قرائت را بر «الوزن» و بر اساس قرائت دوم تکیه قرائت را بر «الحق» بگذارد و تفاوت لحن در این دو صروت کاملا آشکار است.

مثال سوم:

أُوْلَئكَ الَّذِينَ خَسِرُواْ أَنفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرونَ( هود، 21)

مای «ما کانوا» موصول است ولی برخی قاریان آن را خیزان و در معنی مای نافیه قرائت کرده‌اند.

مثال چهارم:

مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا أَسْمَاءً سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَ ءَابَاؤُكُم مَّا أَنزَلَ اللَّهُ بهَِا مِن سُلْطَنٍ  إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ  أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُواْ إِلَّا إِيَّاهُ  ذَالِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لَاكِنَّ أَكْثرََ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ(یوسف، 40)

«ما»ی ابتدای آیه نافیه است، لیکن برخی قاریان آن را موصوله خوانده‌اند،

افزون بر مثال‌های فوق، در آیات فراوانی «ما» موصوله و یا نافیه است. روشن است که قاری باید آیه ای که در آن این موصول به کار رفته به همراه صله آن به صورت افتان قرائت کند. اما برخی قاریان بی توجه به این مطلب، «ما» را به صورت نافیه و یا پرسشی قرائت می کنند که نادرست است.

از این ها که بگذریم، قطع و وصل در آیات به تفسیر و سیاق آیه مربوط می شود. گاهی قطع در یک جا به قرائت و تفسیر اهل تسنن است و گاه وصل قرائت شیعی . این هم خود قصه درازی دارد.